پاسخ به:جزوات و مقالات فلسفی
سه شنبه 5 اردیبهشت 1391 10:06 AM
1 : پژوهشنامه فلسفه دين (نامه حكمت) بهار و تابستان 1389; 8(1 (پياپي 15)):5-31. |
ويليام کريگ و تبيين ازليت خداوند |
سعيدي مهر محمد,ملاحسني فاطمه |
چکيده: ازليت خداوند، غالبا به يکي از دو معناي زمان مندي (جاودانگي در زمان) يا بي زماني (فرازمان بودن خداوند) تفسير شده است. در دوره معاصر، ويليام کريگ كوشيده است تا به نوعي ميان اين دو معناي رايج از ازليت خدا (بي زماني و زمان مندي) جمع كند. در نظر وي، خداوند بدون خلقت، بي زمان است؛ اما پس از خلقت، به دليل صدق نسبت واقعي خدا با جهان زماني و نيز علم او به حوادث زماني، زمان مند مي شود. نظريه کريگ در باب ازليت الهي، بر مباني متافيزيكي خاصي استوار است: مانند اين كه او، از سويي نظريه نسبي زمان؛ و از سوي ديگر، نظريه ترتيبي زمان را پذيرفته است. در بادي امر ممكن است چنين به نظر آيد که ديدگاه کريگ، نظريه اي منسجم و گامي در جهت تلفيق دو معناي ازليت است، اما با تامل و دقت درمي يابيم که اشکالاتي بر اين ديدگاه وارد است که قبول آن را به عنوان نظريه اي موجه براي تفسير ازليت الهي دشوار مي سازد. برخي از مهم ترين اشکال هاي ديدگاه او عبارت اند از: لزوم وقوع تغيير در ذات خدا، تاثر حق تعالي از فعل خود، و تعطيل فيض در وضعيت عدم خلقت. |
كليد واژه: ازليت خداوند، زمان، زمان مندي، بي زماني، ويليام كريگ |
نسخه قابل چاپ |