پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
شنبه 16 اردیبهشت 1391 10:57 PM
3 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) پاييز 1389; 14(45):65-85. |
تحليل تاريخي و روش شناختي آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبان ها |
تاج الدين ضياالدين* |
* گروه زبان و ادبيات انگليسي، دانشگاه علامه طباطبايي، تهران |
آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبان ها در دوره اخير از هم گرايي با جريان کلي آموزش زبان و مالا تحولات و دستاوردهاي آن بازمانده است. اين عدم همگرايي که داراي ريشه هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و زباني (خصوصا الفبايي) و نيز برخاسته از انگاره هاي اديبانه و زبان شناسانه در مورد آموزش زبان فارسي است، آموزش اين زبان را از همگامي با روند پرشتاب آموزش زبان محروم کرده است. اين امر از سه منظر قابل بررسي است: (الف) پيدايش و روند آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبان ها در دهه هاي اخير در چارچوب زمينه تاريخي آموزش زبان به طور عام در چهار دوره. (ب) الگوهاي طرح درس و تبلور آن در درسنامه هاي آموزش زبان فارسي به غير فارسي زبان ها. (ج) فنون تدريس و فعاليت هاي درسي در درسنامه هاي آموزش فارسي به غير فارسي زبان ها. بر اساس رويکرد و معيارهاي دوره هاي روش گرا و دوره پساروش گرا و نيز انواع طرح درس مي توان به بررسي متون و نيز فعاليت درسي و فنون تدريس آن ها در کتاب هاي آموزش فارسي پرداخت. نتيجه اين بررسي نشان مي دهد رويکردي واحد بر انتخاب فعاليت ها حاکم نيست، فعاليت ها فاقد تنوع بايسته براي يادگيري زبان است، و دستاوردهاي اخير در زمينه فرآيند يادگيري در آن ها لحاظ نشده است. |
كليد واژه: دوره روش گرا، دوره پساروش گرا، طرح درس مضموني، طرح درس مهارتي، طرح درس فرآيندي |
نسخه قابل چاپ |