0

سکوی اخبار قرآنی: قرآن پژوهی،قرآن شناسی و....

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:سکوی اخبار قرآنی
شنبه 19 فروردین 1391  3:19 PM

 

شنبه 19 فروردين 1391 08:17:34             شماره‌ خبر :978452
فهم قرآن و هرمنوتيك/
عليرضا عظيمی‌فر:

استمداد از قواعد عرفی در فهم متن از نقاط اشتراك تفسير و هرمنوتيك است

گروه انديشه و علم: در زبان عرف مردم، يك سلسله قرائن و شواهد وجود دارد و ما می‌توانيم با استمداد از اين قرائن و شواهد، كتاب خدا را فهم و مراد آن را كشف كنيم.

حجت‌الاسلام و‌المسلمين عليرضا عظيمی‌فر، نويسنده، محقق و قرآن‌پژوه در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه خوزستان، با بيان اينكه تعريف اساسی و اوليه هرمنوتيك، دانش تأويل و تفسير يك متن بوده است، اضافه كرد: با توجه به اينكه قرآن و حديث متن‌محور هستند، ارتباط ميان هرمنوتيك با اين متون از اين زاويه قابل تأمل است. در ميان انديشمندان مسلمان سه نگرش مختلف پيرامون هرمنوتيك قابل تصور است. ديدگاه اول آن است كه متن تك معنا است.

وی تصريح كرد: بر اساس اين ديدگاه، تنها يك معنا از متن قابل فهم است و مقصود مؤلف از متن، يك معنا بيشتر نيست كه می‌توان با تلاش و كوشش، جوهره و هسته اصلی يك متن را فهميد و كشف كرد. بر اساس اين نگرش، نمی‌توان از يك متن چند برداشت و قرائت مختلف ارائه داد؛ در اين ديدگاه چنين امری روا نيست.

وی با بيان اينكه اين نظريه نمی‌تواند قابل قبول باشد، عنوان كرد: مسلماً يك متن می‌تواند چند برداشت و تفسير مختلف داشته باشد و اين نگرش تقريباً پذيرفته نيست.

اين محقق و پژوهشگر افزود: نگرش دوم در ميان انديشمندان مسلمان آن است كه يك متن چند معنا دارد و اين معانی از لابه‌لا و درون يك متن قابل كشف و فهم هستند. قائلان به اين نگرش معتقدند كه معانی متون ابهام‌آميز هستند و چون ابهام، زاييده و لازمه يك متن است، می‌توان از يك متن و نوشته چندين معنا برداشت كرد.

نويسنده كتاب تاريخ تفسير با بيان اينكه اين نگرش با هرمنوتيك رايج در جامعه غرب نزديكی و قرابت دارد، افزود: بر اساس اين ديدگاه، نمی‌توان به جزم و قطع معنايی از متن فهميد، بلكه معانی، تفسيرها و دريافت‌های مختلفی می‌توان از متن ارائه داد و می‌توان همه را به يك نسبت صحيح دانست.

اين قرآن‌پژوه لازمه پذيرش اين نگرش را عدم جزميت داشتن به معنای متن دانست و اضافه كرد: براساس اين رأی، نسبيت به متن را پيدا می‌كند؛ با توجه به اينكه مؤلف يا گوينده، يك معنا و قصد از متن ارائه كرده است، اين ديدگاه قابل قبول نيست.

عظيمی‌‌فر اظهار كرد: نگرش سومی در ميان انديشمندان مسلمان وجود دارد كه می‌توان آن را نگرش غالب صاحب‌نظران مسلمان دانست. در اين ديدگاه، مسلمانان قائل به اين رأی هستند كه يك متن، در نفس‌الأمر و واقع يك معنا بيشتر ندارد اما همين متن در مقام تفسير و تأويل، می‌تواند چند معنا داشته باشد.

وی در توضيح اين نگرش گفت: در اين ديدگاه برای متن دو مقام در نظر گرفته می‌شود؛ مرتبه اول مرتبه نفس‌الامری و واقعی است به اين معنا كه وقتی گوينده و نويسنده، متنی را ايراد می‌كند، از آن يك معنا قصد می‌كند و مقصود و مراد او از متن، همان معنا است. اما در مرتبه تفسير و تأويل، از همان متن می‌توان برداشت‌ها و دريافت‌های مختلفی ارائه كرد.

وی اين ديدگاه را نسبت به دو ديدگاه اول بلااشكال دانست و افزود: اين برداشت‌ها، چنانچه بر اساس قواعد و ضوابط و به فراخور فهم و درك انسان صورت گيرد، می‌تواند صحيح باشد.

