پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
جمعه 8 اردیبهشت 1391 6:29 PM
5 : حكمت و فلسفه پاييز 1387; 4(3 (پياپي 15)):91-101. |
جهت سور و جهت حمل در منطق قديم |
اژه اي محمدعلي* |
* اصفهان، ميدان آزادي، دانشگاه اصفهان، دانشكده ادبيات، گروه فلسفه |
خواجه نصيرالدين در مبحثي درباره انعكاس قضاياي ممكنه در كتاب اساس الاقتباس مي گويد: «پس معلوم شد كه اين اعتبار مقتضي فساد انعكاس ممكنات است و مودي به مذهبي است كه نزديك باشد به مذهب آن جماعت كه اطلاق و ضرورت و امكان را به اسوار متعلق گردانند». خواجه در اين عبارت اطلاق جهت بر سور را نظر جماعتي از منطق دانان مي داند و نه عموم آنها، كه خود خواجه قطعا از اين جماعت نيست؛ زيرا وقتي او از موضع طبيعي جهت سخن مي گويد براي آن فقط يك موضع طبيعي بيش تر قائل نيست. اين نظر در مقابل نظر كساني است كه براي جهت در جمله دو موضع طبيعي قائل اند: يكي در كنار رابطه و ديگري در كنار سور، هنگامي كه سور در جمله وجود داشته باشد. اين نظر دوم نظر ابن سينا و برخي ديگر مانند عمربن سهلان ساوي، ارموي، و قطب الدين رازي است. از آنجا كه ابن سينا و ساوي قبل از خواجه و ارموي معاصر خواجه و قطب الدين رازي پس از وي مي زيسته اند و اين بحث به نتيجه مطلوب نرسيده است، مناسبت داشت ادله مثبتين تعلق جهت به سور دوباره مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد. اين وظيفه اي است كه اين مقاله بر عهده گرفته و نتيجه اي كه بدان دست يافته اين است كه داده هاي مورد استناد مثبتين پذيراي توجيهي متفاوت است و مي تواند به گونه ديگري تفسير شود و قبول آنها مستلزم قبول قول تعلق جهت به اسوار نيست. |
كليد واژه: جهت سور، جهت حمل، ابن سينا |
![]() |
نسخه قابل چاپ |