پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري
پنج شنبه 24 فروردین 1391 10:34 PM
10: کولريج: نمايشنامه ندامت و شرق همچون بيگانه اي عقل گريز
|
قادري بهزاد |
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري 1385;شهريور 1385(4) |
کلید واژه: کولريج، انقلاب فرانسه، اسلام، مسيحيت، ندامت |
خلاصه:
کولريج، شاعر و زيباشناس قرن نوزدهم، در زمينه هاي ادبي از سرآمدان ادبيات انگليس به شمار مي رود. سواي دغدغه هاي او درباره اصول کلي ادبيات که، به همراه ديگر نظريه پردازان دوران رمانتيسيسم، مرزهاي تازه اي براي آفرينش ادبي گشود، ديدگاه هاي او درباره ادبيات نمايشي و تئاتر به ژرف انديشي بيشتري نياز دارد.
او به عنوان فيلسوف و سياستمدار اصلاح طلب و محافظه کار، از انديشه هاي تندروهايي چون جکوبين ها که مي خواستند انگليس را به سوي خيزشي همانند انقلاب فرانسه بکشانند، هراس داشت و، به همين دليل، بر اهميت نمايشنامه و تئاتر به عنوان ابزاري براي رويارويي با خطر انقلاب در جزيره تاکيد مي کرد.
اين مقاله تلاش مي کند نمايشنامه ندامت کولريج را با تاکيد بر لايه هاي پنهان گفتمان ملي گري کولريج و در چارچوب دغدغه هاي سياسي- اجتماعي او بررسي کند. کولريج انقلاب را پديده اي نابخردانه و اصلاح را روندي خردمندانه مي دانست؛ اما اين مقاله، با توجه به حضور و شيوه پروراندن دو قوم مسيحي و مسلمان در متن نمايشنامه، کولريج را انديشمندي مي شناسد که اين اثرش به شيوه تفکر حاکم بر اذهان انگليسي ها درباره شرق دامن زده است، زيرا او در اين نمايشنامه خردورزي و گرايش به اصلاحات را ويژگي اروپاييان اما عقل گريزي و گرايش به انقلاب را ويژگي مسلمانان دانسته است. همچنين، اين مقاله مدعي است که کولريج براي نشان دادن نابخردي انقلاب فرانسه در اروپا، فرانسه انقلابي را دشمن يا "ديگر" اروپا دانسته اما نکته مهم اين است که او براي اين کار از استعاره مسلمانان نابخرد و شورشي استفاده کرده است.
|