جزوات و مقالات فلسفی

از آنجا كه فلسفه و ساير علوم عقلي از طريق ترجمه آثار يوناني وارد تمدن اسلامي شده است همواره اين شائبه وجود داشته كه فلسفه اسلامي چيزي بيش از ترجمه محض فلسفه يوناني نبوده و فلاسفه مسلمان نوآوري در قالب و محتواي اين دانش مهاجر نداشته اند. نوشتار حاضر تلاش مي كند تا در خصوص فلسفه اجتماع، نوآوري ها را برجسته سازد و از اين رو، بين ديدگاه هاي اجتماعي دو تن از نمايندگان مهم فلسفه يوناني و فلسفه اسلامي، افلاطون و فارابي، مقايسه اي صورت داده و آرا‌ متفاوت آنان را در كنار آرا مشترك شان مطرح مي نمايد. خواننده در انتهاي اين مقاله در خواهد يافت كه گر چه فارابي لفظ «مدينه فاضله» را از افلاطون وام گرفته است ولي طراحي، تحليل و براهين مختلف مدينه او تفاوتي چشمگير با مدينه افلاطون دارد.