آیا جدائی همیشه بهترین راه حل مشکل درزندگی زن ومردهاست ؟جدایی زن و مرد..
توقع اینکه: بگویم حق باشماست ، اما باگفتن این جمله هیچ تغییری درزندگی تان ایجاد نخواهد شد .شاید تسکین موقتی ولحظه ای بردردهایتان باشد اما درمانش نخواهد بود .برای یکبار هم که شده به حرف کسی گوش کنید که به اوایمان دارید .بگذاریدتاحرفهایش همچون پتکی براندیشه های نادرستتان فرودآمده وازدرون تغییرتان دهد.بیا یکبارهم که شده ازخود بپرس پس کی به سن بلوغ خواهی رسید ؟ آیا فکرمی کنید باجدائی ازهم اوضاع روبه راه خواهد شد؟ آیا فکرمی کنی باجدائی یکی دیگرغیرازهمان نوع راانتخاب خواهی کرد؟
آیا فکرنمی کنی باجدائی وفقط به خاطرخودت بی عدالتی درحق طرف مقابل بوجودبیاید ؟ مطمئن باش تازمانی که اندیشه هاوذهنیت کهنه ات راکاملا دور نینداخته باشب بازهم گرفتار همان نوع انتخاب خواهی شد .باورکن که جزتغییردرذهن واندیشه خودتان هیچ راه دیگری برای تحول وجود ندارد .شاید تو50درصد حق داشته باشی ولی درمورد 50درصد بقیه ؟ عاقلانه ترفکرکن .هنوز هم دیر نیست هنوز هم می توانی زندگی ات راتغییر دهی هنوز هم امید هست .اما حالا امید هست اما انتظار نداشته باش وقتی زمان گذشت وتوبه اشتباهاتت پی بردی بازهم امید باشد .جدائی همیشه بهترین را ه حل نیست برای یکبارهم که شده ازکارهایی که انجام می دادی دست بکش وکاری راانجام بده که هرگز انجام ندادی برای یکبارهم که شده تغییر کن .ازبنیان تغییر کن وبه شخصیتی تازه تبدیل شو وبه شخصیتی تازه تبدیل شو وقتی توکاملا شخص جدیدی شدی زندگی هم تغییر خواهد کرد هرگز امیدنداشته باش که دیگری تغییر کند زندگی هنوزهم می تواند بهشت شود هرگز دیر نیست .برای این تغییر بزرگ به شهامتی بزرگتر نیاز است فقط کافی است که ازآنچه قبلا انجام می دادی دست برداری .تغیرات اندکی درزندگی ورفتارت اعمال کن آن وقت بی گمان ازنتیجه اش تعجب خواهی کرد .دیگربه خودت اجازه نده حرف حرف خودت باشدبه حرف دیگران گوش کن شاید ،شایدکه نه حتما نتیجه بهتری بدست خواهدآمد .شادباش دستانش رادردستانت بگیر .به رویش لبخندبزن اون نیز انسان است وهم اندازه که توشاید بیشتر به عشق نیازمنداست .تنها درچنین حالتی است که ناب ترین پدیده مذهبی یعنی عشق رخ می دهد تودراین حال تمام وجوت رادروجوداوخالی می کنی اما درونت خالی نمی ماند چراکه خداجای خالی ات راپرمی کند جدای داروی درد نیست هنوز هم دیرنشده با کمی مهربانی بهشت همین نزدیکی هاست .
* کلمات جاندار :
سکوت کن تافرصت اندیشیدن پیداکنی هرکلمه جانداراست حامل پیامی .پس مراقب باش .زیبائی سکوت درکلماتی که توبرزبان جاری می کنی دیده می شود .سکوت هدیه ای ازعالم بالا به سالکان است . توبایک کلمه سقوط می کنی ، یابه معراج می روی کلمه می تواند تورامشتاق کند مثل دوستت دارم کلمه می تواند توراویران کند مثل ازتوبیزارم کلمه می تواند توراتلخ کند مثل خسته ام کلمه می تواند تورا سبزکند مثل خوشحالم .کلمه می تواندتوراخاموش کندکلمه می تواند توراآغاز کند مثل ازهمین لحظه شروع می کنم وازهمین نقطه تغیر می کنم ازهمین دم یه طرح نومی زنم می توانم،می خواهم ،می شود،دنیای خودت رابیافرین ان چه بخواهی به توداده خواهدشد .هیچ وقت اجازه نده کلمات سست کننده وناامیدکننده به سراغت بیاد .
