0

حمله قلعه نویی به ۹۰ برای فرار از ناکامی ها

 
hojjatnarimani
hojjatnarimani
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 501
محل سکونت : آذربایجان شرقی

حمله قلعه نویی به ۹۰ برای فرار از ناکامی ها
یک شنبه 28 شهریور 1389  9:51 PM

 
 
 
 
 
   
 
 
    خبرنگاری که در یکی از کنفرانس های امیرقلعه نویی و با اشاره این مربی توسط فردی بنام "علی" ساکت شد، در یادداشتی به انتقاد از رفتارهای امیرقلعه نویی با خبرنگاران پرداخته است.
   
   
 
 
     

خبرنگاری که در یکی از کنفرانس های امیرقلعه نویی و با اشاره این مربی توسط فردی بنام "علی" ساکت شد، در یادداشتی به انتقاد از رفتارهای امیرقلعه نویی با خبرنگاران پرداخته است.

در این یادداشت آمده است: بغض داشتم. برمی گشتم به چهره دوستانم نگاه می کردم. چهره دوستان مطبوعاتی ام نشان می داد که تا چه حد از اتفاقاتی که در کنفرانس مطبوعاتی رخ داده دلخور هستند. به هر حال وقتی قلعه نویی نوچه خودش را به سمت من فرستاده بود آنها هم به هواداری از من با جناب "علی" درگیر شده بودند.

وقتی محمد مایلی کهن آن بیانیه معروف را علیه امیر قلعه نویی نوشت من یکی از خبرنگارانی بودم که با ادبیات تند آن بیانیه چندان موافق نبودم اما جریان نوچه پروری که در آن بیانیه هم بدان اشاره شده بود لا اقل برای من کاملا ملموس بود. خودم با آن جریان به طور مستقیم روبه رو شده بودم.همه چیز برایم روشن بود.

حتی دیگر مثل آن روز که پله های ورزشگاه را به همراه چند دوست مطبوعاتی ام بالا می رفتم بغض نداشتم. اگر چه یک روز بعد از آن جنجال معروف روزنامه ها و خبرگزاری ها واکنشی نشان دادند که اصلا انتظارش را نداشتم. بغضم را از من گرفتند. مطلب ها و نقدها را می خواندم. واکنش ها نسبت به رفتار قلعه نویی منفی بود. یک هفته طول کشید اما هنوز هم برخی روزنامه ها رفتار زننده سرمربی وقت استقلال را به بهانه های مختلف به نقد می کشیدند.

ظهر روز دوشنبه بود. قصد داشتم یادداشتی برای یکی از روزنامه ها بنویسم و ماجرا را آن طور که اتفاق افتاده بود شرح بدهم. همان شب امیر قلعه نویی در برنامه نود در خصوص اتفاقات کنفرانس مطبوعاتی حرف هایی را مطرح کرد که ترجیح دادم سکوت کنم. بهتر بگویم، می خواستم سکوتم را فقط نزد خودم زمزمه کنم.

قلعه نویی مدعی بود که من به نیت بر هم زدن کنفرانس مطبوعاتی وارد آن جلسه شده ام. حتی فراتر از این حرف ها در مصاحبه ای در مورد پرسپولیسی بودن من هم با قاطعیت سخن گفته بود. از اینها مهمتر او مدعی بود که من برای مطرح کردن خودم آن جنجال را به راه انداختم. در حالی که پرسشگری بخشی از رسالت خبرنگار به حساب می آید.

وقتی یک مربی وارد سالن کنفرانس می شود می بایست خود را مهیای چالش های احتمالی کند. این همان نکته ای بود که مدیرعامل وقت باشگاه استقلال امیر واعظ آشتیانی نیز آن را مطرح کرد اما امیر قلعه نویی انتظار دارد هر گونه که دلش می خواهد رفتار کند و سخن بگوید و هیچ کس در مقام اعتراض به او برنیاید.

