پاسخ به:مقالات روانشناسی
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391 10:56 PM
3 : روانشناسي و علوم تربيتي پاييز و زمستان 1385; 36(4-3):45-60. |
بحران هويت فرهنگي در ايران و پيامدهاي آن |
شرفي جم محمدرضا* |
* دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي، دانشگاه تهران |
در مرحله اول، بحران هويت را بايد به مثابه رويكردي آسيب شناسانه به مبحث هويت ملاحظه كرد و چنانچه مولفه هاي آسيب را در پديده هويت مورد شناسايي قرار گيرد، خود زمينه اي براي آسيب زدايي تلقي خواهد شد. در زمينه سوابق تاريخي هويت در ايران، بررسي مقطعي از تاريخ گذشته يعني از حدود 170 سال پيش، اهميت اساسي دارد؛ زيرا غرب با دانش و كارشناسي نوين و نيز دانش و فن آوري نطامي برتر، زمينه نوعي سلطه را بر سرزمين هاي اسلامي، به ويژه ايران، فراهم نمود. رويكردهاي ايران در مواجهه با تمدن غرب، غالبا متكي بر الف) رويكرد طرد، نفي، و انكار و ب) رويكرد مرغوب شدن، خودباختگي، و تسليم بوده و متاسفانه رويكرد سومي كه به گزينش آگاهانه از تمدن غرب متمايل باشد در كار نبوده است؛ و لذا عقب افتادگي جامعه ايران در آن زمان و بعد تا حدودي محصول از دست دادن هويت و خوباوري ما تلقي مي شود. نقاط آسيب پذير هويت در ايران عبارتند از گسست فرهنگي، تضاد نسل ها، تحولات فزاينده، فقدان تماميت، فن آوري ماهواره اي، مهاجرت وسيع، و شهرهاي بزرگ. |
كليد واژه: بحران هويت، آشفتگي هويت، خود باختگي، تكنوپولي، خوباوري |
![]() |
نسخه قابل چاپ |