بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

علم اقتصاد به عنوان يکي از علوم انساني که نحوه انتخاب و مبادله توسط افراد و پيامدهاي کلان اين تصميم ‏ها را مورد مطالعه قرار مي ‏دهد، همواره از سوي روان شناسان متهم به ناديده گرفتن شواهد و واقعيت ‏ها‏ بوده است. علم اقتصاد با پايه ‏ريزي مباني خرد رفتاري و شکل‏ دهي منظومه ‏اي از نظريات بر اساس اين فروض، مدعي سازگاري اين رشته علمي است. از آنجا ‏که واحد تحليل در اين دو علم، فرد و رفتار او مي ‏باشد تعامل بين علم اقتصاد و روان ‎‏شناسي مي ‏تواند براي نظريه ‏پردازي اقتصادي مورد استفاده اقتصاددانان قرار گيرد. در اين مقاله با برشمردن کاستي ‏هاي برخي نظريات اقتصادي در مواجهه با مشاهدات واقعي و برخي پيشروي ‏هاي نظري در راستاي گفتگوي اين دو علم، به ضرورت و اهميت مطالعات ميان ‏رشته ‏اي در اين حوزه مي ‏پردازيم. در نهايت نيز با تاکيد بر طراحي دوره ‏هاي مطالعاتي ميان ‏رشته ‏اي، چارچوب ‏هايي جهت آموزش و پژوهش در اين حوزه ارايه‏ خواهد گرديد.

 نسخه قابل چاپ