پاسخ به:مقالات روانشناسی
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391 9:23 PM
6 : روانشناسي تحولي (روانشناسان ايراني) پاييز 1389; 7(25):65-73. |
راهبرد هاي شناختي در بيماران مبتلا به اضطراب-افسردگي مختلط و وسواس-بي اختياري |
معين الغرباني فاطمه*,شعيري محمدرضا,صنعتي محمد,فدايي مهدي |
* جهاد دانشگاهي، واحد تربيت معلم |
افکار مزاحم از ويژگي هاي اختلال هاي هيجاني و اضطرابي هستند. اين پژوهش با هدف مقايسه راهبردهايي که بيماران و غير بيماران، براي مهار افکار مزاحم به کار مي برند، انجام شد. دو گروه از بيماران مبتلا به اختلال وسواس بي اختياريOCD) ؛ 11 مرد و 14 زن با ميانگين سني 29 سال) و اختلال اضطراب افسردگي مختلط MADD)؛ 10 مرد و 15 زن با ميانگين سني 27 سال) و يک گروه غير بيمار (12 مرد و 13 زن با ميانگين سني 28 سال) انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه هاي مهار فکر (ولز و ديويس، 1994) و اضطراب و افسردگي بک (بک، اپشتين، براون و استير، 1988؛ بک، راش، شاو و ابري، 1979) پاسخ دادند. يافته ها نشان دادند که بيماران OCD و MADD بيشتر از راهبردهاي نگراني و تنبيه استفاده مي کنند. گروه غير بيمار راهبردهاي مهار اجتماعي و انحراف توجه را بيشتر به کار مي برند. بين گروه ها تفاوت معناداري بر اساس استفاده از راهبرد ارزيابي مجدد ديده نشد. |
كليد واژه: راهبردهاي مهار فکر، اختلال وسواس-بي اختياري، اختلال اضطراب-افسردگي مختلط |
![]() |
نسخه قابل چاپ |