به هر حال بعد از شنیدن این حرف ها سکوت کردم. نه کلمه ای نه یادداشتی و نه اعتراض به مردی که ترجیحا دلش نمی خواست ادبیات زننده اش را مرور کند. واقعیت چیز دیگری بود. دقایقی بعد از دربی که اتفاقا به تساوی رسید پاسخ خیلی از سئوال ها معلوم بود.

سالن کنفرانس شلوغ بود. من و چند دوست مطبوعاتی دیگر ردیف آخر ایستاده بودیم. قطبی که رفت. جناب قلعه نویی به سالن کنفرانس آمد. در مورد حریف که با عصبانیت خاصی صحبت کرد. به دور از انصاف و ادب. گل پرسپولیس را بچگانه و حاصل یک سانتر ۷۰ متری خواند. تا اینجای کار همه چیز طبق عادت او پیش می رفت. حریف باید از او گله مند می شد نه خبرنگاران. اما ادبیات عجیب و غریب قلعه نویی ادامه پیدا کرد. به یکی از خبرنگاران گفت: خواهشا پرت و پلا نگویید. من در مورد موقعیت های بازی با قلعه نویی صحبت کردم. ترجیح داد از من سئوال بپرسد: "موقعیت های پرسپولیس را بشمار تا ما هم ببینیم چقدر موقعیت داشت". موقعیت ها را شمردم. پاسخ بی ادبانه او که خطاب به من گفت: "اگر سئوال نداری ساکت باش بشین سر جات" من را مجاب کرد تا جوابش را بدهم. به او گفتم: شما ساکت باشید. فوتبال جای آدم های مودب است نه امثال شما. شما باید ساکت باشید. ۲۰ خبرنگار در این سالن هست که شما مدام به آنها پاسخ های بی ادبانه می دهید و احترام آنها را نگه نمی دارید...

همان طور که مشغول اعتراض به رفتار زننده او بودم به جناب "علی" اشاره کرد و از او خواست که من را ساکت کند. روزنامه ها خوشبختانه واقعیت ماجرا را نوشتند. همین مسئله باعث شد تا داستان آن نشست به طنز تلخی میان خود ما خبرنگاران تبدیل شود.

از آن روز چند سال می گذرد. اما حمله تازه امیر قلعه نویی به برنامه نود من را مجاب کرد که سکوتم را بشکنم. نه به این خاطر که برنامه عادل فردوسی پور مورد سرزنش قلعه نویی قرار گرفته است. به دو دلیل قصد دارم در این یادداشت به نکاتی اشاره کنم که شاید مثمر ثمر باشد و واقعیت ها را تا حدودی آشکار کند. اول اینکه مطبوعاتی ها هیچ گاه خود را از نود جدا ندانسته اند. بر هیچ کس پوشیده نیست که عادل فردوسی پور بر خلاف برخی دیگر از مجریان صدا و سیما اتفاقا با خبرنگاران مطبوعاتی ارتباط دوستانه و در عین حال حرفه ای دارد.

از آنها بابت بهتر شدن برنامه اش در بخش محتوا کمک می گیرد. گاهی پیش آمده که یک بازیکن یا مربی به خودش اجازه داده است، بدترین برخوردها را با خبرنگاران داشته باشد که البته در همین برنامه نود فردوسی پور شدیدا درباره چنین فضایی حساسیت نشان داده است.

از این گذشته نود تاثیرگذار ترین برنامه ای است که در حال حاضر در عرصه فوتبال تولید می شود. سرمربی سپاهان که البته با تیمی گران قیمت در لیگ دهم چهره یک ناکام را به خود گرفته است برای منحرف کردن افکار عمومی از آنچه که واقعیت است حمله به یک رسانه را در دستور کار خود قرار داده و تاکید دارد که نود باعث بروز ناپاکی ها در فوتبال است.

نکته قابل توجه اینکه امیر قلعه نویی با همان ادبیات زننده اش صدا و سیما را بدبخت خطاب می کند و می گوید چرا میکروفون باید در اختیار آدم های غیر فنی قرار بگیرد. راستی حالا که بعد از مدت ها قلعه نویی اهالی فوتبال را از اصلی ترین دلیل ناپاکی ها آگاه کرده است لطفا با تاخیری چند ساله راجع به جریان نوچه پروری هم نظرات خودش را مطرح کند.

