شاید فردا نباشد
ارسال کننده: میثم حسینی | تاریخ ارسال: 1390 / 01 / 16
نویسنده: زهرا شعله
حجم کتاب: 365 KB
مانی بعد از این که می فهمد فرزند واقعی خانواده راد نیا نیست آن ها را رها می کند و برای زندگی به شمال می رود و در این بین نه خواهش های پدر و مادرش و نه خواهر و برادرش اثری نمی کنند و تنها به مریم می گوید به خاطر این می رود که این بار برای همیشه باز گردد. مانی به شمال می رود و اختیار ثروت پدر مرحومش را در دست می گیرد. مریم تصمیم می گیرد برای غافل گیری او بدون خبر به شمال برود اما مانی برای مسافرتی چند روزه به دبی رفته است ... .(پرنیان . 1818 صفحه)