پاسخ به:مقالات روانشناسی
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391 5:12 PM
5 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) زمستان 1389; 5(20):83-101. |
اثربخشي آموزش حل مساله در تغيير راهبردهاي مقابله اي دانشجويان |
زنوزيان سعيده,غرايي بنفشه,يكه يزدان دوست رخساره |
هدف اين مطالعه، بررسي اثربخشي آموزش مهارت حل مساله گروهي در تغيير راهبردهاي مقابله اي دانشجويان بود. بدين منظور 20 دانشجو به وسيله روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و به صورت تصادفي به دو گروه آزمايش و کنترل (هريک به تعداد 10 نفر) تقسيم شدند. پيش از اجراي آموزش حل مساله براي دانشجويان گروه آزمايش، هر دو گروه به وسيله پرسشنامه راهبردهاي مقابله اي بيلينگز و موس، مورد سنجش قرار گرفتند که از لحاظ نمرات کسب شده در اين ابزار، دو گروه با هم تفاوت معنادار نداشتند. سپس گروه آزمايش به مدت 7 جلسه تحت آموزش حل مساله قرار گرفت. پس از اجراي آموزش براي گروه آزمايش، مجددا از دو گروه خواسته شد تا پرسشنامه فوق الذکر را تکميل کنند. سپس تفاوت ميانگين پيش آزمون-پس آزمون دو گروه به کمک روش تحليل کوواريانس مورد مقايسه و تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتيجه يافته ها حاکي از آن بود که آموزش حل مساله باعث تغيير در راهبردهاي مقابله اي مي شود که در برخي از آنها (حل مساله، جلب حمايت اجتماعي) تفاوت بين دو گروه آزمايش و گروه کنترل از لحاظ آماري معنادار مي باشد. همچنين در ساير راهبردهاي مقابله اي (مانند ارزيابي شناختي، مهار هيجاني، مهار جسماني) هر چند تغييرات باليني مشاهده شد، ولي از لحاظ آماري معنادار نبود. مبتني بر يافته ها مي توان نتيجه گرفت که آموزش مهارت حل مساله به طور کلي مي تواند به تغيير در راهبردهاي مقابله اي منجر گردد که نتايج اين پژوهش در راستاي پژوهش هاي پيشين در اين زمينه مي باشد. |
كليد واژه: آموزش مهارت حل مساله، راهبردهاي مقابله اي |
نسخه قابل چاپ |