پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
شنبه 16 اردیبهشت 1391 10:56 PM
1 : متن پژوهي ادبي (زبان و ادب پارسي) زمستان 1389; 14(46):1-18. |
بررسي نوستالژي در شعر حميد مصدق |
نظري نجمه,کوليوند فاطمه |
يکي از مباحث مطرح در روان شناسي «نوستالژي» است که ارتباطي قوي با حافظه و خاطره دارد. حسرت گذشته هاي شيرين و تقابل زمان حال با اين گذشته، نوستالژي ناميده مي شود. مفهوم نوستالژي، تاريخي به قدمت هبوط حضرت آدم (ع) دارد و از ديرباز، درون مايه بسياري از آثار ادبي را به خود اختصاص داده است. حميد مصدق نيز از جمله شاعران معاصر است که حسرت گذشته هاي خوش از دست رفته، در شعرش به صورتي برجسته ديده مي شود. نوستالژي در شعر مصدق، بيش از همه در عاشقانه هايش و به صورت فردي نمود مي يابد. از سوي ديگر، نوستالژي جمعي را در سروده هاي سياسي - اجتماعي اين شاعر و در يادکردش از روزگار حاکميت دادگري، آزادي و امنيت و همچنين، در حسرت به دوران زندگي آدم (ع) در بهشت و آرزوي بازگشت به دوران نخستين بشر و روزگار دوري از آلودگي و ناپاکي، مي توان ديد. مقاله حاضر بر آن است تا به بررسي نمودهاي نوستالژي در سروده هاي اين شاعر بپردازد. |
كليد واژه: حميد مصدق، شعر، حسرت گذشته، نوستالژي فردي، نوستالژي جمعي |
نسخه قابل چاپ |