0

پرسش و پاسخ های اعتقادی

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی
چهارشنبه 2 فروردین 1391  3:31 AM

شفاعت

پرسش:
شفاعت به چه معناست ؟ و آیا آیه 39 سوره نجم که می فرماید: «و نیست برای انسان جز آنچه که تلاش کرده» شفاعت پیامبران و شهدا و اصل شفاعت را زیر س‍ؤال نمی برد؟
پایگاه حوزه6000-1، 6000-1
پاسخ:

یکی از مزایایی که خداوند متعال به مومنان، اختصاص داده این است که اگر شخصمومن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ کند و مرتکب گناهانی نشود که سلب توفیق و سوءعاقبت و سرانجام شک و تردید یا انکار و جحود را به بار می­آورد، و در یک جمله «اگربا ایمان از دنیا برود» به عذاب ابدی، مبتلاً نخواهد شد. گناهان کوچکش به واسطهاجتناب او از کبائر، بخشوده می­شود و گناهان بزرگش به وسیله توبه کامل و مقبول قبل از مرگآمرزیده می­گردد، و اگر موفق به چنین توبه­ای نشد صبر در برابر گرفتاریها و مصائب دنیا بارگناهانش را سبک می­کند و بعد از مرگ سختی­های برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصی­هایش را می­زداید و اگر باز هم از آلودگی­های گناهان پاک نشد، به وسیله شفاعت که تجلیبزرگترین و فراگیرترین رحمت الهی در اولیا خدا به ویژه رسول اکرم (ص) و اهل بیت کرامش (ع) می­باشد، از عذاب دوزخ نجات خواهد یافت.[i] و بر حسب روایات فراوان «مقاممحمود» که در قرآن کریم به رسول اکرم (ص) وعده داده شده[ii] همین مقام شفاعت است ونیز آیه شریفه: «وَ لَسوْف یُعْطِیک رَبُّک فَترْضی»[iii] و بزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد که خشنود شوی... اشاره به آمرزش الهی است که به وسطه شفاعت آن حضرت شامل حال کسانیکه استحقاق دارند، می شود.

مفهوم شفاعت:

شفاعت که از ریشه «شفع» به معنای «جفت» گرفته شده درمحاورات عرفی بدین معنی به کار می­رود که شخص آبرومندی از بزرگی بخواهد که از کیفرمجرمی درگذرد یا بر پاداش خدمتگزاری بیفزاید. و شاید نکته استعمال واژه شفاعت دراین موارد، این باشد که شخص مجرم به تنهایی استحقاق بخشودگی را ندارد یا شخصخدمتگزار به تنهایی استحقاق افزایش پاداش را ندارد ولی ضمیمه شدن و جفت شدن درخواست «شفیع» چنین استحقاقی را پدید میآورد.
مشرکان برای جلب توجه خدای بزرگ یامصونیت از خشم وی، دست به دامن خدایان پنداری می زدند و به پرستش فرشتگان و جنیان وکرنش در برابر بتها و تندیس­ها می­پرداختند و می­گفتند: «هَؤُلاءِ شفَعَؤُنَا عِندَ اللَّهِ»[iv] اینها شفیعان ما نزد خدا هستند .و نیز می­گفتند: «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلا لِیُقَرِّبُونَا إِلی اللَّهِ زُلْفَی »[v] اینها را نمی پرستیم مگر به خاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند. و قرآن کریم در مقام ردچنین پندارهای جاهلانه­ای می­فرماید: «لَیْس لَهُم مِّن دُونِهِ وَلیٌّ وَ لا شفِیعٌ»[vi] (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعت کننده ای.
ولی باید توجه داشت که نفی چنان شفیعان و چنین شفاعتی، به معنای نفی مطلق شفاعتنیست. در خود قرآن کریم آیاتی داریم که "شفاعت باذن الله" را اثبات، و شرایطشفیعان و نیز شرایط کسانی که مشمول شفاعت، واقع می شوند را بیان فرموده است. درحقیقت، فرق بین اعتقاد به شفاعت صحیح و شفاعت شرک آمیز، همان فرق بین اعتقاد بهولایت و تدبیر باذن الله و ولایت و تدبیر استقلالی است.
واژه شفاعت گاهی به معنای وسیع­تری به کار میرود و شامل ظهور هر تاثیر خیریدر انسان به وسیله دیگری می­شود چنان که پدر و مادر نسبت به فرزندان و گاهی بالعکس، یا آموزگاران و ارشادگران نسبت به شاگردانشان و حتی موذن نسبت به کسانی که باصدای اذان او به یاد نماز افتاده و به مسجد رفته­اند شفاعت می­کنند. و در حقیقت، همان اثر خیری که در دنیا داشته­اند به صورت شفاعت و دستگیری در قیامت، ظاهر می­شود.

