پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391 1:02 PM
6 : راهبرد دفاعي زمستان 1389; 8(31):163-194. |
تکامل مفهومي قدرت در نظام ژئوپليتيک جهاني |
قدسي امير* |
* دانشگاه تهران |
قدرت در طول تاريخ حيات بشري از جايگاه مهمي در شکل بخشي به روابط اجتماعي برخوردار بوده است. چارچوب هاي مسلط ژئوپليتيک تا قرون متمادي متکي بر جبرگرايي محيطي و جنبه هاي سخت افزاري، فيزيکي و عيني گرايانه قدرت بود. در دهه هاي اخير، چارچوب هاي مسلط به چاش کشيده شده و بر ابعاد ديگري از قدرت، مبتني بر جنبه هاي نرم افزارانه و ذهني گرا و قدرت هوشمند تاکيد مي گردد. نظريه هاي متاخر ژئوپليتيک مي کوشد تا با عبور از انديشه هاي جبرگرايانه و اثبات گرايانه محض، مفاهيمي نور و يا وام گيري شده از ساير علوم را به منظور تبيين مفاهيم و پديده هاي ژئوپليتيکي، از جمله قدرت، مورد بهره برداري قرار دهد. مقاله حاضر در پي يافتن پاسخ براي اين پرسش است که نشانه هاي تطور مفهومي قدرت در گفتمان ژئوپليتيک در برهه هاي مختلف تکاملي آن چيست؟ دراين فرايند، عناصري مانند انديشه، ذهنيت، ادراک و فضاهاي تعارض يا همکاري، صحنه گردانان اصلي گفتمان ژئوپليتيک مي باشد. اين امر نشانگر آن است که ژئوپليتيک نوين، در امتداد قالب هاي گفتماني و انديشه، شکل گرفته است. |
كليد واژه: قدرت، ژئوپليتيک، انديشه، بازنمايي، ادراک، اثبات گرايي، فرانوگرايي |
![]() |
نسخه قابل چاپ |