پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
جمعه 8 اردیبهشت 1391 6:15 PM
7 : حكمت سينوي (مشكوه النور) بهار و تابستان 1389; 14(43):125-144. |
ذات گرايي ارسطويي - سينوي و ذات گرايي معاصر |
حسيني سيداحمد*,سعيدي مهر محمد |
* دانشگاه تربيت مدرس |
بر اساس ذات گرايي، برخي اشيا موجود در خارج، داراي ذات هستند و ذات يک شي، به چگونگي اشاره ما به آن شي، يا به طور کلي، به اين که ما چگونه به آن مي انديشيم يا از آن سخن مي گوييم، بستگي ندارد. از ديد يک ذات گرا، هر شي، مجموعه اي از صفات ذاتي دارد که ماهيت فردي آن شي ناميده مي شود. اين گونه صفات از ويژگي هاي عرضي کاملا متمايز هستند و به اشاره يا نحوه سخن گفتن ما بستگي ندارند. اما از ديد يک قراردادگرا، اعتقاد به چنين ذاتي مردود است و آنچه ذات اشيا ناميده مي شود، حاصل نوع نگاه خاص انسان ها و علايق آن ها در ناميدن چيزهاست. از ديدگاه ارسطو، افراد و اشخاص داراي ذات هستند و تمام حقيقت اين اشيا را اوسيا و ذاتشان تشکيل مي دهد. از نظر ابن سينا نيز جواهر و اعراض، در ذات خود به اشيا ديگر وابسته نيستند. در ذات گرايي ارسطويي - سينوي، علم به اشيا و تعريف آن ها تنها در سايه صورت و ذات حاصل مي شود. در حالي که اين سنت بيش تر به بحث معرفت و تعريف معطوف است، در ذات گرايي معاصر بيش تر به بحث «اين هماني» و «جهان هاي ممکن» پرداخته مي شود. در اين سنت، صفت ذاتي يک شي، به عنوان صفتي تعريف مي شود که در همه جهان هاي ممکن همراه آن شي باشد. |
كليد واژه: صفات ذاتي، صفات عرضي، ذات گرايي، اين هماني، جوهر، ارسطو، ابن سينا |
![]() |
نسخه قابل چاپ |