دو شعر از عليرضا قزوه براي فلسطين
جمعه 12 شهریور 1389 12:36 PM
عليرضا قزوه شاعر متعهد كشورمان تاكنون حدود 30 شعر براي فلطسين سروده كه دو شعر از اين اشعار را در مراسم شب شعر فلسطين خواند.
اين دو شعر به شرح زير است:
از يك دادگاه رسمي
***
درخت سيب را ميآورند
با دستبند
جرمش اين بود كه سيبهايش را
چون سنگ پرتاب كرده بود
درخت پرتغال را ميآورند
جرمش اين بود كه چرا
ميوههاي امسالش خونين بود
درخت زيتون را ميآورند
و جرمش اين كه چرا
يك در ميان گلوله به دنيا آورده بود
دادگاه رسمي است:
متهم، موجي است كه به او ايست دادهاند
و نايستاد
متهم، كبوتري است
كه از «قبة الصخره» نرفت
متهم، گنجشكي است
كه زبان «عبري» نميداند
... و دادگاه رسمي است
متهم، درخت «سدرة المنتهي» است
و جادهاي كه به معراج ختم ميشود.
متهم، تمام سنگ قبرهايند
كه بسم اللّه دارند
و تمام مادران
كه جنينشان
فرزنداني خواهد شد
سنگ دردست.
هر شهيد ابري است
***
بار ديگر نيز ميگويم
اين ستارههاي شش پر
در مسير ماه، چون ميناند
اي دريغا نام داوود
اي دريغاتر ستاره
اي دريغا ماه
قدس، خون يحيي در دل تشت است
قصه يوسف درون چاه
سنگها بگذار چون باد فزود آيند
سنگها آبستن ابرند
باران كم نخواهد شد
هر شهيد ابري است
جمعهها در سجده خون
از شهيدان كم نخواهد شد
بار ديگر نيز ميگويم
سيدي زحميست اينك قدس
و خبرها همچنان خون
دردها سنگين
سنگها برّاتر از تيغ صلاح الدين»
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه