پاسخ به:مقالات روانشناسی
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:09 PM
3 : مجله روانشناسي تابستان 1383; 8(2 (پياپي 30)):144-157. |
تاثير دانش فراشناختي و آموزش روش خودپرسشگري هدايت شده بر عملكرد حل مسئله كودكان: يك رويكرد فرايند گرا |
صالحي جواد,سيف علي اكبر,دلاور علي,كريمي يوسف |
به منظور بررسي تاثير ميزان دانش فراشناختي، نحوه کلامي کردن تفکر، و نيز اثر تعاملي اين دو بر عملکرد حل مسئله کودکان، با استفاده از يک طرح عاملي 4×2 (نحوه کلامي کردن تفکر داراي 4 سطح × ميزان دانش فراشناختي داراي 2 سطح) 64 دانش آموز پايه دوم راهنمايي از دو سطح دانش فراشناختي زياد و کم به هنگام حل مسايل هندسه ملزم به انجام 3 نوع کلامي کردن تفکر (خودپرسشگري هدايت شده، خودپرسشگري هدايت نشده، و خودگويي) شدند، که نتايج در مقايسه با يک گروه کنترل (بدون بيان کلامي افکار) مورد تحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از اجراي اين آزمايش سه يافته اساسي را آشکار ساخت: 1) صرفنظر از نحوه کلامي کردن تفکر، کودکان داراي دانش فراشناختي زياد در حل مسئله بهتر از کودکان داراي دانش فراشناختي کم عمل کردند؛ 2) کودکاني که ملزم به انجام خودپرسشگري هدايت شده بودند در حل مسئله بهتر از آزمودنيهاي ملزم به خودگويي صرف و گروه کنترل عمل کردند؛ و 3) معلوم شد که تاثير مثبت کلامي کردن فکر بر عملکرد حل مسئله بستگي به ميزان دانش فراشناختي فرد دارد؛ يعني، کودکان داراي دانش فرا شناختي زياد، در مقايسه با کودکان داراي دانش فراشناختي کم، به هنگام حل مسئله مي توانند بهره بيشتري از به کلام در آوردن افکار خود ببرند. يافته اخير مؤيد اين فرضيه است که بيان کلامي فکر في نفسه تاثيري بر عملکرد حل مسئله ندارد، بلکه از طريق متمرکز نمودن توجه فرد بر روند پردازش مسئله و در نتيجه راه اندازي فرايندهاي فراشناختي است که باعث ارتقاء عملکرد مي گردد. |
كليد واژه: فراشناخت، خودپرسشگري هدايت شده، حل مسئله. |
![]() |
نسخه قابل چاپ |