پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
جمعه 22 اردیبهشت 1391 7:57 PM
7 : مطالعات عرفاني بهار و تابستان 1386; -(5):98-118. |
تقابل مرگ و زندگي در مثنوي |
عطايي تهمينه* |
* دانشگاه تهران |
مثنوي مجموعه نسبتا متنوعي از تقابل هاست که در اين ميان تقابل دو جهان يکي از مهم ترين بنيان هاي فکري شاعر را تشکيل مي دهد. در منظومه فکري مولوي پيوسته سيطره جهان غيب بر عالم شهادت محسوس است و بحث رجعت يکي از مهم ترين بنيان هاي فکري شاعر است که با عناوين مختلف آدمي را به جانب جهان غيب رهنمون است. ما در اين اثر با معاني گوناگوني از مرگ مواجهيم که هر چند همگي آدمي را به سوي جهان آن سري دعوت مي کند، اما هر کدام از ديگري متمايز است. اين مفاهيم عبارت اند از: مرگ طبيعي، مرگ تبديلي، مرگ مصلحتي، شهادت که در اين ميان، شاعر بيش از همه به مرگ تبديلي پرداخته است. مولانا در اقناع مخاطبان خويش درباره جهان غيب، بيش از ديگر تمهيدات ادبي، از تمثيل بهره برده است؛ زيرا هنگامي که وي مي خواهد از جهاني سخن بگويد که هيچ مرز و صورتي ندارد، به ناچار از ابزاري بهره مي گيرد که در جهان صورت قابل درک باشد. |
كليد واژه: مولوي، مثنوي، رجعت، مرگ طبيعي، مرگ تبديلي، مرگ مصلحتي، شهادت، تمثيل |
![]() |
نسخه قابل چاپ |