0

جزوات و مقالات فلسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
جمعه 22 اردیبهشت 1391  8:01 PM

 2 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1385; -(3):15-30.
 
منطق گفتگو و غزل عرفاني
 
پورنامداريان تقي*
 
* پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
 
 

منطق گفتگو در حال عادي بر سه پايه متکلم (من)، مخاطب (تو) و موضوع (او) استوار است و سه حالت دارد: 1- من درباره او با تو سخن مي گويد؛ 2- من درباره تو با تو سخن مي گويد؛ 3- من درباره من با تو سخن مي گويد. در اين گفتار پس از توضيح اين نکته ها، به اين نکته پرداخته شده که اين منطق در غزل عرفاني به چند شيوه شکسته مي شود و در نتيجه آن را محتاج تفسير و تاويل مي سازد. از برجسته ترين موارد اين شکست، آن جاست که من (متکلم/ شاعر) خود در مقام مخاطب مستقيم (تو) قرار مي گيرد و در نتيجه مخاطب غيرمستقيم (خواننده/ شنونده) نقش من (متکلم) را درست در نمي يابد. در اين گونه گفتگو، من در عين حال که متکلم است در باطن مخاطب مستقيم و راوي من ديگري است که مي توان آن را فرامن ناميد. در اين گونه گفتگو، من حالتي ناخودآگاهانه دارد و واسطه اي است که کلام بي حرف و صورت فرامن، از طريق او تبديل به حرف و صوت مي شود. يعني من اين گونه غزل ها به گونه اي «گوياي خاموش» و «خاموش گويا» ست. بر پايه شرح اين نکته ها، غزل مولانا با مطلع «راه که بي رنگ و بي نشان که منم» تحليل گونه اي شده و سه مرحله سلوک عرفاني: شريعت، طريقت و حقيقت، در آن نشان داده شده است.

 
كليد واژه: منطق گفتگو، من، تو، او، فرامن، گوياي خاموش، مولانا، غزل عرفاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها