مقالات روانشناسی

پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط بين باورهاي معرفت شناختي، سبک هاي تفکر و راهبردهاي يادگيري با عملکرد تحصيلي دانشجويان علوم انساني دانشگاه پيام نور اجرا شد. به همين منظور تعداد 231 نفر از دانشجويان روانشناسي، علوم تربيتي و علوم اجتماعي دانشگاه پيام نور مرکز تبريز با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي تک مرحله اي به شيوه تصادفي انتخاب شدند. ابزارهاي اندازه گيري مورد استفاده در اين پژوهش عبارتند از: (1) پرسشنامه باورهاي معرفت شناختي (شومر، 1990)، (2) پرسشنامه سبک هاي تفکر (استرنبرگ، 1997)، و (3) پرسشنامه راهبردهاي يادگيري (پينتريچ و دي گروت، 1990). در اين پژوهش معدل دانشجويان به عنوان شاخص عملکرد تحصيلي در نظر گرفته شد و تحليل رگرسيون چندگانه و آزمون همبستگي پيرسون براي تحليل داده ها استفاده شد. نتايج نشان داد که دو متغير باورهاي معرفت شناختي دانش ساده. قطعي و راهبردهاي يادگيري خودنظم دهي پيش بيني کننده هاي معني داري براي عملکرد تحصيلي هستند. از اين دو متغير، باورهاي معرفت شناختي دانش ساده. قطعي ارزش بتاي بالاتري در مقايسه با راهبردهاي يادگيري خودنظم دهي داشت. بقيه متغيرها پيش بيني کننده معني داري نبودند. هر چند که برخي متغيرها، از جمله باورهاي معرفت شناختي يادگيري سريع. ثابت و سبک تفکر قانونگذارانه ارتباط منفي معني داري با عملکرد تحصيلي داشتتند. با اين حال، وارد معادله رگرسيون نشدند. اين احتمال وجود دارد که اين متغيرها به طور غيرمستقيم از طريق تاثيرگذاري بر ساير متغيرها عملکرد تحصيلي را تحت تاثير قرار مي دهند.