پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی
چهارشنبه 30 فروردین 1391 11:41 PM
: آينه معرفت تابستان 1388; 7(19):145-173. |
|
فارابي و ماکياولي |
|
حسيني (اخلاق) سيدحسن* |
|
* آكادمي علوم جمهوري اسلامي افغانستان |
|
شايد کنار هم نهادن نام فارابي و ماکياولي شگفت انگيز بنمايد، اما ذات واحد فلسفه مبنايي براي نگاه تطبيقي به آن دو مهيا مي سازد. مقاله حاضر مي کوشد در پژوهشي جديد نگاهي تطبيقي به فلسفه سياسي اين دو فرد تاثيرگذار در فلسفه سياسي اسلام و فلسفه سياسي جديد غرب بيندازد. بدين منظور برخي آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته فارابي و رساله هاي سياسي اصلي ماکياولي با رويکري عينيت گرايانه بررسي شده اند. دو نکته ديگر نيز از ويژگي هاي رويکرد اين تحقيق است:
.1ارايه تصويري رئاليستي از فلسفه سياسي فارابي،
.2 ارايه تصويري فلسفي و بنيادين از تفکر سياسي ماکياولي
خوانش فلسفه سياسي فارابي در کنار بنيادهاي تفکر سياسي ماکياولي بدان منظور است که از در انداختن گفتگو ميان دو متفکر برجسته، روزني براي ما گشوده شود، هم کارآيي ماثر بزرگ فکري ما ديده شود و هم در عالَم واقع گام نهاده گردد. بدين منظور نخست همانندي ها و سپس تفاوت هاي تفکر سياسي آن دو را نشان خواهيم داد. همانندي ها عبارت اند از: توجه به واقعيت ها، اهميت دريافت تجربي، بيان بنيان سياست و رابطه انسان شناسي و سياست. تفاوت ها عبارت اند از: بسترهاي ديني متفاوت، تاکيد بر ذهنيت يا عينيت، نسبت سياست و هستي، تمثيل پزشک.
سرانجام پس از تحليل همانندي ها و تفاوت ها دريافتيم که عقلانيت نهفته در فلسفه سياسي فارابي، هنوز امکانات بسياري براي شکوفايي و کارآيي بشر دارد، در حالي که بخت باوري و بدبيني نهفته در فلسفه سياسي ماکياولي، به شرارتي از خود محوري و اتفاقات منفي اي مي انجامد که جهان ما را با خطرها مواجه کرده است. عقلگرايي فارابي بر مبادي تجربي استوار است، با اساس عالم مدرن و بناي آزادي و آگاهي آدمي سازگاري دارد، در نتيجه مي تواند در اين عالَم نيز به کار ما بيايد، اما بيان ماکياولي، بر اساس سوژه خود مختار و منفک از عالم است که ترس و وحشت را وضع طبيعي آدميان بر مي شمارد.
|
|
كليد واژه: فارابي، ماکياولي، فلسفه سياسي، شهريار، سياست تجربي، انسان شناسي، هستي شناسي |
|
 |
نسخه قابل چاپ
|