پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391 2:26 PM
7 : فصلنامه انديشه نوين ديني بهار 1388; 5(16):159-181. |
اهميت التفات به وجود در معناداري زندگي |
مشكات محمد* |
* گروه فلسفه، دانشگاه اصفهان |
بدون التفات به وجود، هيچ گاه نمي توان به نظريه قابل دفاع و معقولي براي معناداري زندگي دست يافت. از آنجا كه در فلسفه اسلامي و غرب، صدرا و هيدگر كانون تفلسف خود را وجود قرار داده اند، اين تحقيق فرض ياد شده خود را در حوزه تفكر اين دو فيلسوف بررسي كرده است. از سوي ديگر، در بيشتر قرن بيستم، ايده رايج در حوزه معناداري، نظريه شخص گرايي بوده است و امروزه نيز نظريه پردازان معناداري، عين گرا هستند. بنابراين پيش از استنطاق از دو فلسفه صدرا و هيدگر، به اين دو گرايش غالب نظر شده است تا مشخص شود بي التفاتي به وجود در حوزه نظريه پردازي معناداري، در يك تجربه بيش از يكصد ساله چه پيامدهايي داشته است و با تبيين ضرورت التفات به وجود به حكم تجربه، راه براي تامل در حكمت متعاليه صدرا و انديشه هاي هيدگر در اين زمينه هموارتر گردد. دغدغه اين دو فيلسوف دقيقا همان چيزي است كه نظريه هاي طبيعت گرا از آن غفلت كرده اند؛ يعني التفات هستي، نسبت انسان با آن، امكانات وجودي انسان بر مبناي التفات به هستي و رابطه فعليت امكانات انساني با معناداري زندگي او. |
كليد واژه: طبيعت گرايي شخص گرا، طبيعت گرايي عين گرا، وجود، خلافت الاهي، دازاين، اگزيستانس، اصالت |
![]() |
نسخه قابل چاپ |