0

سکوی اخبار قرآنی: قرآن پژوهی،قرآن شناسی و....

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:سکوی اخبار قرآنی
دوشنبه 21 فروردین 1391  10:57 PM

دوشنبه 21 فروردين 1391 11:53:52             شماره‌ خبر :980915
كندوكاوی در نظريه سينمای اشراقی شهيد آوينی

گروه هنر: سيدمرتضی آوينی رويكرد تازه‌ای را به سينما تزريق كرد كه عمل كردن به آن فضای فيلمسازی را متعالی و نگره‌های موجود در آن را تطهير خواهد كرد؛ تئوری سينمای اشراقی زيربنای مباحث مطرح شده است.

 

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، آوينی از جمله سينماگران و مستندسازانی بود كه علاوه بر ساخت مجموعه‌های مستند، در باب مطالعات تئوريك نيز كارهای بسياری انجام داده است و ضمن فعاليت جدی در زمينه فيلمسازی مستند از سال 1359 تا هنگام شهادت، مدت سيزده سال را به تحقيق در زمينه سينما پرداخته و مقالات سينمايی بسياری در ابن باره به رشته تحرير درآورده است.

وی نظريه خود را تحت عنوان سينمای اشراقی مطرح می‌كند. در ادبيات عرفانی اشراق و حكمت اشراقی ناظر به تعاليم شيخ اشراق است كه بر تابش نور و فيوضات الهی بر قلب و روح آدمی اشاره می‌كند. شهيد آوينی با عناوينی همچون سينمای دينی و اسلامی مخالف بود و اعتقاد داشت با بيان صوری ديانت در سينما نمی‌توان به تجربه دينی قائل شد اما با تصرف در جوهره تكنيك می‌توان نوعی استعلا را در سينما يافت. در همه فيلم‌‌ها تاكيد اساسی و اصلی شهيد آوينی، حتی قبل از آموزش تكنيك سينمايی به اعضای گروه، حول محور تهذيب نفس و نحوه ارتباط معنوی با حقيقت بوده است كه جمله هنرمند بايد آيينگی بداند تاييد اهميت اين امر در نظر او دارد.

به تعبير آوينی تجربه اشراقی اين است كه انسان چنان به حقيقت تقرب حاصل كند كه حجاب نفس انسان برداشته شود و ديگر ميان او و عالم هيچ حجابی وجود نداشته باشد. در نتيجه اگر واقعيت بيرونی صورت سينمايی يابد، ذات خويش را از دست می‌دهد و تبديل به امری مضاعف و انتزاعی می‌شود. بنابراين می‌توان گفت براساس نظريه آوينی بيان اشراقی در سينما نيازمند انسان اشراقی است كه محدوديت‌های زبانی در بيان را به حداقل برساند.

آوينی اشاره می‌كند كه قصه، توهم و واقعيت هر يك می‌تواند به تنهايی تماشاگر را در دنيای فيلم غرق كند. به نظر وی شناختن و به كار گرفتن عوامل جذابيت شرط لازم و ضروری فيلمسازی است. همه فيلمسازان با اين هدف اثری را خلق می‌كنند كه برای مخاطب خود جذاب باشد اما فرق يك فيلمساز پای بند به دين با ساير فيلمسازان در اين است كه وی به اخلاق حسنه در فيلم‌هايش اهميت وافری می‌دهد و آموزه‌‌های دينی نقش مهمی در شكل دهی به اثر وی دارند.

سينمای اشراقی مورد نظر شهيد آوينی قائل به رعايت و در نظر گرفتن مواردی است كه به برخی از آنها در ذيل اشاره می‌شود؛

مطابقت با واقعيت و دوری از نفسانيات سينماگر و بازيگران

تاكيد بر گفتار و كلام، از اين روی كه كمترين فاصله را با معانی دارد

پرهيز فيلمساز از تخصص‌های غيرايمانی مدارس فيلمسازی، از اين روی كه اين آموزش‌ها سينماگر را از حقيقت و واقعيت دور می‌سازد

