پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391 4:43 PM
1 : روابط خارجي تابستان 1389; 2(6):7-47. |
نقش قدرت هاي بزرگ در منطقه خليج فارس و چالش هاي هژموني امريکا |
واعظي محمود* |
* پژوهشكده تحقيقات راهبردي |
برخي نظريه پردازان سياست امريکا در منطقه خليج فارس را با توجه به موقعيت محوري اين منطقه، در راستاي تلاش هاي اين کشور براي کسب جايگاه هژمونيک در سطح جهاني تعبير مي کنند. با اين حال، امريکا در دوران بعد از جنگ سرد و به رغم تلاش فراوان و صرف هزينه هاي هنگفت براي تثبيت موقعيت هژمونيک خود در منطقه خليج فارس، با چالش ها و موانع جدي در اين منطقه روبه رو بوده است. مخالفت بازيگران منطقه اي مانند ايران با هژموني امريکا و ناکامي هاي اين کشور در عرصه هايي مانند عراق، از موانع منطقه اي هژموني امريکا در خليج فارس محسوب مي شود. از طرف ديگر تلاش ساير قدرت هاي بزرگ براي اعمال نفوذ در منطقه، اقدامي براي موازنه سازي در مقابل امريکا در اين منطقه است. گرچه درهم تنيدگي روابط و برخورداري از منافع مشترک در فضاي جهاني شده، از سطح رقابت و تقابل قدرت هاي بزرگ کاسته و در مقابل، سطح همکاري ها را افزايش داده است، اما اين موضوع به معناي حذف نگراني هاي آنها از برتري کامل يک بازيگر در برابر ساير بازيگران نيست. بنابراين هرچند تلاش موازنه جويانه سخت افزاري، ديگر جايگاه چنداني در استراتژي قدرت هاي بزرگ ندارد، اما تلاش هاي موازنه جويانه در شکل نرم آن همچنان ادامه دارد. ازاين رو، مسئله اصلي در اين مقاله اين است که در دوره پس از جنگ سرد، قدرت هاي بزرگ چه واکنشي نسبت به رفتارهاي هژموني طلبانه امريکا در منطقه خليج فارس از خود نشان داده اند؟ و اينکه تلاش هاي هژموني طلبانه امريکا در منطقه خليج فارس علاوه بر واکنش ساير قدرت هاي بزرگ با چه چالش هايي مواجه بوده است؟ |
كليد واژه: خليج فارس، قدرت هاي بزرگ، هژموني امريکا، موازنه نرم |
![]() |
نسخه قابل چاپ |