پاسخ به:پرسش و پاسخ های اعتقادی
چهارشنبه 2 فروردین 1391 2:46 AM
توحید و یگانگی خداوند ، اصطلاحات گوناگونی در فلسفه و کلام و عرفان دارد از جمله : توحید در وجوب وجود یعنی هیچ موجودی جز ذات مقدّس الهی ، واجب الوجود بالذات نیست که این همان اعتقاد به وحدانیت خداونداست[1] که در مقابل شرک[2] است . توحید به معنای بساطت و عدم ترکیب که دارای سه معنای فرعی است . الف_ عدم ترکیب از اجزاء بالفعل ب – عدم ترکیب از اجزاء بالقوه ج – عدم ترکیب از اجزاء ماهیت و وجود 3- توحید به معنای نفی مغایرت صفات با ذات 4- توحید در خالقیت 5- توحید در فاعلیت حقیقی [3] در مورد هر یک از این پنج قسم دلایل مستقلی در کتب فلسفه و کلامی اقامه شده است ، با توجه به اینکه به نظر می رسد سؤال شما مربوط به همان اصطلاح نخست یعنی توحید در وجوب وجود باشد ، به یکی از مهمترین و متقن ترین دلایل وحدانیت خداوند به این معنی اشاره می کنیم : این برهان با استفاده از برهان صدیقین تشکیل می یابد . برهان صدیقین ، برهانی است که ملاصدرا برای اثبات واجب الوجود مطرح کرده است . از اینرو ابتدا به آن برهان برای اثبات واجب الوجود ، اشاره مختصری می کنیم و سپس به اثبات وحدانیت خداوند می پردازیم : این برهان از سه مقدّمه تشکیل می یابد : الف – اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت که در جای خود به اثبات رسیده است . ب – وجود دارای مراتبی است و بین علت و معلول تشکیک خاص، وجود دارد بگونه ای که وجود معلول ، استقلالی از وجود علت هستی بخش ندارد . ج – ملاک نیاز معلول به علت ، همان ربطی بودن و تعلقی بودن وجود آن نسبت به علّت یعنی ضعف مرتبه وجود آن است و تا کمترین ضعفی در موجودی وجود داشته باشد بالضروره معلول و نیازمند به موجود عالیتری خواهد بود و هیچگونه استقلالی از آن نخواهد داشت . با استفاده از این مقدمات ، برهان صدیقین بدینگونه تقریر می شود : مراتب وجود به استثناء عالیترین مرتبه آن که دارای کمال نا متناهی و بی نیازی و استقلال مطلق می باشد ، عین ربط و وابستگی است و اگر آن مرتبه اعلی تحقق نمی داشت ، سایر مراتب نیز تحقق نمی یافت زیرا لازمه فرض تحقق سایر مراتب بدون تحقّق عالیترین مرتبه وجود این است که مراتب مذکور ، مستقل و بی نیاز از آن باشند درحالی که هیئت وجودی آنها ، عین ربط و فقر و نیازمندی است . با استفاده از این برهان ، وحدانیت خداوند بدینگونه ثابت می شود : الف – وجود، دارای مرتبه ای است که کاملتر از آن امکان ندارد یعنی دارای کمال بی نهایت است . این مقدمه همان نتیجه برهان صدیقین است زیرا از برهان مزبور این نتیجه بدست آمد که سلسله مراتب وجود باید منتهی به مرتبه ای شود که عالیترین و کاملترین است و هیچ ضعف و نقصی در آن راه ندارد یعنی دارای کمال نامتناهی است . ب- چنین موجودی قابل تعدّد نیست یعنی دارای « وحدت حقة حقیقیه » می باشد زیرا اگر فرض شود چنین موجودی تعدّد داشته باشد لازمه اش این است که هر کدام از آنها فاقد کمالات عینی دیگری باشد یعنی کمالات هر یک محدود متناهی باشد ( زیرا تعدد تنها در صورتی معنا دارد که هر یک دارای کمالاتی غیر از دیگری باشد ) در صورتیکه طبق مقدمة الف، کمالات واجب الوجود ، نا متناهی می باشد . ج – در نتیجه وجود خدای متعال قابل تعدد نیست [4] لازم به ذکر است در کتب کلامی و فلسفه برهانهای فراوانی برای وحدانیت خداوند اقامه شده است که برهان ذکر شده از دقیق ترین آنهاست. اما درباره اینکه پرسیده اید چرا این مساله در غرب مشکوک است ، باید گفت که اوّلا چنین نیست یعنی مسأله یکتایی خداوند از مسائلی است که اکثر غربیان به آن باور دارند چرا که اکثر غربی ها به یکی از سه دین توحیدی اسلام ، مسیحیت و یهودیت باور دارند و هر سه دین مذکور یکی از اصول محکم اعتقادی خود را « توحید » قلمداد می کنند و شرک را به شدّت نفی می کنند ، البته ذکر این نکته ضروری است که گرچه بسیاری از فلاسفه دین، بر باور« تثلیث »5 در مسیحیت خرده می گیرند اما اکثریت این آموزه را به گونه ای تفسیر و توجیه می کنند که با توحید ذات الهی سازگار باشد ،در هر حال صرف نظر از قابل قبول بودن این تفسیرها و توجیه ها ، هم مسیحیان و هم صاحب نظران سایر ادیان در تقسیم بندی ادیان ،مسیحیت را دینی توحیدی به حساب می آورند نه دینی معتقد به چند خدا پرستی و شرک . بنابراین وحدانیت خداوند را نمی توان آموزه ای دانست که اکثر غربیان منکر آن باشند بلکه مسأله کاملا برعکس است . ثانیا : بر فرض که وحدانیت مسأله ای مورد تردید و انکار اکثر مردم باشد ، این امر با عقلانی بودن و برهانی بودن آن، منافاتی ندارد . عقل و وجدان همه مردم حکم می کند که به عنوان مثال رعایت قوانین راهنمایی ، رانندگی ضروری است اما با این حال بسیاری از مردم به حکم عقل و وجدان خود عمل نمی کنند ، آیا این باعث می شود آن حکم مورد تشکیک قرار گیرد؟. البته دین باوری و اعتقاد به خدای یکتا نیز مسایلی است که در تعارض کامل با خواهشهای نفسانی است ، دین به طور طبیعی و وظایف و تکالیفی به دنبال دارد که نفس همه انسانها حاضر نیست به این تن در دهد، هرچند عقلشان حکم به صحت آن کند . بنابراین بر فرض که چنین آموزه هایی مورد رد و انکار اکثریت باشد ( که البته چنانکه توضیح داده شد چنین نیست) ، این امر عقلانی بودن آنها را به هیچ وجه زیر سؤال نخواهد برد . شما می توانید برای مطالعه بیشتر به کتاب « توحید » ( مجموعه سخنرانیهای ) شهید مطهری که در جمع انجمن اسلامی پزشکان ایراد شده است و همچنین به کتاب فلسفه دین آیت الله جوادی آملی (ادله اثبات خداوند ) و توحید در قرآن آیت الله جوادی آملی مراجعه فرمایید. [1]monotheism [2]polytheism [3]ر. ک محمد تقی مصباح . آموزش فلسفه ، ج 2 ، درس 36 [4]ر. ک: محمد تقی مصباح ، آموزش فلسفه ، ج 2، درسهای 62 و 63 .
دلایل وحدانیت خدا
پرسش:
دلایل وحدانیت خدا را بیان کنید و چرا این مساله در غرب مشکوک است ؟
پایگاه حوزه6161-2، 6161-2
پاسخ: