0

فرماندهان شهید لشکرمکانیره 31 عاشورا(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:فرماندهان شهید لشکرمکانیره 31 عاشورا(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
سه شنبه 22 فروردین 1391  11:51 AM

 

شهید رسول حداد زاده : فرمانده واحد دیده بانی لشگرمکانیزه 31 عاشورا

 

15 خرداد 1344 دو سال پس از قیام 15 خرداد مردم ایران علیه رژیم مزدور پهلوی به رهبری امام خمینی ( ره) , در یک خانواده مذهبی در تبریز به دنیا آمد . دوران کودکی را در محیطی مذهبی و با آموزشهای دینی به سر برد .در سن 6 سالگی وارد مدرسه شد و دوره دبستان را در مدرسه کوزه کنانی ( شهید ستارزاده فعلی ) و تحصیلات راهنمائی را در مدرسه امیر کبیرفعلی با نمرات ممتاز به پایان رساند . دوران تحصیلات ابتدایی اش قبل از انقلاب اسلامی بود ولی با راهنمائی های خانواده در مجالس قرآنی و دینی از جمله کلاسهای مکتب قرآن در مسجد قالیچلو شرکت کرد وتعالیم دینی را آموخت.

این مسجد در دوران قبل از انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی کانون حضور مردم متدین تبریز بود وآن مکان مقدس در آگاه سازی مردم و حمایت از انقلاب اسلامی نقش به سزائی داشت.

دوران تحصیلات راهنمائی اش همزمان با وقوع بزگترین پدیده سیاسی قرن بیستم یعنی شکوفایی انقلاب اسلامی ایران بود وآوردگاهی دیگر برای نمایش عظمت اسلام .

دراین زمان رسول 13 ساله بود و از طرف خانواده به سبب سن پایین از رفتن به تظاهرات منع می شد اما به طور مخفیانه از خانه بیرون می رفت و در تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت می کرد . در مواقعی که اجازه خروج از خانه به ایشان داده نمی شد د ر خانه می نشست و با نوحه خوانی و سرودن شعرهای انقلابی در برابر عکس حضرت امام ( ره) می گریست و با رهبر خود درد دل می کردو از اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده تا در راه رهبرش جهاد کند تاسف می خورد .

با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل پایگاه مقاومت بسیج در مسجد قالیچلو ، ایشان در این نهاد انقلابی عضو شد و در آموزشها و اردوهای تشکیل شده شرکت نمود .او شبها با نگهبانی در محل علیه فعالیتهای مخرب ضد انقلاب فعالیت می کرد. این دوران همزمان با شروع تحصیلات متوسطه او بود و ورودش به دبیرستان فردوسی تبریز, محلی که در آن زمان ، صحنه فعالیتهای سیاسی و گروههای مختلف سیاسی بود .

اوبا همکاری بسیجیان دیگر ، علیه گروهکهای الحادی و منحرف فعالیت نمود و در این راستا سختی های زیادی متحمل شد. هم زمان با درگیری های موجود در کردستان و نیز تشکیل واحد احتیاط کمیته انقلاب اسلامی(سابق) در این نهاد عضو شدو فعالیت هی زیادی از خود یادگار گذاشت.

با شروع جنگ تحمیلی توسط صدام وبه نمایندگی از دنیای ستم و دورویی ؛ در دل ایشان غوغایی به پا شد . پس از یک سال از شروع جنگ تحمیلی با تلاش زیاد, درس و تحصیل را به قصد دفاع از دین ، ناموس و وطن رها نمود و در سال 1360 برای اولین بار به جبهه های نبرد اسلام با کفر اعزام شد .

از اولین حضورش در جبهه های جنگ تا شهادت به طور مستمردر جبهه حضور داشت. او در جبهه دارای مسئولیتهای زیر بود: آرپی چی زن , تیربارچی ,فرمانده دسته پیاده و فرمانده گروهان پیاده .اوبا این مسئولیتها در عملیات طریق القدس , بیت المقدس , رمضان , مسلم بن عقیل ( ع) , والفجر مقدماتی , والفجر یک , خیبر و بدر شرکت نمود.

د ر سال 1364 در دوره آموزشی دیدبانی توپ خانه د راصفهان شرکت کرد و با کسب رتبه سوم این دوره را به پایان رساند .با احراز این رتبه ,پیشنهاد اعزام به یکی از کشورهای خارجی برای تکمیل آموزشهای دیدبانی توپ خانه به ایشان شد .اما او به دلیل احساس نیاز به حضور در جبهه های جنگ و نزدیک بودن زمان عملیات علیه دشمن از قبول این قبول ان پیشنهاد خو داری کرد و به جبهه های نبرد اعزام شد.

اودر طول 3 سال آخر حضور در جبهه مسئولیتهای زیر را به عهده گرفت. دیده بان توپخانه لشگر 31 عاشورا , معاون واحد دیده بانی لشگر 31 عاشورا , فرمانده واحد دیدبانی لشگر 31 عاشور و فرمانده اطلاعات عملیات دیده بانی قرارگاه نجف در

محور شلمچه .او د راین مدت با رشادتهای وصف ناپذیری در عملیات یا مهدی یا صاحب الزمان (عج), کربلای 4 , والفجر 8 , کربلای 5 , کربلای 8 شرکت نمودند .

ده روز از بهار سال 1366 گذشته بود ؛رسول حدادزاده دربازدید از پستهای دیدبانی منطقه عملیاتی کربلای 8 مورد اصابت ترکش موشک کاتیوشا قرار گرفت و با جراحات از ناحیه چشم و جمجمه به آرزوی دیرین خود رسید و به یاران شهیدش پیوست.

اودر در طول 6سال حضور در جبهه های نبرد حق علیه کفر 84 مرتبه مورد اصابت گلوله و ترکش قرار گرفت و چند بار نیز با گازهای شیمیایی به کار رفته از طرف دشمن مسموم شد . بارها در بیمارستان بستری شد .هفده مرتبه از بیمارستان به قصد ادامه عملیات فرار کرد وبا داشتن جراحات التیام نیافته در ادامه عملیات شرکت کرد در موقع شهادت جانباز 40 % بود.

در پایان فقط به یکی از رشادتهای او اشاره می شود:

در عملیات والفجر 8 ایشان هدایت و دیدبانی 24 آتش بار که در مجموع 144 قبظه توپ وخمپاره انداز بود را بر عهده داشت.این آتشبارها باید بر روی یکی از تیپهای دشمن در منطقه فاو که برای ضد حمله آمده بودند آتش می کرد تا آنها توان وامکان رسیدن به نیروهای پیاده را نداشته باشند. درنتیجه هدایت خارق العاده و شگفت انگیز آتش آتشبارهای خودی بر روی این یگان دشمن اثری از آن تیپ باقی نماند

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

تشکرات از این پست
feridoun3
دسترسی سریع به انجمن ها