تاكيد بر فطرت الهی انسان

تاكيد بر ساحت ايمانی و عرفانی واقعيت‌ها

تاكيد بر سادگی و دوری از پيچيدگی

تاكيد بر شجاعت ايمانی به معنی غلبه بر هواء نفس

پرهيز از نمايش مطلق تكنيك و تكنولوژی

پرهيز از جذابيت‌های كاذب

پرهيز از قدرت طلبی

پرهيز از موسيقی غالب از اين روی كه موجب ايجاد فضايی مصنوعی می‌شود و از آشكار شدن واقعيت جلوگيری می‌كند

تزكيه نفس فيلمساز و عوامل آن به گونه‌ای كه به وحدت شهودی با حقيقت دست يابند

نمايش زيبايی‌ها و حذف شرارت‌هايی كه جنبه نفسانی دارند

اتحاد فيلمساز با ابزار فيلمسازی مانند هماهنگی دوربين با چشم انسانی كه در مقابل هر واقعيتی عكس العملی واقعی نشان می‌‌دهد

حالت آيينگی پيدا كردن در برابر خداوند و حقيقت و واقعيت و حتی فناء در خداوند و وحدت با حقيقت و واقعيت اصيل و حقيقی.

از نگاهی ديگر شهيد آوينی معتقد است، هنر دينی هرگز هنری نيست كه كه در قالب‌ها و مواد هنری جديد و در محتوا يا مضمون و موضع دينی باشد؛ هنر دينی ماده و صورت، قالب و محتوا را هر دو از دين می‌گيرد و الهامات و شوارق دينی و عرفانی، خود عين هنر هستند نه آن‌كه الهامات و اشراقات دينی در قالب‌‌هايی مجزا و منفك از خويش تزريق شوند.

لذا برای درك هنر دينی بايد درباره خود وجود، نگرشی دينی را فهم كنيم و خود، نگرشی دينی به هستی داشته باشيم و آن را جدی بگيريم. اين نگرش بايد به صورت گسترده باور شود، يعنی به صورت فهم نگرشی كه از جهان غيب و عالم سرچشمه می‌گيرد و دارای اساس ماورايی است. لذا برای فهم هنر دينی بايد به فهم سيطره اصول مأخوذ از وحی بر عرصه هنر پرداخت.

بنا به نگرش دينی بر هستی كه هنر جزيی از آن است جهان واقعيتی چند لايه‌ای، متعدد و چند مرتبه‌‌ای است، خلاف مفهوم واقعيت در تفكر مدرنيته غرب كه واقعيت جهان مرتبه‌ای يك جانبی و مادی است.

با توجه به گفته‌های فوق، نظريه شهيد آوينی بيشتر ناظر بر شخصيت فيلمساز است. وی تجربه عرفانی و دينی را در خالق اثر هنری می‌بيند و معتقد است تنها اثری بيانگر تجربه و تاثيری دينی است كه از روح فيلمسازی موحد، مومن و معتقد صادر شده باشد. لذا نمی‌توان و نبايد از نقش مولف به عنوان كسی كه اثرش در واقع بازتابی از ذهنيات و نوع نگرشش است چشم پوشی كرد. بلكه حتی شناخت مولف نيز نقش موثری در بازنمايی پيام مورد نظر و شناخت اثر وی دارد.

آوينی معتقد است، رابطه فيلم و فيلمساز در فيلم داستانی به صورتی است كه بايد گفت فيلمساز خودش را در كارش عيان می‌سازد؛ و البته صرف نظر از اينكه مهارت فنی، حجاب راه هنرمند می‌شود يا به او كمك می‌كند اين گفته در باب ساير هنرها نيز صادق است. شخصيت‌های داستان فيلم همگی صورت نفسانی خود هنرمند هستند، اسوه‌هايی كه در اقصا منظر آمال او وجود دارند و يا تابوهايی كه از آنها می‌گريزند و يا چهر‌ه‌های مطلق خصايل باطنی او و وقايع نيز حكايت‌گر مناسبات درونی فی ما بين آن صورت‌ها هستند.

نويسنده: فاطمه كريمی

منابع:

«آينه جادو»، مرتضی آوينی

«حكمت معنوی و ساحت هنر»، محمد مددپور

«سينمای اشراقی»، محمد مددپور

«سير و سلوك سينمايی»، محمد مددپور


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها