مقالات روانشناسی

هدف پژوهش حاضر مقايسه نيمرخ روانشناختي، وضعيت اقتصادي– اجتماعي والدين کودک آزار با والدين غير کودک آزار است. بدين منظور 30 نفر از والدين کودک آزاري که به مرکز بهزيستي شهيد نواب صفوي شهر رشت سال 1386 مراجعه کرده بودند و 30 نفر از والدين غير کودک آزار با استفاده از روش نمونه گيري اتفاقي (غير احتمالي) از نمونه هاي در دسترس انتخاب شدند. سپس بر روي هر کدام از آنها پرسشنامه شخصيتي پنج عاملي NEO-FFI و فرم مصاحبه حيطه اقتصادي– اجتماعي (تقي خاني، 1381) اجرا گرديد.
پرسشنامه NEO-FFI بر اساس ديدگاه پنج عاملي مک کوي و کوستاو ساخته شده است. اين ديدگاه در اين باور است که مهمترين ابعاد شخصيت از پنج عامل به نامهاي روان نژندي (N)، برونگرايي(E) ، دلپذير بودن (A)، انعطاف پذيري (O) و با وجدان بودن (C) تشکيل يافته است. نتايج بدست آمده از روش t استودنت براي (گروههاي مستقل) و آزمون (خي دو) نشان داد :
 -1بين والدين کودک آزار و والدين غير کودک آزار از لحاظ صفات روان نژندي تفاوت وجود دارد.
 -2بين والدين کودک آزار و والدين غير کودک آزار از لحاظ صفات برون گرايي تفاوت وجود دارد.
 -3بين والدين کودک آزار و والدين غير کودک آزار از لحاظ صفات انعطاف پذيري تفاوت وجود دارد.
 -4بين والدين کودک آزار و والدين غير کودک آزار از لحاظ صفات دلپذير بودن تفاوت وجود دارد.
 -5بين والدين کودک آزار و والدين غير کودک آزار از لحاظ صفات با وجدان بودن تفاوت وجود دارد.
 -6بين والدين کودک آزار و والدين غير کودک آزار از لحاظ وضعيت اقتصادي و اجتماعي تفاوت وجود دارد.
بدين ترتيب از شش فرضيه پژوهش سه فرضيه آن مورد تائيد قرار گرفت.