پاسخ به:بخش شعر
سه شنبه 30 شهریور 1389 9:42 AM
چفیه بوی بسیجی می دهد
چفیه روزگار غریبی می دهد
چفیه زندگی بسیجی می دهد
چفیه از سوی رهبر می دهد
چفیه در سرسرای زندگی بوی یاران حسینی می دهد
چفیه پارچه است, اصل ان بوی یاران حسین است می دهد
بسیجی, انقلابی
روزگاری بی چفیه نیستند
در نیاز بندگی
نام نیازی بی چفیه نیستند
اصل عشق است چفیه راه نیست
رهبر و بوی سرای بندگیست
گفتم این سر بر زبان نام خویش
من همان گمنامم و بی چفیه یار نیست
گر بسیجی نیستم عشق بسیجی داشتم
حال دنبال چفیه , یاد از روزگاران غریبی میکنم
یاد سنگر, یاد رهبر , یاد یادگاران کرده ام
ای صاحب عظمت بیا, من یاد یاران کرده ام
یاد رهبر یاد کوثر یاد قران کرده ام
یاد در یادم سر پای نماز جمعه ام
در سرای این سرایان یاد اکبر کرده ام
یاد صاحب یاد مونس یاد یار
در جفای این زمانه لبیک رهبر گفته ام
هر کسی شالی ببست در راه نیست
شال بستن در سرای ما نیست
تا سرای ما به این سامان نیست
گفتم اخر رهبری فرزانه بود در سرای دولتی سامانه بود
یاد رهبر یاد صاحب یاد یار
در زمانه , رهبری تنها نبود
شایدم من ار گزاف روزگاران گفته ام
چون ز یاد بسیجیها , بی چفیه میکنم
گر چه یاد رهبرم در سر ببود
ان بزرگوار را , در شعر از بر میکنم