پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
پنج شنبه 31 فروردین 1391 9:12 AM
7 : ادب پژوهي پاييز 1386; 1(3):143-176. |
سير نظريه هاي ادبي معطوف به خواننده در قرن بيستم |
جواري محمدحسين,حميدي كندول احد |
سه گرايش اصلي در نقد آثار ادبي با سه محوريت نويسنده، متن و خواننده که در طول زمان هر يک جايگاه خود را داشته اند، مطرح است. در گرايش اول، منتقد با مطالعه بيوگرافي نويسنده براي رسيدن به معني و مفهوم موجود در متن ادبي اقدام مي کند. در گرايش دوم که اساس نقد ساختارگرايان است، منتقد با مطالعه بر روي متن و ساختار آن درصدد درک نيات نويسنده است. در گرايش سوم با محوريت خواننده، منتقد او را عامل تعيين کننده، هم در آفرينش اثر و هم در دريافت معني آن، مي داند و با تکيه بر خواننده محوري، نقد خود را بر پايه تمايلات هويتي و زماني او بنا مي کند. |
كليد واژه: نقد ادبي، خواننده محور، پديدارشناسي، نظريه ادبي، هرمنوتيك |
![]() |
نسخه قابل چاپ |