پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
شنبه 16 اردیبهشت 1391 10:57 PM
5 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) پاييز 1389; 14(45):105-127. |
بررسي ابعاد مردم شناسي ادبي در اشعار شهريار |
سام خانياني علي اكبر,امام زاده جوادي هادي |
مردم شناسي به عنوان زيرمجموعه اي از علم جامعه شناسي در دو قالب مردم شناسي فرهنگي و مردم شناسي طبيعي به بررسي گروه هاي انساني مي پردازد. با توجه به اينکه برخي از آثار ادبي دربردارنده ابعاد وجودي، فرهنگي و اجتماعي انسان ها هستند، مي توان از اين آثار به عنوان اسناد و مدارکي ارزشمند، براي انجام مطالعات مردم شناختي بهره گرفت. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که محمدحسين بهجت تبريزي (متخلص به شهريار)، در ديوان اشعار فارسي خود، با پرداختن به ابعاد مختلف جسماني، رفتاري، اخلاقي و فرهنگي گروه هاي انساني در سطح منطقه اي و جهاني، ابعادي از دو گونه مردم شناسي را انعکاس داده است. نگاه منطقه اي شهريار، مربوط به مردم شناسي فرهنگي و مقايسه الگوهاي رفتاري، نحوه زندگي و روابط ميان «انسان با انسان» و «انسان با طبيعت» در اجتماع روستايي (گمينشافت) و جامعه شهري (گزلشافت) است. از ديدگاه اين شاعر معاصر، الگوهاي رفتاري و فرهنگي در اجتماع روستايي، در مرتبه اي بالاتر از جامعه شهري قرار دارند. از سويي ديگر، نگاه جهاني شهريار مربوط به بيان ويژگي هاي جسمي، زيست محيطي و الگوهاي مثبت فرهنگي مردم کشورهاي ترکيه و شوروي سابق است؛ اين شاعر در مقايسه با مردم شناسي فرهنگي ايرانيان، به افول الگوهاي فرهنگي و رفتاري در ميان مردم جامعه خود اشاره مي کند. شهريار سعي دارد که با آگاه سازي و تحريک منش ملي ايرانيان، الگوهاي فرهنگي و اجتماعي مردم ايران را بهبود بخشد. |
كليد واژه: شهريار، مردم شناسي ادبي، مردم شناسي فرهنگي، مردم شناسي طبيعي، گمينشافت، گزلشافت |
![]() |
نسخه قابل چاپ |