مقالات مربوط به شهر الکترونیک

با آغاز هزاره سوم، جهان بر پايه اصول تغييرات پويا، همگرايي، رقابت پذيري و يادگيري يكپارچه پايه ريزي شد و در واكنش به اين اصول، تغيير بنيادين و ساختاري كرده است.
دوره جديد، پويا، پيوسته، پرتكاپو، متحول، پيچيده و ناشناخته است. امواج پي در پي فن آوري هاي نو، هر لحظه از راه مي رسند و تمامي ابعاد زندگي فردي، اجتماعي و كسب و كار را تحت تاثير خود قرار مي دهند. در اين دوران فعاليت بانكداري نيز دستخوش تغيير و تحولات فراواني شده است. نااطميناني از نوسانات تجاري، ورود تازه واردان و رقباي جديد، تغيير مقررات، نوآوري هاي خدمات مالي و ريسك هاي مالي جديد، تصميم گيرندگان را به اين نتيجه رسانيده كه براي بقا و ماندن در حيطه رقابتي بايد روي ظرفيت سازي هاي فن آوري سرمايه گذاري كنند. همچنين پيشرفت هاي فن آوري ساختار اين صنعت و ماهيت رقابت در آن را به كلي دگرگون كرد. به گونه اي كه كيفيت خدمات، نوآوري و سفارشي سازي محصول و ارايه خدمات بدون محدوديت هاي زماني و مكاني، همزمان با از بين رفتن مرزهاي اقتصادي و گسترش بازارهاي هدف، از مهمترين دستاوردهاي اين فناوري در عرصه بانكداري بوده است. علاوه بر اين، تغييرات پر سرعت محصولات فناوري، جذب و حفظ مشتري را براي بانكها بسيار مشكل كرده است. براي بقا و سازگاري با اين محيط پرشتاب و در حال تغيير، بانك هاي قديمي با چرخش و اتخاذ استراتژي هاي فن آوري محور و معماري هاي ارايه خدمت ساخت يافته و خدمت گرا، وارد عرصه نوين بانكداري شدند و در صدد طرح ريزي برنامه هاي بلند مدت براي پياده سازي استراتژي هاي فوق براي توسعه و ارايه خدمات بانكي با كيفيتي بالاتر برآمدند. با تصويب قانون معماري فناوري اطلاعات در امريكا (قانون كلينگر كوهن سال 1996)، بانكها نيز بر اساس نياز و با توجه به ساختار و نظام مالي خود، اقدام به طراحي معماري هاي جديد كردند. با استفاده از معماري هاي خدمت گرا رشد بانكها در اين راستا به صورت هدايت شده و با در نظر گرفتن آثار و تبعات بلند مدت آن، آغاز شد. ساير كشورهاي توسعه يافته نيز از روش بانك هاي امريكايي و اروپايي تبعيت كرده و اقدام به طراحي معماري هاي مختلف تحت عناوين معماري بانكداري باز، معماري بانكداري متمركز و معماري بانكداري خدمت گرا نمودند. معماري هاي خدمت گرا از جمله پيشرفت هاي بزرگي هستند كه از سال 2000 به اين سو، توجه بسياري از بانكهاي ثروتمند و در حال رشد را به عنوان انتخاب نخست جلب كرده اند. (پاپازوگولو و ديگران، 2003).
در كشور ما به دليل عدم اتخاذ راهبردهاي مناسب، بانك هاي ايراني هنوز در سردرگمي براي تعيين استراتژي ها به سر مي برند. اتخاذ استراتژي هاي فن آوري محور و خدمت گرا مي تواند گامي اساسي به سوي تحول در ساختار ارايه خدمات بانكي باشد.
اين مقاله در دو بخش تنظيم شده است. در بخش نخست سعي شده دسته بندي هاي كلي فعاليت هاي بانكداري معرفي و گروه بندي انواع خدمات بانكي در سطح بانكداري جهاني، بانكداري خرد، بانكداري بازرگاني و بانكداري مجازي و ساختارهاي ارايه آنها مورد بحث و بررسي قرار گيرد و در بخش دوم معماري هاي ارايه خدمت بر پايه فناوري هاي روز و نحوه شكل گيري معماري هاي خدمت گرا ارايه شده تا به درك بهتري از مفاهيم عملي پيرامون آن برسيم. همچنين تلاش شده ارزش استراتژيك كاربرد معماري خدمت گرا براي موسسات بانكي در ايران معرفي و كاوش شود.