ضوابط شفاعت

همان گونه که اشاره شد شرط اساسی برای شفاعت کردن و شفاعت شدن،اذن الهی است چنان که در سوره بقره می­فرماید:«مَن ذَا الَّذِی یَشفَعُ عِندَهُ إِلا بِإِذْنِهِ»[vii] کیست که در نزد او، بدون اذن او شفاعت کند؟
و در سوره یونس می­فرماید:«مَا مِن شفِیعٍ إِلا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ»[viii]

هیچ شفاعت کننده­ای نیست مگر بعد از اذن الهی.و نیز در سوره طه می­فرماید:

«یَوْمَئذٍ لا تَنفَعُ الشفَعَةُ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ رَضیَ لَهُ قَوْلاً»[ix] در آن روز، شفاعت هیچ کس سودی نمی بخشد جز کسی که خداوند رحمان به او اجازه داده و به گفتار او راضی است.
و در سوره سبا می­فرماید:«وَ لا تَنفَعُ الشفَعَةُ عِندَهُ إِلا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»[x] هیچ شفاعتی نزد او، جز برای کسانی که اذن داده، سودی ندارد!
از این آیات، اجمالاً شرط اذن الهی ثابت می شود ولیمتعرض ویژگیهای ماذونین نمی­شود، اما از آیات دیگری می­توان شرایط روشن­تریبرای طرفین به دست آورد. از جمله در سوره زخرف می­فرماید:«وَ لا یَمْلِک الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشفَعَةَ إِلا مَن شهِدَ بِالْحَقّ‏ِ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»[xi] کسانی را که غیر از او می خوانند قادر بر شفاعت نیستند؛ مگر آنها که شهادت به حق داده اند و بخوبی آگاهند!
شاید منظور از «مَن شهِدَ بِالْحَقّ» شهداءاعمال باشند که به تعلیم الهی از اعمال و نیات بندگان، اطلاع دارند و می­توانند بهکیفیت ارزش رفتار آنان شهادت بدهند. چنان که از تناسب حکم و موضوع می­توان استفادهکرد که شفیعان باید دارای چنان علمی باشند که صلاحیت اشخاص را برای شفاعت شدن تشخیص دهند، و قدر متیقن از کسانی که واجد این دو شرط هستند حضرات معصومین (ع) می­باشند.
از سوی دیگر، از آیاتی استفاده می­شود که شفاعت شوندگان باید مورد رضایتالهی باشند، چنان که در سوره انبیا می­فرماید: «وَ لا یَشفَعُونَ إِلا لِمَنِ ارْتَضی»[xii] و آنها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است شفاعت نمی کنند.

