پاسخ به:فرماندهان شهید لشگر41ثارالله (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
دوشنبه 21 فروردین 1391 3:48 PM
شهید« احمد شول» در سال 1336 هجری شمسی در خانواده ای فقیر و عشایری که اسلام در رگ و پوستشان عجین شده بود در روستای« امیرآباد شول»در شهرستان « سیرجان »پای به عرصه وجود گذاشت. زندگی را در فقر آغاز نمود، فقری که مانع از آن می شد که بتواند تحصیلاتش را به پایان برساند و در اوج علاقه مندی به ناچار با اتمام تحصیلات ابتدائی مدرسه را ترک گفت تا بتواند در امرار معاش خانواده پدر را یاری کند.
احمد از همان کودکی و در هنگامی که به تازگی خواندن و نوشتن را یاد گرفته بود نام حسین(علیه السلام) را بخوبی یادگرفت ، هنوز کودکی تازه سواد بود که در مجالس روضه خوانی در حد توانش نوحه سید الشهداء را سر می داد و با صدای نازکش دل عاشقان می لرزاند و به یاد عاشورا می انداخت.
بعد از چند سال تلاش و کار بی وقفه و توان فرسا پای به سرباز خانه گذاشت و این همزمان با شروع مبارزات امت اسلامی بر علیه کفر طاغوتی بود. وی مرتباً مرخصی می گرفت و یا فرار می کرد تا بتواند در شهر خود در سرنگونی رژیم پوشالی سهمی داشته باشد، احمد از جمله فعالترین افراد انقلابی روستای خود به شمار می رفت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آرزویی که او سالها انتظار آنرا می کشید برآورده شد و طلیعه حکومت مستضعفین نمایان گشت. وی به دنبال خدمت در راه انقلاب بود، بهترین راه را درآمدن به لباس پاسداری دانست و همزمان با تأسیس سپاه وارد این ارگان مقدس شد و خالصانه خدمت را شروع نمود.
احمد در سپاه همواره از سختیها استقبال می نمود و هر وقت که کار سخت و پر مخاطره ای در پیش بود داوطلبانه از دیگران سبقت می گرفت.
مأموریتهای فراوان او به نقاط محروم از قبیل جیرفت، سیستان و بلوچستان و شرکت در نبردهای کردستان و در شهرهای سنندج و مهاباد خالی از این موضوع است.
همزمان با شروع جنگ تحمیلی ابرقدرتها علیه ایران اسلامی مشتاقانه به سوی جبهه شتافت و زندگی جنگی، در محیط جنگ را بر زندگی در پشت جبهه ترجیح داد. او جبهه برایش سیاحت و گردش بود که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود.
"هر امتی را سیاحتی است و سیاحت امت من جهاد در راه خدا است."
شرکت او در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر8 و کربلای 1 حاکی از علاقه وافرش به جبهه و جنگ و تعهدش نسبت به خون شهدا بود.
او در جبهه ابتدا مسئولیت را با فرماندهی گروهان شروع نمود و تا فرماندهی گردان به پیش رفت و هنگام شهادت فرمانده گردان 416 لشکر 41 ثارالله بود. شول نه تنها یک فرمانده بلکه مداح اهل بیت نیز بود و وقتی شروع به نوحه و مرثیه خوانی می کرد ناله و گریه بلند می شد، احمد گرمی محفل عزاداران حسین(علیه السلام) بود و مداح سید الشهداء
او یک عمر با عشق حسین (علیه السلام) زندگی کرد و سرانجام در عملیات کربلای یک به یاد حسین(علیه السلام) و با لب تشنه به سوی مولایش شتافت و این در حالی بود که فقط 48 ساعت از خانواده اش جدا شده بود. هنگام خداحافظی حالت عجیبی داشت، اشک شوق از چشمانش جاری و بی تابی عجیبی در او مشاهده می شد.
آری او زود رفت و بقول فرمانده اش سردار قاسم سلیمانی:
او فاتح قلاویزان و قهرمان مهران و مرد جبهه های پیکار و حماسه از فتح المبین تا کربلای یک بود.از شهید احمد شول 2 فرزند به نامهای حسین 5 ساله و علی اکبر 2 ساله بیاد مانده است .
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.