* بهترین همراه زندگیت چه آدمی می تونه باشه تاهیچ وقت شیرازه زندگیت ازهم نپاشه :
همراه زندگیت باید دوست توباشه رفیق توباشه پس
"دوستی روانتخاب کن که دلش آنقدربزرگ باشه که واسه جاشدن توی دلش نخوای خودت روکوچیک کنی "
حتما توی دنیای ماازاین آدم های دل بزرگ زیادوجوددارند .بهتره شریکتو بااین جمله سبک وسنگین کنیم .می دونیم بین اونها دوستای دریادل زیادهستند دوستی که توراآنطورهستی دوست داشته باشد ووقتی بااوهستی هیچ نیازی نیست که تلاش کنی تاخودت رابزرگ جلوه دهی یانقش بازی کنی که اصلا به خودواقعی ات شباهتی نداشته باشد هیچ وقت بارفتارها وحرفهایش تورامجبورنکرده که خودت رودست کم بگیری هرگزباتوطوری برخوردنکرده که مجبورباشی طوری حرف بزنی یارفتارکنی که خوشایندش باشی اوواقعا باخودخودتودوست است باخودواقعی تو!نه به پول وامکانات تو .طعم واقعی زندگی هیچ ارتباطی باامکانات وپول وغیره ندارد .شاید مردها خیلی کم به عشق وعلاقه طرف مقابلشان توجه داشته باشند .درحالی که عشق می تواند بزرگترین نعمتی باشدکه خدا دریک زندگی قرارمی دهد زنی که شیفته همسروفرزندوزندگیش است نعمتی است که اغلب مردها ازان غافلند وتوجهی ندارند وقتی زن عاشق زندگی ومردش باشدومردنیز همچنین برسرسفره ای می نشینی که لبریز ازعشق ومحبت است چیزی که بسیاری ازخانواده ها علی رغم امکانات نامحمدود ازآن محرومند .همراه زندگی توباید عاشق توباشد عشق به زندگی صفاوصمیمیت می دهد .
اگه اون دوستتو پیدا کردی بلندشووبایک شاخه گل ویک سبد لبخند به اوهدیه کن .
برچسب غیرممکن ممنوع !
به خوبی می دانیم عمل کردن به توصیه ها بسیارسخت است اما غیرممکن نیست پس لطفا بابرچسب غیرممکن شانه ازبارمسئولیت انسانی خودخالی نکنید زندگی هیچ رنگی ندارد بوم سفیدوخالی ازنقش است واین تنها ماهستیم که محتواتیش رامشخص می کنیم هرزمانی که دچار ذهنیت های غلطی چون نمی شود ،دیگرممکن نیست ،کاری نمی شودوغیره شویم پیشگویی هایمان نیز قطعل درست ازآب درخواهندامد باپیشگوئی منفی وغلط تنها زندگی وجوانی واعصاب شماست که قربانی می شود نه چیز دیگر .یقیق بدانید که مهرومحبت کیمیلیی است بسیار ارزشمند وپایان ناپذیر است که خرج کردن آن هزینه ندارد .یک بوسه ،یک لبخند ،یک نوازش هیچ هزینه ای دربرندارد اما دنیایی رابه دوستی وعشق ونوروصلح می کشاند وخداوند قلب هایمان راتنها برای دوست داشتن عطا فرموده نه چیز دیگر .اگه احساس ناامنی داری یاازخودت خشکمین وناراحتی اگه احساس افسردگی وپوچی می کنی اگه احساس بی احساسی می کنی وفکرمی کنی درقلبت عشق واحساس نیست اگه خوشحال نیستی اگه احساس می کنی نمی تونی کسی رودوست داشته باشی همه اینها یک حس غلط ونادرسته که خودت برای خودت ساخته ای ازخودت بپرس چه چیزی روباید تغیر بدی اگه این احساس ازشرایط ومحیط عاید توشده ونمی تونی محیطتتو تغیر بدی خودت تغیر کن اگه محیطتت شاد نیست توشادش کن فقط خودت هستی که می تونی به خودت کمک کنی اگه بارون رحمت الهی که بی دریغ وپیوسته درحال بارشه سبزت نمی کنه این توهستی که سخت ونفوذ ناپذیر شدی .خودت بهترمی دونی وقتی لبخند میزنی چقدراهلی ترمی شی .چقدرزیبایی وقتی دل کسی روشادمی کنی وقتی قضاوت نمی کنی ؟ چقدر شکستن دل دیگران خشک وخشنه اینو دلت می دونه ؟ پس رها شو.
* رمز سکوت :
چندهفته ای بودکه احساس سردرگمی می کردم چون مشکلات زیادی راتحمل کرده بودم وحالاخسته بودم باهرکس که حرف می زدم وهرجاکه می رفتم این حس دردآوربامن بود به محض اینکه تنهامی شدم به درگاه خداشروع به داودوفریادوگله می کردم ولی خالی نمی شدم تاشبی درحیاط چشمم به ماه وستاره های ریزودرشت روی دامن سیاه شب افتاد چقدر بی صداسوسومی زدند نمی دانم چه حسی به من دست داد که ناخودآگاه خسته ومطیع نشستم درسکون محض نگاه کردم وگوش دادم بهترین دقایق راسپری میکردم چون وجودخدارافقطبرای خودم درک میکردم همانجابود نزدیک ودست یافتنی صحبتی بین ماردوبدل نشد فقطسکوت بودوقطرات اشک برپهنای صورتم .آرام شدم آرامترازکودکی درآغوش مادرش آزادورها سبک ولبریز .چندروزبعدازاین ماجرا به طوراتفاقی این مطلب رادرکتابی خواندم : چنان چه باشدت تمام رازونیازمی کنیم ولی احساس ارتباط روحی ومعنوی مطلوب نداریم شایدوقت آن رسیده که کمترفرستنده باشیم وکمی بیشتر گوش دهیم شاید خداوند منتظر فرصتی است تاباماصحبت کند اما هرگزقادرنبوده به واسطه ترافیک بالای پیام های فرستاده شده ما حتی یک کلمه باما .حالا می فهمم که چراافراد باتجربه مثل پدربزرگ ومادربزرگ ها بیشتراوقات مهرسکوت برلب های شان نقش بسته است چون ان ها به رمز سکوت پی برده اند .
کلمه رارها کن وببین احساست چه می گوید :
صاحب دلی می گفت کلمه رارها کن وببین احساست چه می گوید چراکه زبان ارتباط باکاینات همین احساس توست نه کلماتی که در مغزت می چرخند .اولین باری که این جمله راشنیدم آن هاراخیلی جدی نگرفتم باخودم گفتم یکی ازآن سری جملات کلی وچند پهلویی است که معمولا آدم های خردمند می زنند تاهرکسی ازآن برداشتی مثبت داشته باشد .اما بعدها که درعمق کلام این صاحب دل نکته ای بسیار نغزوپرمعنا نهفته که ای کاش ازهمان روز اول بیشتر دقت میکردم تابهره بیشتری می بردم .تلنگری به ذهن شما که باکلمات فکر می کند احساس یک التهاب زودگذروبی فایده است .ماآدمهابیشترازآن که متوجه باشیم بااحساسات خودزندگی می کنیم خوب به این نکته دقت کنید هستی وکاینات براساس احساسی که توازخودت تشعشع می کنی اوضاع راتغییر می دهد ومهرهایش رامی چیند احساس امید داری ؟ همه چیزامیدوارانه پیش می رود احساس یاس وافسردگی داری ؟ همه چیز ناگهان سردوبی روح می شود ان چه دربیرون وجودتو درعالم هستی می گذرد عینا انعکاس احساسی است که تو درهرلحظه دروجودت تجربه می کنی وهمه این ها یعنی آن که کلمات وافکار درتعیین سرنوشت وتغییر شرایط زندگی مااصلا اهمیتی ندارند وپشیزی نمی ارزند واین درواقع احساسا ت وهیجانات درونی ماهستند که تعیین می کنند چه اتفاقی سرمان بیاید وچه شرایطی برای مان مقدر شود .
پس کلمات به چه دردمی خوردند ؟ کلمات ابزارهایی هستند که ماباید بتوانیم به کمک آن ها احساسات خودرابرزبان بیاوریم وبرای شان توجیه عقلی پیدا کنیم اما باهمه این ها کلمات ابزارهایی بیش نیستند وفقط برای معنا کردن وانتقال احساسات به دردمی خوردند ودرنهایت وقتی قراراست واقعا چیزی راازهستی وکاینات طلب کنیم دراین مواقع باید کلمات یعنی همان ابزارهای بی روح وبی جان ساکت شوند وبه کناری بیفتند واحساس وهیجان والتهاب وعشق درونی واردمیدان شود ومشخص کند که دقیقا چه می خواهیم وچه قدر می خواهیم وچگونه می خواهیم .ای عزیز همراه ! آگاه باش که مبادا احساس وشوق لحظه به لحظه ات رابی فایده بدانی وبه ان توجه نکنی واجازه دهی که هررهگذری بااحساست بازی کند وآن رابه سمتی بکشاند آگاه باش که تک تک هیجانات واحساساتی که تودرثانیه به ثانیه زندگی دروجود خودت فعال می سازی مانندپیامی محکم ودقیق وتعیین کننده خطاب به کاینات وهستی است برای مرتب سازی دنیا دقیقا مطابق آن چه دروجودت حس می کنی واین حس رانگه داری .آیا طالب زندگی شادوبی دغدغه ای هستی ؟ خوب چرا معطلی واحساس شادی وآسودگی رابه سمت اینده پرتاب کرده ای ؟ آن هم آینده ای که فقط وقتی معنا پیدا می کند که چیزی شبیه همین الان شود؟ پس همین الان دست به کارشو وآن حس پرشوروزیبای داشتن زندگی شادوبی دغدغه رادردجوت زنده کن .درهرحال آگاه باش که هرآرزویی که داری وهرآنچه که می خواهی درزندگی آینده به دست آوری ابتدابایدبه صورت یک احساسی عمیق وواقعی دروجودت متبلورشود تابعدا توسط کاینات وهستی پذیرفته شود وبه واقعیت تبدیل شود اگرخودت رااسیر کلمات وعقل کلمه پرداز کنی ونگذاری که احساس هوایی بخورد وخودی نشان دهد باید بدانی که هیچ نتیجه های عایدت نمی شود به قول آن صاحب دل بزرگ تنها راه توفیق وکامیابی درزندگی این است " کلمات رارهاکرده ودقت کن وببین احساست چه می گوید هرچه احساس می گوید همان چیزی است که درآینده منتظرتوست !.
مهرطلبی یا مهرورزی ؟!
اگربرای آنهایی که دوستشان داری ازتمام هستی تان مایه گذاشته اید مفهوم مهرطلبی نیست بلکه وظیفه ای است که هرانسانی درقبال دیگران وحتی موجودات دیگردارد فراموش نکنیم که ما نه برای دشمنی بلکه برای دوست داشتن به دنیا آمده ایم.به دنیا آمده ایم که آن رابازلال خنده ها ،نوازش دست هاوگرمی نگاه مان زیباترسازیم .روزی که نورمحبت مان برکسی یاچیزی نتابد بی گمان آن روزراازدست داده ایم ! مهم نیست که طرف مقابل چه کسی یاچه چیزی باشد انسان باشدیادرخت ، هرگزبه این فکرنکن که اوارزش محبت توراداردیانه فقط وفقط محبت کن ،دوست داشته باش وبرایش دعا کن .اگرهرروزوهرلحظه درچنین حالتی قراربگیری لطافت ونور تمام وجودت رافرامیگیرد وآرامشی عمیق درقلبت نفوذ می کند ازدرون شادمی شوی وسعادتی دلنشین رابا ذره ذره وجودت حس می کنی وزمانی که محبت می کنی انتظار هیچ پاداشی رانداشته باش همان احساس اصیل وزندگی ساز " آرامش " برای توکافی است .فراموش نکن خداوند درکفتارنیست نمی توانی آن رادرلابه لای کلمات بیابی باخیره شدن درآسمان هاهم نمی توانی ببینی اش وتنها رشته ای که می تواند تورابه اومتصل سازد چیزی جز محبت کردن نیست . این موثرترین شیوه ای است که خوداوپیش پایمان قرارداده ، کل هستی ازمحبت خداوند شکل گرفته زندگی بااین مظاهر بی نظیرش نتیجه لطفی است که اوشامل حال مخلوقات خودکرده همه ماایجادشده ازهمین محبتیم .مهرطلبی بامهرورزی هیچ نقطه اشتراکی ندارد کاملا متفاوتند ودردوسمت جداازهم حرکت می کنند .مهرطلبی یعنی حالتی که انسان نقش یک گدارابه خودمیگیرد آن هم درمقابل یک انسان دیگر .آن چنان که گویی ناقص خلق شده ومحتاج نگاه این وآن است .خودش راناتوان وبی چیزنشان می دهد واین کاریعنی زیر سوال بردن شخصیت وشان ومنزلت انسانی که هرگز مورد پسند خداوخلقش نیست .فراموش نکنید که ارزشمندترین وبزرگترین کیمیایی که می توان درتمام عمرداشا یک دوست ورفیق همراه وهمگام وصادق است .
مبارزه بامنفی ممنوع ! به مثبت رای بده !
اگرازافکارناامیدکننده ومنفی عذاب می کشی ونسبت به حرف هاوگفته های افراد منفی احساس ناراحتی می کنی بی جهت خودرادرگیر یافتن راهی برای زمین زدن این افراد نکن چراکه هرنوع کلنجاری باتفکر منفی به شکل غیرمستقیم جان بخشیدن وطولانی کردن عمرآن پدیده است وبهترین روش خلاصی ازشراین منفی ها سرمایه گذاری روی نقطه مقابل یعنی افکار مثبت وحرف های انرزی بخش وامیدآفرین است .خواهی دید به محض چرخش به سمت پنجره مثبت ها وخارج ساختن منفی ها ازمقابل چشمانت جریانی آرام بخش کل زندگی تورا دربرمیگیرد وباهرگامی که به سمت مثبت ها برمی داری سایه منفی روی تو وزندگی ات کم رنگ تروکم رمق ترمی شود وسرانجام زمانی فرامیرسد که دراطراف تو چیزی جز برکت وامید وآرامش وغنا وجودندارد .پس به هیچ وجه خودرادرگیر وکلنجاررفتن باافکارورفتارهاوگفته های افرادمنفی هدرندهید به جای آن وقت وانرزی خودراصرف تولید وتقویت گفتاروپنداروکردارنیک کنید وخواهید دید که به طور معجزه آسایی شروپلیدی ازهمه جنبه های زندگی شمامحمو می شود وهمه انسان های اطراف شمانیز دردریای ازآرامش وبرکت شناورمی شوند تنهادران موقع است که می فهمید چرامنفی ها برای زنده ماندن این قدربه توجه من وشما نیازدارند پس فقط مثبت فکرکن .
* شانس که وارد می شود عمل بیرون میرود :
دراطراف ماهمواره مسایلی به چشم میخورد که درموردآن ها اظهار نظرنهایی نشده است .یکی ازمواردی که درتمام کشورها جاری است موضوع شانس وارتباط آن باعمل است .بارهادیده وشنیده ایم که اتفاقات رابه شانس منتسب کرده اند .کلمه ای که هیچ قانون وفرضیه ای آن راقبول نداشته وندارد .اگر فردی درکاریادرس یاحرفه اش موفق بوده ورشدکرده قطعا به مجموعه عواملی ارتباط داردکه آن فردبه دانهامتوسل شده ولی ازآن جایی که ممکن است اسباب وعوامل برای دیگران روشن نباشد آن رابه مساله شانس نسبت می دهند بایدگفت همه افراد وجوامع وکشورهایی که به رشد وتوسعه رسیده اند درواقع علت اصلی پیشرفت رایافته اند وبرآن فاکتورپافشاری کرده اند وافرادوجوامعی که ازقافله توسعه وموفقیت بازماندند قطعا اسباب رشدراپیدانکرده اند .اگر لذت نمی بریم ازبدشانسی مانیست بلکه به عدم شناخت مانسبت به قوانین چگونه لذت برده برمیگردد .بایستی ریشه وقوانین مربوط به چگونه لذت بردن راآموخت وبدان عمل کرد این واقعیت پیرامون همه امورآدمی صدق می کند .
شانس قانون دروکردن ماازیافتن آرامش واقعی است .شانس اسباب به هم ریختگی درونی وبیرونی حضوروبروزکسانی است که به دنبال عمل هستند شانس بازدارنده حرفه ای عمل است هرجاشانس حضوردارد عمل وموفقیت درخواب است .کسانی که به شانس اعتقاددارند درعمل عقب افتاد ه اند شانس هرجابروزکندابتدابه شکارعمل مبادرت می ورزد وقتی درمجلسی شانس دعوت می شود عمل را ازآن جابیرون می کنند .