نويسنده مقاله «بازكاوی نظريه بازتاب فرهنگ در قرآن» با بيان اينكه چنانچه معنای گفته شده از هرمنوتيك قصد شود، اين دانش به دانش تفسيری مسلمانان نزديك است، خاطر نشان كرد: دانش تفسير و هرمنوتيك در اين معنا، دارای وجوه اشترك و افتراق با يكديگر هستند.

عظيمی‌فر رابطه منطقی ميان دانش هرمنوتيك و تفسير را گونه‌ای رابطه عموم و خصوص من‌وجه دانست و توضيح داد: از يك زاويه دانش تفسير دارای نقاط مشترك با هرمنوتيك است و از زاويه ديگری اين دو دانش با يكديگر اختلافاتی نيز دارند.

وی در ادامه به برشمردن مبانی اشتراك دانش تفسير و هرمنوتيك پرداخت و گفت: امكان فهم‌پذيری و تفسيرپذيری متن، اولين نقطه اشتراك اين دو دانش است. توضيح آنكه هم در دانش تفسير اسلامی و هم در دانش هرمنوتيك به طور مشترك قائل به اين نظر هستند كه يك متن قابل تفسير است و امكان فهم آن وجود دارد. دومين نقطه اشتراك اين دو دانش، قانونمندی تفسير و تأويل است؛ به اين معنا كه برای تفسير يك متن قواعد، ضوابط و اصولی بايد از سوی مفسر رعايت شود.

اين محقق ادامه داد: روشمندی تفسير، سومين نقطه اشتراك اين دو دانش است؛ چنانچه بخواهيم متنی را تفسير كنيم و برداشت‌های مختلفی از آن داشته باشيم، اين برداشت‌ها بايد روشمند باشد. چهارمين نقطه اشتراك؛ پيروی از قواعد عمومی در فهم يك متن است.

وی در توضيح اين نقطه اشتراك گفت: به طور نمونه يكی از اين قواعد عمومی كه مورد توجه اغلب مفسران قرار گرفته است، بحث از اعتبار و حجيت ظواهر الفاظ است. اعتقاد به اين قاعده موجب می‌شود كه از يك متن معنای خاصی ارائه كنيم.

عظيمی‌فر ادامه داد: پنجمين نقطه اشتراك اين دو دانش كمك‌ گرفتن از قواعد عرفی در فهم و كشف معنا است. ما معتقديم زبان قرآن، زبان عرف است؛ زبانی است كه مردم با آن سخن گفته‌اند. در زبان عرف مردم، يك سلسله قرائن و شواهد وجود دارد و ما می‌توانيم با استمداد از اين قرائن و شواهد، متن نوشته يا كتاب خدا را فهم و مراد گوينده را از آن كشف كنيم.

اين محقق افزود: ششمين حلقه اتصال هرمنوتيك با دانش تفسير، دوری جستن از پيش‌فرض‌ها و پيش‌دانسته‌ها است؛ به اين معنا كه در مقام تفسير متن بايد از پيش‌فرض‌ها پرهيز شود. پرهيز از پيش‌فرض‌ها و پيش دانسته‌ها موجب می‌شود مفسر به متن كتاب نزديك شده و مراد و مقصود گوينده يا نويسنده را كشف كند.

وی توجه نمودن به زبان مخصوص متن را هفتمين نقطه اشتراك دانش تفسير و هرمنوتيك دانست و گفت: هر نوشته‌ای، زبان خاصی دارد زبان قرآن كريم، زبان عربی است؛ از اين رو برای كشف معانی آيات و فهم آنها، بايد به اين زبان خاص توجه كنيم و ظرافت‌ها و دقت‌های اين زبان را رعايت كنيم. اين امر موجب می‌شود بهتر به مراد گوينده متن دست يابيم.

عظيمی‌فر خاطرنشان كرد: هشتمين حلقه اتصال اين دو دانش، نشان دادن معنای نهايی از متن است. هنگامی كه مفسر بر اساس اصول و قواعد و روشمندی خاصی، در مقام تفسير متن برمی‌آيد، از قراين و شواهد كمك می‌گيرد و مجموعه‌ای از عناصر را در تفسير آيات قرآن دخالت می‌دهد، نتيجه اين تلاش آن است كه به يك معنای نهايی از الفاظ دست می‌يابد.

وی اظهار كرد: اين موارد هشتگانه كه برشمرديم می‌تواند رابطه دانش تفسير اسلامی و هرمنوتيك را نشان دهد.

  


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها