پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
جمعه 22 اردیبهشت 1391 7:59 PM
5 : مطالعات عرفاني پاييز و زمستان 1385; -(4):85-114. |
نقد و بررسي آراي علامه جعفري درباره وحدت وجود |
رضايي محمدجواد* |
* دانشگاه تربيت معلم |
نظريه «وحدت شخصي وجود» عالي ترين مرتبه توحيد نظري است. اين نظريه، به رغم سابقه طولاني اش، در سنت ما تا پس از ابن عربي و قونوي صورتي نظام مند نيافته است. اين نظريه در آثار ابن عربي با روشني بيشتري نسبت به گذشتگان مطرح شد و شارحاني چون قونوي، کاشاني، قيصري، جامي، سيد حيدر آملي و ابن ترکه اصفهاني آن را ورز دادند و به منزله نظريه اي در باب وجود مطرح کردند. ملاصدرا اين نظريه را به حسن قبول تلقي کرد و بر اساس موازين حکمت به تبيين آن پرداخت و دو برهان بر اثبات آن اقامه کرد. اين نظريه در واقع راي نهايي ملاصدراست و مي توان نظريه وجود تشکيکي وجود را نسبت به آن نظريه اي متوسط تلقي کرد. پس از ملاصدرا، عارفان و حکيماني چون آقا محمدرضا قمشه اي، سيد احمد کربلايي، ميرزا علي آقا قاضي، امام خميني و علامه طباطبايي از معتقدان و مدافعان اين نظريه بوده اند. بر حسب اين نظريه، موجود و وجود حقيقي منحصر به ذات اقدس حق تعالي است و ما سوي اله جملگي شيونات و تجليات و ظهورات آن وجود واحدند و اطلاق موجود بر مظاهر و مجالي کثير آن، بالعرض و المجاز است. بنابراين، اولا، کثرات محسوس و معقول اموري پنداري محض نيستند و خارج از ذهن ما تحصل و تحقق دارند، نهايت آن که حقيقت آن ها عين وجود نيست، بلکه مظهر و مجلاي وجودند؛ و ثانيا، هيچ يک از کثرات عالم کون حقيقتا وجود ندارند و لذا اسناد هم خدايي و حلول و اتحاد به اصحاب اين نظريه کاملا نادرست است. با اين همه، گروه هاي مختلفي به مخالفت با اين نظريه پرداخته و آن را از همين دو جهت مورد نقد و انکار قرار داده اند. در اين مقاله اظهارات مرحوم علامه جعفري که به استناد پاره اي از اقوال ملاصدرا در اسفار اين نظريه را همه خدايي و مستلزم حلول يا اتحاد پنداشته است، مورد بررسي و تحليل و نقد قرار مي گيرد. |
كليد واژه: ابن عربي، وحدت وجود، وحدت موجود، وحدت شخصي وجود، محمد تقي جعفري |
نسخه قابل چاپ |