احتمالا آوردن یکی دو نوچه به کنفرانس مطبوعاتی جهت ساکت کردن خبرنگارانی که به او تذکر می دهند "مودب باشید" هم بخشی از کارهای فنی به حساب می آید. قلعه نویی در حالی از احترام به خبرنگاران سخن می گوید که کارنامه اش چیز دیگری را نشان می دهد. کارنامه ای خبرساز! معتقد است در برنامه ای که عادل فردوسی پور مربی تیم قهرمان را به نود آورد قصد داشته وی را به چالش بکشد و اساسا برایش قهرمانی سپاهان مهم نبوده است. عجیب است. از لیگ دهم ۱۰ هفته می گذرد و امیر تازه به یاد شیطنت مجری برنامه نود افتاده است.

آیا اگر سپاهان امروز شرایط دیگری را در لیگ تجربه می کرد هم قلعه نویی ترجیح می داد عامل اصلی ناپاکی ها را به اهالی فوتبال و رسانه ها معرفی کند؟ نه، واقعیت چیزی نیست که سرمربی سپاهان می گوید. آقای قلعه نویی! شما بهانه می آورید و توپ ناکامی های خود را به زمین نود می اندازید. شما همان مربی هستید که بحث دست های پشت پرده و توهم توطئه را مطرح کردید در حالی که این جنگ روانی شما تنها در مواردی از سوی شما کاربرد دارد که به ناکامی رسیده اید.

محمد مایلی کهن هم منتقد برنامه نود به حساب می آید. اما به وقت ناکامی از دل مشکل خود با برنامه نود دست به بهانه جویی نمی زند. حتی تاکید می کند که عادل فردوسی پور را دوست دارد اما نسبت به برنامه اش منتقد است. البته او در گفتار خود صداقت دارد. محمد مایلی کهن که یکی از اصلی ترین منتقدان نود نیز محسوب می شود لااقل برای همه رسانه ها از این حیث چهره ای قابل احترام است که بدون حب و بغض سخن می گوید و به قول خودش حاضر نیست خاری در پای دشمنش برود.

اما حرف زبان سرمربی سپاهان با حرف دل او یکی نیست و این را می شود از تناقض های بیشمار وی در گفت و گوهایش خواند. از همه اینها جالب تر اینکه اومی گوید نود عامل ناپاکی فوتبال است و در توجیه این ادعا به هیچ موردی که دربرگیرنده خودش نباشد، اشاره نمی کند.

امروز نه به خاطر نود و نه عادل فردوسی پور این یادداشت را ننوشتم. آن روز در کنفرانس مطبوعاتی خبرنگار بودم نه هیچ چیز دیگر. وظیفه داشتم سئوال بپرسم که البته به جای پاسخ با نوچه روبه رو شدم. اما امروز من باز همان خبرنگار هستم. وظیفه دارم از رسانه ای که بی دلیل به او می تازند دفاع کنم. اصلا مهم نیست که آن روز امیر قلعه نویی درباره من چه قضاوتی داشت. خطی یا دردنامه ای ننوشتم. اما امروز برایم مهم است که رسانه ای دیگر در دام تهمت آقایان گرفتار نشود.

امروز به خاطر دفاع از رسانه این یادداشت را نوشتم تا آقایان گمان نکنند به راحتی می توانند توپ ناکامی های خود را به زمین خبرنگاران بیندازند و رسانه را در نهایت محکوم کنند. برنامه نود بی تردید با اشکالاتی همراه است. اما بی تردید تهمت های یک مربی عصبانی در شرایطی که از رسیدن به موفقیت در لیگ دهم ناکام مانده است را نمی توان جدی گرفت.

وقتی امیر قلعه نویی تا این حد با اطمینان از عامل ناپاکی ها سخن می گوید دلم می گیرد. یاد آن ورزشگاه خالی از تماشاگر می افتم و بغضی که داشت خفه ام می کرد.

ياعلي أنت الصراط المستقيم
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها