پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391 9:37 PM
6 : پژوهش و برنامه ريزي در آموزش عالي بهار 1380; 7(1 (19)):143-181. |
كردستان و مساله نابرابريهاي آموزشي |
اسماعيل سرخ جعفر* |
* دانشگاه آزاد اسلامي، اروميه |
فراهم كردن امكان مساوي براي دستيابي كليه لازم التعليمان جامعه به فرصتهاي آموزشي مطلوب، از جهات عديده بويژه از نظر انساني، اجتماعي و همچنين روح فرهنگ غني اسلام، حايز اهميت است. امروزه مردم حق برخورداري از آموزش و پرورش را به مفهوم برخورداري از آموزشي و پرورشي مي دانند كه از كيفيت مطلوبي برخوردار باشد. آنها برخورداري يكسان همگان از آموزش و پرورش را به اين منزله نيز تلقي مي كنند كه هر كسي، از لحاظ پيشرفت آموزش، فرصت و امكان توفيق مساوي داشته باشد. وجود نابرابريهاي آموزشي مقبول آزادگان، به ويژه مسلمانان كه بر اساس مباني ديني خود از برادري و برابري معنوي و عقيدتي برخوردارند، نيست. بديهي است كه لازمه ايجاد فرصتهاي آموزشي مساوي براي همه لازم التعليمان ـ اعم از دختر يا پسر، شهري يا روستايي ـ كاهش نابرابري هاي آموزشي و توزيع عادلانه و مناسب فرصتها و امكانات آموزشي در بين آنان است. در اين مقاله، مساله نابرابريهاي آموزشي در مورد لازم التعليمان كليه دوره هاي تحصيلي مناطق مختلف استان كردستان از سه ديدگاه مورد مطالعه قرار گرفته است: 1- از نظر شانس ورود به نظام آموزشي نظير نرخ ثبت نام و پوششهاي تحصيلي؛ 2- از نظر برخورداري از منابعي كه در اختيار نظام آموزشي قرار مي گيرد، نظير نسبت دانش آموز به معلم متخصص (تراكم دانش آموزي)، نسبت دانش آموز به فضاهاي آموزشي (تراكم كلاسي)، و ضريب بهره بري از فضاهاي آموزشي؛ 3- از نظر كاركرد يا بازده نظام آموزشي، نظير نرخ ارتقا، نرخ گذر و افت تحصيلي. در اين مطالعه، با مراجعه به آمار نامه هاي انتشار يافته اقدام به جمع آوري داده ها و اطلاعات مورد نياز موضوع بررسي اقدام شده و نتايج اطلاعات به دست آمده، بر حسب شاخصهاي آموزشي موردنظر، طبقه بندي گرديده و مورد تحليل قرار گرفته اند. سپس ميزان دستيابي لازم التعليمان دوره هاي مختلف تحصيلي (ابتدايي، راهنمايي، متوسطه عمومي) و آموزش عالي در نواحي چهارده گانه كردستان، به تفكيك جنس (دختر و پسر) و منطقه (شهري و روستايي)، بر اساس روشهايي نظير شاخص انتخاب منطقه، ضريب ژيني، منحني لورنز و جدول دو بعدي (چهار حالتي) مورد ارزيابي قرار گرفته و مناطق بر حسب ميزان بهره منديشان از فرصتهاي آموزشي در سه حالت مرفه (برخوردار)، محروم (نابرخوردار) و متعادل، طبقه بندي گرديده اند. نتايج حاصل از موضوع مورد بررسي نشان مي دهند كه: - حدود 25 درصد دبيران دبيرستاني داراي مدرك زير ليسانس هستند؛ - تنها 2 درصد اعضاي هيات علمي مراكز آموزش عالي كردستان داراي مدرك دكتري هستند و80 درصد بقيه را مربيان دانشگاهي تشكيل مي دهند؛ - در هيچ يك از دوره هاي تحصيلي، فرصتهاي آموزشي به صورت متعادل بين لارم التعليمان دختر و پسر، شهري و روستايي توزيع نشده است؛ - نرخ افت تحصيلي در دوره هاي مختلف تحصيلي زياد است و منابع و امكانات آموزشي به هدر مي روند؛ - كمبود نيروي انساني متخصص و متناسب با رشته تحصيلي و جنس دانش آموزان و نيز كمبود شديد فضاهاي آموزشي، بويژه در مناطق محروم تر استان - ظرفيت دوره هاي تحصيلي و توزيع رشته اي دانش آموزان و دانشجويان تناسبي با نيازهاي منطقه كردستان به نيروي انساني ندارد. نهايتا، مناطق محرومي نظير كردستان كه محدوديت منابع محلي و امكانات زيربنايي يا شرايط خاص سياسي و فرهنگي، جايگاه دولت در تسهيل توسعه درون زا، و نيز فراهم ساختن نهاده هاي آموزشي مورد نياز، مورد تاكيد قرار گرفته اند و پيشنهاد شده است، كه ساختار تشكيلاتي نظام اجرايي حاكم بر سازمانهاي دولتي ـ بويژه نظام آموزشي ـ در منطقه از بستر تنظيم اهداف برنامه ريزي منطقه اي عبور كند و با شرايط خاص منطقه كردستان انطباق يابد. |
كليد واژه: |
![]() |
نسخه قابل چاپ |