0

زندگی نامه شهید حجت الله خجسته فرمانده محوراطلاعاتی لشکر16قدس

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:زندگی نامه شهید حجت الله خجسته فرمانده محوراطلاعاتی لشکر16قدس
جمعه 18 فروردین 1391  12:33 AM

 يكي از دوستانش در اين باره مي گويد :در جاده ي حلبچه به خرمال عراق در وسط جاده مين ضد تانك كار مي گذاشت و يا در نزديكي سنگر عراقيها مين ضد نفر نصب مي كرد . در يكي از جبهه هاي غرب از رودخانه اي كه از كنار روستايي عبور مي كرد ، گذشتيم . دشمن مطلع شد و ما را محاصره كرد . حجت با ديدن تعداد زياد نيروهاي عراقي محاصره كننده گفت : «اينها چيزي نيستند.» عراقيها با آتش سنگين ، پرتاب موشك درصدد نابودي ما برآمدند ولي چون در گودي رودخانه بوديم آسيبي به ما نرسيد . با تنگ تر شدن حلقه ي محاصره ، حجت همچنان خونسرد و آرام بود تا اينكه در حدود ساعت سه بعدازظهر عراقيها كه منطقه را ناامن مي ديدند محل را ترك كردند . گردان تحت فرماندهي حجت خجسته زير نظر ستاد 75 ظفر از گردان 312 قدس قرار داشت . در مدت تصدي مسئوليت در جنگهاي نامنظم ، مأموريتهاي زير را به عهده داشت :
1. از 27 تير 1364 به مدت پانزده روز به منظور امور اداري به باختران و مريوان مأمور شد . 
2. از 4 شهريور 1364 به مدت پانزده روز به مريوان و شيخ سله رفت . 
3. از 10 شهريور 1364 به مدت پانزده روز به منظور انتقال نيرو به جوانرود و شيخ سله مأمور شد . 
4. از 8 مهر 1364 به مدت پانزده روز به منظور انجام امور محوله باختران ، نقده ، سنندج ، مريوان و شيخ سله مأموريت گرفت . 
5. از 16 مهر 1364 به مدت پانزده روز به منظور انتقال نيرو به باختران ، سنندج ، مريوان و شيخ سله اعزام شد . 
6. از 13 بهمن 1364 به مدت دو روز به منظور انتقال نيرو در باختران ، ديوان و شيخ سله حضور يافت . 
خجسته در ايام مرخصي در رشت به راهنمايي افراد فريب خورده گروههاي ضدانقلاب مي پرداخت . بيشتر سعي داشت از طريق ارشاد و بحث آنان را به درك صحيح انقلاب و اسلام هدايت كند اما برخي مواقع نيز اين مباحثه و مجادله به درگيري منجر مي شد . از آن جمله مي توان به درگيري عوامل ضدانقلاب با وي در ايام دهه فجر سال 1364 اشاره كرد . گزارش ناحيه مقاومت بسيج شهري گيلان درباره اين درگيري به شرح زير است : 
به دنبال فرارسيدن ايام الله دهه فجر برادران پايگاه شهيد چمران در مورخ 14/11/1364 از ساعت 6 غروب اقدام به زدن طاق و نصرت آن با پرده و پرچم و ديگر وسايل كردند . در ساعت 8 غروب مورد حمله ي عده اي معلوم الحال قرار مي گيرند . در اين حمله علاوه بر مجروح شدن برادر "حجت تطهيري" عضو فعال و با سابقه پايگاه ، برادر خجسته از پرسنل سپاه نيز آسيب ديد . آنچه كه بيانش لازم است خويشتداري اين عزيزان در هنگام درگيري با مزدوران در عدم استفاده از حق قانوني خود –حكم مأموريت و اسلحه – مي باشد . هميشه برادران حاضر در پايگاه مظلومانه مورد ضرب و شتم قرار مي گيرند و كسي نيست بگويد جرمشان چيست و به چه اتهامي چنين قهرآميز با آنها برخورد مي شود . 
انوش در سال 1364 با خانم مقرب تطهيري مقدم ازدواج كرد . 
بعد از ازدواج تحول روحي و اخلاقي چشمگيري در او هويدا شد . در برخوردهاي صميمي تر و رد عبادات عميق تر شده بود . به شخصيتهاي مذهبي و سياسي كشور علاقه داشت و بسيار دوست داشت به ديدار امام نايل آيد و از آن به عنوان يك آرزو ياد مي كرد . درباره خصوصيات اخلاقي خجسته يكي از دوستانش مي گويد .: 
بيش از هر چيز ديگر ، به غيبت كردن حساسيت داشت و بي اندازه از اين عمل متنفر بود . بسيار جاذبه داشت و افرادي كه به نزد او مي آمدند مي گفتند : حالتي دارد كه انسان نمي تواند در نزد او عمل بيهوده و لغوي انجام دهد . در برخي مواقع همرزمان و دوستانش را كه مرتكب غيبت مي شدند مكلف به پرداخت جريمه نقدي مي كرد . 
در 16 تير 1365 مسئوليت گروهان جنگهاي نامنظم به فرد ديگري واگذار شد و حجت فرماندهي گرداني را در قرارگاه رمضان به عهده گرفت . در اين دوره با لباس كردي همانند رزمنده اي ساده به مرخصي مي آمد و با همان وضعيت به جبهه باز مي گشت . مدتي مسئوليت ستاد قرارگاه رمضان در منطقه ديزلي مريوان را بر عهده داشت اما با وجود مسئوليت ستاد ي در قرارگاه در فعاليتهاي رزمي بسيار حساس و خطرناك نظير گشت و شناسايي مناطق تحت كنترل دشمن و مين گذاري در جاده هاي محل عبور و مرور خودروهاي دشمن و در جلوي سنگرهاي آن شركت مي كرد . در گرما گرم حضور حجت در جبهه ، سپاه ناحيه گيلان به علّت نياز به وجود او جمعي ديگر از نيروها در لشكر قدس ، دستور داده شده به سپاه رشت برگردند . مكاتبات متعددي صورت گرفت و حتي به حجت اعلام شد كه در صورت خودداري از بازگشت حقوق ماهيانه او قطع خواهد شد . قرارگاه رمضان به علّت نياز به وي اين درخواست نپذيرفت و حجت نيز به خاطر علاقه به حضور مداوم در مناطق عملياتي در منطقه باقي ماند . در منطقه علاوه بر فعاليتهاي ستاد و عملياتي ، جلسات قرائت قرآن و كتابخواني به صورت جمعي ترتيب مي داد . علي رغم داشتن مسئوليتها و كارهاي فراوان چه در مناطق عملياتي و چه در ايام مرخصي ، از ورزش مخصوصاً فوتبال غافل نبود . 
از دوران نوجواني بيش از ديگر ورزشها ، فوتبال بازي مي كرد . حجت تطهيري درباره علاقه او به فوتبال مي گويد : پايگاه مقاومت ما زير نظر شاد دو شهري بود .

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها