0

مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:33 PM

 4: طنز، دستمايه نگاه مدرن ميلان کوندرا به ديدرو
دادور الميرا
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  طنز، قضا و قدر، خردگرايي، اختيار، وارياسيون
خلاصه:

ميلان کوندرا نويسنده معاصر فرانسوي- چک مي گويد: «ما همه روزه با وقايعي مواجه مي شويم که برخي را اتفاق مي ناميم و بسياي را قضا و قدر».
در سال 1968 بهار پراگ پايان گرفت و بسياري از اصلاح طلبان چک از جمله ميلان کوندرا ممنوع القلم شدند، دوستان کوندرا به او پيشنهاد دادند براي گذران زندگي با نام مستعار نمايشنامه بنويسد؛ آثار داستايفسکي مي توانست به نمايشنامه بدل شود، اما روانشناسي داستايفسکي با روحيه کوندرا سازگاري نداشت، به همين جهت کوندرا خنده و طنز را برگزيد و خنده را ناسزايي براي شوم بختي دانست. حضور روس ها در چکسلواکي اتفاق بود يا قضا و قدر؟ هرچه بود کوندرا را بر آن داشت تا با اهرم طنز و خنده با آن مقابله کند و به اين منظور نمايشنامه ژاک و اربابش را نوشت که خود آن را تقليدي از اثر دني ديدرو نمي داند بلکه برداشتي از ژاک قضا و قدري مي نامد. در نمايشنامه ژاک و اربابش که به گفته خود کوندرا آن روي کانديد ولتر و دن کيشوت سروانتس است، از وراي صحنه هاي طنز، کوندرا مفاهيمي پر معنا که به جامعه خود او باز مي گردد، با ظرافت بسيار به بحث گذاشته است که در اين مقاله به آن پرداخته مي شود.

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها