پاسخ به:سکوی اخبار قرآنی
چهارشنبه 16 فروردین 1391 2:19 AM
نمادهای شهری در جامعه اسلامی برگردان صورت يا سيرت آيات كلامالله هستند
گروه هنر: مسجد و تأسيس آن و گردهمايی آحاد جامعه در اين مكان مقدس و تجمعشان بر تقوا به معنی جامعهواری آنها و خودنگهداری آنها و حفاظت و حراست از مبانی جامعه است و طبيعتا در جامعه اسلامی نمادهای شهری برگردان صورت يا سيرت آيات كلامالله هستند.
غلامرضا جمشيدنژاد اول، كارشناس و پژوهشگر حوزه فلسفه، تاريخ و قرآن در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) اظهار كرد: نماد به معنی سمبل است و يا حالتی شعارگونه غيرلفظی دارد. بخشی از هنر تجسمی است كه الگوگونه فضای فرهنگی يك جامعه را منعكس میكند.
وی افزود: به عنوان مثال عرض میكنم مثلا شما وارد يك شهر شدهايد و میدانيد كه اين شهر اسلامی است؛ با مشاهده چه نماد و نشانهای میتوانيد بفهميد كه اين شهر اسلامی هست يا نيست؟ قطعا با ديدن گلدستههای يك مسجد و واژه جلاله الله و عبارت «كلمة الله هی العليا» در جای جای شهر حكم به اسلامی بودن شهر میكنيد.
اين مدرس دانشگاه اضافه كرد: هنگام نيمروز و هنگام غروب صدای اذان از گلدستهها و منارهها شنيده میشود و پی میبريد كه اين شهر واقعا اسلامی و آيه «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ» برايتان تداعی میشود كه درباره جامعه و مسجد است و میگويد كه «هرآينه مسجدى كه تأسيس آن از روى تقوا باشد از اول روزى كه تأسيس شده سزاوارتر است اينكه در او اقامه نماز گذارى كه مسجد قبا باشد و در آن مسجد مردانى هستند كه دوست میدارند پاكيزه شوند و خدا دوست مىدارد پاكيزگان را».
وی ادامه داد: مسجد و تاسيس آن و گردهمايی آحاد جامعه در اين مكان مقدس و تجمعشان بر تقوا به معنی جامعهواری آنها و خودنگهداری آنها و حفاظت و حراست از مبانی جامعه است و طبيعتا در جامعه اسلامی نمادهای شهری برگردان صورت يا سيرت آيات كلامالله هستند.
جمشيدنژاد اول، حافظ كل كتاب خدا و تفسير آن، تصريح كرد: زندگی مسلمان مبتنی بر سيرت آيات است. كتابت آيات بر كتيبهها صورت آيات است. مثلا قرآن مجيد میگويد در روابط اجتماعی به يكديگر سلام كنيد و كسی را كه اول سلام كرد گرامی بداريد و سلام او را گرمتر به او باز گردانيد. گسترش چنين موضوعی در جامعه نشانه توجه مسلمانان به سيرت آيات الهی است.
وی افزود: از نشانههای جامعه قرآنی اين است كه خط مشی جامعه مبتنی بر سيرت قرآن تعيين شود. وقتی آيات كلامالله را بر روی در و ديوار، خانهها و كاشانهها و مغازهها و مخصوصا مساجد كه سمبل متمركز تجسم نمادهای اسلامی هستند میبينيد، به اسلامی بودن شهر حكم میكنيد. اين موضوع قطعی است كه حفظ صورتها برای رسيدن به سيرتهاست؛ وگرنه صورت بیسيرت هيچ فايدهای برای جماعت ندارد.
اين مدرس دانشگاه و صاحب تاليفات متعدد در ادامه گفت: در شهرهايی چون تهران با ديدن مساجد و هنری كه در مساجد و در تزئينات شهر به كار رفته است، مظاهر هنر اسلامی ديده میشود. مثلا در نقش كاشیها، صورتهای اسليمی را ملاحظه میكنيد كه به جای تصاوير اشخاص، گلبوتهها قرار دارند كه با كثرت خود وحدتی را به وجود میآورند و اين وحدت در كثرت نشانه هنر اسلامی است.
وی اضافه كرد: اين كمال تنها در جامعه اسلامی و توحيدی ديده میشود و از روی مظاهر هنرهای تجسمی به اسلامی بودن شهر پی میبريد. اين موضوع در طراحی شهرها نيز به چشم میخورد كه در تهران به عنوان كلانشهر اتفاق نيفتاده است. اما شما اين موضوع را در مدينةالنبی، آرمانشهر پيامبر گرامی اسلام و يا شهر مكه، اين دو شهر الگوی فرهنگ و تمدن و عقيده اسلامی به خوبی مشاهده میكنيد. شما حتی در طراحی اين دو شهر هم فرهنگ اسلامی را میبينيد.
جمشيدنژاد اول اظهار كرد: البته در اين دو شهر اسلامی نيز مظاهر غير اسلامی رسوخ پيدا كرده است. به عنوان مثال بلوار منا در مكه و يا بلوار ابوذر در مدينه كه تا دامنه كوه احد پيش میرود، خروج از حالت وحدت در كثرت اسلامی است كه تحت تاثير تمدن ماشينی، موجب گسترش شهر در كنار بزرگراه شده و به جای حركت افقی دورانی شهر را دچار حركتی عمودی، طويل و يك سويه كرده است.
وی افزود: همين امر در شهر تهران اتفاق افتاده و تدبير وحدانی، تا حركت در شهر حالت طواف را داشته باشد كه آرام بخش آحاد اشخاص است، وجود ندارد و اين موضوعی است كه تحت تاثير تمدن غربی، غير اسلامی و تكثری است. بنابراين سنجش هر بخش با معيار وحدت در كثرت كه ملاكی هنری و فلسفی و عين حال كلامی و دينی است میتواند موجب داوری آن بخش شود تا ميزان اسلامی بودن و غير اسلامی بودن آن سنجيده شود.
جمشيدنژاد اول در پايان خاطرنشان كرد: ملاحظه میكنيد كه نمادها، شعارها و شعيرهها زبان گويای يك جامعه برای معرفی آن هستند. شكلگيری شهر در جهت رشد خطی شهر به صورت طويل در افق و عمود شدن ساختمانها بر آن موجب به هم خوردن حالت وحدت در كثرت میشود و شكل افقی دورانی و چرخان شهرهای سنتی را از بين میبرد و اين نوع جوامع نمیتوانند قداست متمركز داشته باشند.