پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
شنبه 16 اردیبهشت 1391 9:30 AM
7 : فلسفه و كلام اسلامي (مقالات بررسي ها) بهار و تابستان 1390; 44(1):137-157. |
تقريري نو از مسئله شر بر اساس نظريه ادراکات اعتباري علامه طباطبايي |
حسيني سيدمرتضي*,هوشنگي حسين |
* دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقيقات تهران |
مسئله قرينه اي شر تنها استدلال ملحدان عليه خدا است، و نيز مسئله منطقي شر به مثابه مشکلي در ميان خداباوران مطرح است. مسئله اين مقاله اين است که آيا نظريه ادراکات اعتباري علامه طباطبايي مي تواند با اعتباري دانستن شرور، پاسخي براي اين مساله باشد؟ در اين مقاله ضمن طرح مسئله شر در صورت هاي منطقي و قرينه اي آن، اين پيش فرض را دنبال مي کنيم که شر امري اعتباري است و وجود خارجي ندارد. اگر شر را اعتباري بدانيم، آن گاه بر اساس نظريه ادراکات اعتباري به کارگيري تصديقات درباره شرور ممکن خواهد بود، و اطلاق صدق و کذب در مورد اين گزاره هاي ناظر به شرور بر اساس ضوابط حاکم بر اعتباريات صحيح خواهد بود. البته صدق و کذبي که بر اساس تطابق با صورت وهمي است. همواره کساني که شر را به نحوي عدمي يا وهمي دانسته اند با اين مشکل از سوي ديگران مواجه بوده اند که اگر شر امري وهمي يا عدمي باشد، آن گاه چگونه راجع به آن مي توان سخن گفت و تصديقات مثبت و منفي در باب آن ها داشت؟ و شرور چگونه منشا اثر هستند؟ در نظريه ادراکات اعتباري ضمن بررسي چگونگي منشا اثر بودن شرور، ارتباط اعتباريات که شرور را نيز شامل مي شوند با حقايق واقعي و عيني تبيين خواهد شد. مساله شرور با اقسام سه گانه آن (اخلاقي، طبيعي و مابعدطبيعي) از چالش برانگيزترين مسائل فلسفي و کلامي است که نه تنها ذهن خواص که ايمان عوام را هم بعضا مشوش ساخته است و امروزه مساله قرينه اي شر را در تمايز با مساله منطقي آن پناهگاه الحاد هم خوانده اند. در سنتهاي فلسفي و کلامي از ديرباز تاکنون يکي از پاسخهاي مهم به مساله شر، عدمي و نسبي قلمداد کردن شر است.به نظر مي رسد مي توان از نظريه بديع و ابتکاري علامه طباطبايي در خصوص ادراکات اعتباري به تقريري نوين و به جهاتي متفاوت از نظريه هاي کلاسيک در عدمي و نسبي و وهمي بودن شر رسيد و اين مهم از طريق "اعتباري" دانستن "شر" به معنا و مفاد مدنظر علامه طباطبايي قابل تحقق است. از نظر علامه طباطبايي همه مفاهيم و گزاره هاي عملي در برابر ادراکات اخباري و حقيقي، اعتبار جعل و قراردادهاي انساني اند درجهت رفع حوائج و نواقصي زيستي و وجودي و فرونشاندن تمايلات و رغبات برخاسته از آن نيازها. ازجمله اين اعتبارات حسن و قبح و به تبع آن خير و شر است. ويژگي و معيار مهم در اعتباريات آن است که ما ناظر به غايات متصورمان آنها را مثلا خوب يا بد، خير يا شر محسوب مي کنيم نه اينکه امور به لحاظ نفس الامري چنين باشند. البته ادراکات اعتباري به جهت اثر و کار کرد و غايتي که بر آنها مترتب است ونيز منشا وجودي و زيستي فردي يا جمعي که دارند مرتبط و مترتب بر واقع هستند و لذا معرفت بخش و معقولند هرچند برهان بردار نيستند و البته عقلانيت آنها از نوع ديگري (عملي) است. در پرتو «اعتباري» دانستن شرور به نظر مي رسد هم مساله منطقي شر و هم مساله قرينه اي آن و هم منافات نداشتن وجود شرور با نظام حکيمانه الهي، تقريري خردپذيرتر مي يابد. علاوه بر اينکه احساس و تجربه شر هم به عنوان يک واقعيت بشري به رسميت شناخته مي شود و انکار نمي شود. |
كليد واژه: مسئله شر، ادراکات اعتباري، اعتباريات، حسن و قبح، خير و شر، صدق، توجيه، علامه طباطبايي |
![]() |
نسخه قابل چاپ |