 و در سوره النجم می­فرماید: «وَ کم مِّن مَّلَکٍ فی السمَوَتِ لا تُغْنی شفَعَتهُمْ شیْئاً إِلا مِن بَعْدِ أَن یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن یَشاءُ وَ یَرْضی»[xiii] چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودی نمی بخشد مگر پس از آنکه خدا برای هر کس بخواهد و راضی باشد اجازه (شفاعت) دهد!
روشن است که منظور از اینکه شفاعتشونده مورد رضایت الهی باشد این نیست که تمام اعمالش پسندیده باشد وگرنه نیازی بهشفاعت نبود، بلکه منظور، مرضی (مورد رضایت) بودن خود شخص از نظر دین و ایمان است چنان که درروایات به همین صورت، تفسیر شده است.
از طرف دیگر، در آیاتی چند، خصلتهای کسانیکه مشمول شفاعت نمیشوند بیان شده است مانند آیه «فَمَا لَنَا مِن شفِعِینَ»[xiv] افسوس که امروز شفاعت کنندگانی برای ما وجود ندارد، و در سوره مدثر آمدهاست که از علت به دوزخ رفتن مجرمین، سوال می شود و آنان در پاسخ خصلتهایی مانندترک نماز[xv] و کمک نکردن به بینوایان و تکذیب روز جزا را بر می­شمرند، آن گاه می­فرماید: «فَمَا تَنفَعُهُمْ شفَعَةُ الشفِعِینَ»[xvi] از این رو شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنها سودی نمی­بخشد. از این آیات استفاده می­شود که مشرکان ومنکرین قیامت که خدا را عبادت نمی­کنند و به بندگان نیازمندش کمک نمی­رسانند و پای­بند به اصول صحیحی نیستند، هرگز مشمول شفاعت نخواهند شد و با توجه به اینکه استغفارپیامبر اکرم (ص) در دنیا هم نوعی شفاعت به شمار می­رود و استغفار آن حضرت دربارهکسانی که حاضر نیستند از او درخواست استغفار و شفاعت کنند قبول نمی­شود[xvii]  می­تواناستفاده کرد که منکر شفاعت هم مشمول شفاعت، واقع نمی­شود چنان که همین مضمون درروایات هم آمده است.[xviii]
حاصل آن که: شفیع مطلق و اصلی باید علاوه بر ماذونیت ازطرف خدای متعال، خودش اهل معصیت نباشد و قدرت ارزیابی مراتب اطاعت و عصیان دیگرانرا داشته باشد و پیروان راستین چنین کسانی می­توانند در پرتو او مراتب نازل تری ازشفاعت را داشته باشند چنان که چنین پیروانی در زمره شهدا و صدیقین محشور می­شوند[xix] و از سوی دیگر، کسی لیاقت شفاعت شدن را دارد که علاوه بر اذن الهی، ایمان راستین بهخدا و پیامبران و روز رستاخیز و آنچه خدا بر پیامبرانش نازل فرموده و از جمله،حقانیت شفاعت، داشته باشد و این ایمان را تا پایان عمر، حفظ کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر رجوع کنید به ترجمه تفسیر المیزان ج 1و ج17.


[i]عن النبی (ص):ادخرت شفاعتی لا هل الکبائر من امتی.
شفاعتم را برایارتکاب کنندگان گناهان کبیره از امتم ذخیره کرده ام (بحارالانوار /ج /837ـ40).

[ii]  سوره اسرا آیه 79.

[iii]  سوره الضحی آیه 5.

[iv]  سوره یونس آیه 18 و سوره روم آیه13و سوره انعام آیه94 و سوره زمر آیه 43.

[v]  سوره زمر آیه 3.

 [vi]سوره انعام آیه 70 و 51 سوره سجده آیه 4 سوره زمر آیه 44 و...

[vii]سوره بقره آیه 255 .

[viii]سورهیونسآیه 3 .

[ix]سورهطهآیه 109.

[x]سوره سباء آیه23.

[xi]سورهزخرفآیه86 .

[xii] سورهانبیاءآیه 28.

[xiii] سوره النجمآیه 26.

[xiv] سوره شعرا آیه 100.

[xv]  امام صادق (ع)در واپسین لحظات عمر شریفش فرمود:ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة؛ شفاعتما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد (بحار الانوار ج 47 ص 2).

[xvi]سوره مدثر آیه 48

[xvii]  سوره منافقون آیه 5 وـ6.

[xviii]عن النبی (ص): من لم یومن بشفاعتی فلا اناله اللهشفاعتی(خدا کسی را که ایمان به شفاعت من ندارد مشمول شفاعت من قرارندهد) (بحار الانوار / ج 8 ص 58 ح 84).

[xix]  والذین آمنوا بالله و رسلهاولئک هم الصدیقون و الشهدا عند ربهم(و کسانی که ایمان به خدا و پیامبرانآوردند نزد پروردگارشان صدیقان و شهیدان خواهند بود)حدید/  19.


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها