نمازازدیدگاه قرآن
دوشنبه 8 اسفند 1390 11:16 PM
حجهالاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی
نماز در تمام ادیان الهی به عنوان برترین آیین عبادی و رکن معنویّت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است. درخواست حضرت ابراهیم(ع) چنین بوده است که: «ربّ اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریّتی...؛۱ پروردگارا، من و ذریّهام را برپا دارنده نماز قرار ده». به حضرت موسی(ع) در کوه طور خطاب شد: «انّنی انا الله لا اله الاّ أنا فاعبدنی و اقم الصّلوه لذکری؛۲ همانا
من الله هستم، معبودی جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من برپا دار».
حضرت عیسی(ع) میگوید: «... و اوصانی بالصّلوه والزّکاه ما دمت حیّا؛۳... و مرا توصیه به نماز و زکات مادام که زندهام کرده است».
و در چند جای قرآن سخن از میثاق بنیاسرائیل است که بخشی از موادّ آن اقامه نماز است.۴
در آیین مقدّس اسلام نیز «نماز» جایگاه ویژهای دارد و در قرآن کریم بر آن تأکید فراوان شده است.
در این کتاب الهی وظایفی برای مسلمانان، در مقابل نماز مقرر شده است. این وظایف عبارتند از:
۱ـ برپایی نماز.
در آیات زیادی برپایی نماز در کنار «ایتاء زکوه»؛ پرداختن زکات آمده است.
تکیه بر این دو رکن، در حقیقت برای بیان این واقعیّت است که مسلمان شایسته، هم در پیوند با خداوند باید ارتباط عاشقانه و صمیمی داشته باشد و هم در رابطه با مردم بیتفاوت نبوده و وظایف واجب و مستحب مالی خود را انجام داده، به فکر محرومان جامعه باشد. عالیترین شکل ارتباط عاشقانه با خداوند نماز است و بهترین شیوه ارتباط با مردم حلّ مشکلات مادّی آنهاست که با ادای وظایف مالی، از سوی مسلمانان این مهم برآورده میشود.۵ در قرآن کریم «اقامه نماز» و «ایتاء زکوه» به عنوان محک ایمان، تقوی، اخلاص و...شمرده شده۶ و این دو در حقیقت اوّلین گام وفاداری به دین معرّفی شدهاند. قرآن کریم درباره برخورد با مشرکین میفرماید: «فان تابوا و اقاموا الصلاه و آتوا الزّکوه فخلّوا سبیلهم؛۷ هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند، آنها را رها ساخته و مزاحمشان نشوید... .»
در آیه دیگری آمده است «فان تابوا و اقاموا الصّلوه و آتوا الزکوه فاخوانکم فی الدّین؛۸ پس اگر توبه کردند و نماز را برپا داشته و زکات را بپردازند پس برادران دینی شما هستند...».
معنای اقامه نماز چیست؟
به نظر میرسد با توجّه به ریشه لغوی اقامه، که از قیام ـ در مقابل قعود است ـ اقامه نماز را به معنای برپایی آن بگیریم در مقابل آن زمین ماندن و زمین گیر شدن و بیاعتنایی به آن است و این معنا دارای مصادیقی است:
الف ـ گزاردن درستِ نماز با حدود و شرایط آن؛
ب ـ به جای آوردن نماز به نحو کامل و احسن؛
ج ـ تداوم در برپایی نماز؛
د ـ تلاش برای مطرح کردن و گسترش نماز در جامعه.
راغب در مفردات گوید:
«و لم یأمر تعالی بالصّلوه حیثما امر و لا مدح به حینما مدح الاّ بلفظ الاقامه تنبیها انّ المقصود منها توفیه شرائطها لا الاتیان بهیئاتها...؛۹ در تمام مواردی که خداوند به نماز امر یا مدح به آن کرده است واژه اقامه نماز آمده است تا به این معنا توجّه داده شود که مقصود از نماز، گزاردن نماز واجد شرایط است نه تنها به جای آوردن هیأت نماز (بدون روح)».
در قرآن کریم، اقامه نماز با ویژگیهای ذیل مطلوب است:
الف ـ برپا داشتن نماز، با نشاط و شادابی
در دو آیه از قرآن، نماز خواندن با کسالت از ویژگیهای منافقان شمرده شده است: «و إذا قاموا إلی الصّلوه قاموا کسالی...؛۱۰ و هنگامی که به نماز میایستند از روی کسالت میایستند...».
«... و لا یأتون الصّلوه الاّ و هم کسالی...؛۱۱ و نماز به جا نمیآورند جز با کسالت.»
و ویژگی چنین نمازی جز نماز بیکیفیت که به همه چیز جز نماز شبیه است، نیست. در روایتی از حضرت امام سجّاد(ع) میخوانیم:
«انّ المنافق ینهی و لاینتهی و یأمر بما لایأتی و إذا قام إلی الصّلوه اعترض؛ همانا منافق (از کار زشت) نهی میکند، ولی خود از آن کار دست نمیکشد و فرمان میدهد (به خوبی) ولی خود انجام نمیدهد و چون به نماز بایستد اعتراض میکند». راوی میگوید: پرسیدم: «ما الإعتراض؛ اعتراض چیست»؟ حضرت فرمود: «الالتفات و اذا رکع ربض؛ رو به راست و چپ گردانیدن و چون رکوع کند خود را مانند گوسفند به زمین اندازد (یعنی بعد از رکوع نایستد و به همان حال به سجده رود.»۱۲
ب ـ اهتمام به نماز و وقت فضیلت آن
قرآن کریم میفرماید: «فویل للمصلّین الّذین هُم عن صلوتهم ساهون؛۱۳ پس وای بر نمازگزارانی که از آن غافلند.»
«ساهون» آنانند که از اصل نماز غافلند، توجّهی به آن ندارند، گاه آن را نمیخوانند، گاه در آخر وقت میخوانند. قرآن کریم میگوید این مسأله در ضعف اعتقاد دینی او ریشه دارد. گفتنی است که «سهو» و «اشتباه» در نماز مورد نظر آیه نیست، زیرا اگر چنین بود، میفرمود: «فی صلوتهم» در نمازشان نه «عنصلوتهم» از نمازشان. یونس بن عمّار از حضرت امام صادق(ع) پرسید: مقصود از سهو همان وسوسه شیطان است؟ حضرت فرمود: «لاکل احد یصیبه هذا ولکن ان یغفلها و یدع ان یصلّی فی اوّل وقتها؛۱۴ نه هر کس مبتلا به وسوسه میشود بلکه مقصود آن است که از اصل نماز غفلت کند و در اوّل وقت نخواند.» امام صادق(ع) در روایتی فرمود: «تأخیر الصلوه عن اوّل وقتها لغیر عذر؛۱۵ مقصود از سهو بدون عذر نماز را از اوّل وقت تأخیر انداختن است».
در روایتی از حضرت امام علی(ع) میخوانیم:
«لیس عملٌ احبّ الی الله عزّوجلّ من الصّلوه فلایشغلنّکم عن أوقاتها شیءٌ من امور الدّنیا فانّ الله عزّوجلّ ذمّ اقواما فقال الّذین هم عن صلاتهم ساهون یعنی انهم غافلون استهانوا باوقاتها؛۱۶ هیچ کاری نزد خداوند محبوتتر از نماز نیست، پس نباید در وقت نماز هیچ یک از امور دنیا شما را مشغول از نماز سازد که خداوند گروهی را که از نماز سهو میکنند نکوهش کرده است و مقصود این است که اینها غفلت از نماز داشته، حریم وقت نماز را نگه نمیدارند».
علاوه بر توجه به اصل نماز باید در نماز نیز انسان به این نکته توجّه داشته باشد که در مقابل حضرت حقّ ایستاده با او سخن میگوید، باید تمام وجود خویش را به این میهمانی ببرد تا شیطان جرأت زمینهسازی برای خروج از این میهمانی را فراهم نسازد.
«یا ایّها الّذین آمنوا لاتقربوا الصّلوه و انتم سکاری حتّی تعلموا ما تقولون...؛۱۷ ای کسانی که ایمان آوردهاید، در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه میگویید...».
ظاهر آیه روشن است و نیاز به توضیح ندارد که مقصود، نهی از نماز در حال مستی است لکن از تعلیل «حتی تعلموا ما تقولون» میتوان این معنا را برداشت کرد: نماز مطلوب آن است که انسان با عنایت و توجّه نماز بخواند، بداند که چه میگوید و با که سخن میگوید. مؤیّد این برداشت روایت امام باقر(ع) است که فرمود: در حالتی که کسل هستید یا چرت آلود یا سنگین، مشغول نماز نشوید، زیرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستی نهی کرده است.۱۸
ج ـ نماز با خشوع
از مصادیق اقامه نماز به جای آوردن نماز با خشوع آن است.
«قد افلح المؤمنون الّذین هم فی صلاتهم خاشعون؛۱۹ به تحقیق مؤمنان رستگار شدند آنها که در نمازشان خشوع دارند».
خشوع به معنای تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمّی در انسان پیدا میشود و آثارش در بدن ظاهر میگردد.
فیومی گوید: «خشع خشوعا اذا خضع و خشع فی صلاته و دعائه اقبل بقلبه علی ذلک و هو مأخوذ من خشعت الارض اذا سکنت و اطمأنّت؛۲۰ خشوع به معنای تواضع است و خشوع در نماز و دعا به معنای اقبال قلبی بر آن است و این واژه برگرفته از سکون و اطمئنان است، آن چنان که برای سکون زمین واژه خشوع به کار رفته و میگویند: «خشعت الارض». خشوع در نماز؛ یعنی جسم و روح را در نماز به دیدار خداوند بردن و انقطاع از غیر او آن چنان که برگزیدگان خداوند پیامبر و آل ـ علیهم السلام ـ چنین بودند. اولین فرودگاه این خشوع روح است که بر جسم نیز اثر میگذارد؛ یعنی آن کس که در نماز خشوع دارد در حال نماز اعضا و جوارح او نیز آرام بوده، پیوسته بازی با ریش و صورت ندارد! در حدیثی میخوانیم که پیامبر(ص) مردی را دید که در حال نماز با ریش خود بازی میکند فرمود: «اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه؛۲۱ اگر او در قلبش خشوع بود، اعضای بدنش نیز خاشع میشد».
د ـ دوام در نماز
از مصادیق اقامه نماز «دوام نماز» است.
در سوره معارج پس از آن که خداوند برخی صفات ناشایست انسانها را مورد تذکّر قرار میدهد، اوصاف شایسته آنها را هم ذکر میکند که از جمله آن: «الاّ المصلّین الّذین هم علی صلاتهم دائمون؛۲۲ مگر نمازگزارانی که بر نماز خود تداوم دارند». ظاهر آیه دوام است؛ یعنی هم به وقت نماز میخوانند و هم همیشه نماز میخوانند، این گونه نیست که نماز خواندن آنها مقطعی باشد و چنین نمازی است که اگر جزو برنامه زندگی شد و با حدود آن به جای آورده شد انسان را از فحشا و منکر باز میدارد. و اصولاً برنامههای تربیتی جز با تداوم کارآیی لازم را ندارند، لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) میخوانیم: «انّ احبّ الأعمال الی اللّه مادام و ان قلّ؛۲۳ محبوبترین اعمال نزد خداوند کاری است که انسان بر آن مداومت داشته باشد هر چند کم باشد».
هـ ـ گسترش و مطرح کردن نماز در جامعه
بدون تردید از مصادیق «اقامه نماز» گسترش و مطرح کردن نماز در جامعه است (نه تنها مصداق). پیش از این، مصادیق اقامه نماز در بُعد فردی مورد توجه قرار گرفت و اینک آن را از بُعد اجتماعی مورد بررسی قرار میدهیم.
قرآن کریم میفرماید از ویژگیهای یاران خداوند آن است که: «الّذین ان مکنّاهم فی الأرض اقاموا الصّلوه و آتوا الزّکاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و للّه عاقبه الأمور؛۲۴ آنها کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و زکات را ادا میکنند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند».
از این آیه شریفه به قرینه واژه تمکین (که به معنای فراهم ساختن وسائل و ابزار کار است؛ اعم از آلات و ادوات لازم یا علم و آگاهی کافی و توان و نیروی جسمی) میتوان استفاده کرد که مردان خدا از قدرت خود در جهت اقامه نماز استفاده میکنند، علاوه بر آن که خود اهل اقامه نمازاند، بر مطرح کردن آن در جامعه تلاش میکنند.
با مصادیق پنجگانه فوق میتوان معنای وسیع «اقامه نماز» را در قرآن دریافت. بحث پیرامون اولین وظیفه در قبال نماز؛ یعنی «اقامه نماز» را با کلامی از شهید علاّمه آیه الله مطهّری به پایان میبرم:
«به پا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود؛ یعنی نماز به صورت یک پیکر بیروح انجام نگردد، بلکه نمازی باشد که واقعا بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد و این است معنی ذکرالله که در آیه شریفه ۱۴ سوره طه بدان اشاره شده:«اقمالصلوه لذکری» یاد خدا بودن مساوی است با فراموش کردن غیر خدا؛ اگر انسان ولو مدت کوتاهی با خداوند در راز و نیاز باشد و از او استمداد جوید و او را ثنا گوید، او را به الله بودن، ربّ بودن، رحمان بودن، رحیم بودن، احد بودن، صمد بودن، لم یلد و لم یولد و لمیکن له کفوا احد بودن توصیف کند، عالیترین تأثیرها در نفس او گذاشته میشود و روح انسان آن چنان ساخته میشود که مذهب اسلام میخواهد و بدون چنین برنامهای امکانپذیر نیست».۲۵
۲ ـ پاسداشت حریم نماز
دیگر وظیفه مؤمنان در قبال نماز پاسداشت حریم نماز است؛ نیکوداشت نماز جایگاه ویژهای در زندگی برای آن قائل بودن، به جای آوردن آن با آداب واجب و مستحب از مصادیق آن است. نگهداریِ
حریم نماز نقطه مقابل استخفاف است؛ یعنی سبک شمردن نماز و شأن و منزلتی برای آن ندیدن! که امام صادق(ع) فرمود: «اِنّ شفاعتنا لنتنال مستخفّا بالصلوه».۲۶ که ترجمه آن این دو بیت است:
تا شیعه او به لوح دل بنگارد هر کس که نماز را سبک بشمارد فرمود که بر شفاعت ما نرسد
گویم ز امام صادق این طرفه حدیث فرمود که بر شفاعت ما نرسد فرمود که بر شفاعت ما نرسد
قرآن کریم از این «حریم نگهداری»، تعبیر به حفظ کرده است:
«حافظوا علی الصّلوات والصّلوه الوسطی...؛۲۷ در انجام همه نمازها و نماز وسطی کوشا و مراقب باشید». در این آیه بر مراقبت همه نمازها، به ویژه نماز وسطی تأکید شده است. این که «صلوهوسطی» کدام است؟ اقوال گوناگونی بین مفسّران هست،۲۸ نماز ظهر، نماز عصر، نماز مغرب، نماز عشا، نماز صبح، نماز جمعه، نماز شب، نماز وتر و... اینها برخی از اقوالی است که در مصداق «صلوه وسطی» گفته شده است، ولی با توجّه به شأن نزول آیه بعید نیست که مقصود از آن نماز ظهر باشد. در شأن نزول آیه آمده است: جمعی از منافقان به بهانه گرمی هوا در نماز جماعت ظهر شرکت نمیکردند و این سبب شده بود که از جمعیّت نماز جماعت پیامبر(ص) کاسته شود تا جایی که گاه پشت سر پیامبر یک صف یا دو صف بیشتر نبود. آیه شریفه تذکّر به مؤمنان است که حریم نماز را نگهدارید و با ترک جماعت حریم این عبادت بزرگ را نشکنید.۲۹
در سه آیه از قرآن نیز «محافظت بر نماز» از ویژگیهای مؤمنان شمرده شده است:
«والّذین هم علی صلواتهم یحافظون؛۳۰ مؤمنان کسانیاند که بر نمازهای خویش مراقباند».
راغب در معنای حفظ گوید: «ثمّ یستعمل فی کلّ تفقّد و تعهّد و رعایه...».۳۱
این واژه در مورد تفقّد، پیمان داری و مراقبت به کار میرود.
۳ـ کمک گرفتن از نماز
انسان در زندگی مادّی بدون تردید در تنگنا قرار میگیرد، امکانات و توان انسان محدود است و مشکلات بسیار، بدون پشتوانه نمیتوان زندگی کرد. آنان که مادّی میاندیشند، فقط به پشتوانههای مادّی فکر میکنند، ولی آنان که الهی فکر میکنند پیوسته با پشتوانههای معنوی خود را از بن بست میرهانند. از این دست پشتوانهها نماز است. نماز، جلوه برجسته یاد خداست و «دل آرام گیرد ز یاد خدای «الا بذکر الله تطمئنّ القلوب».۳۲
«واستعینوا بالصّبر والصّلوه و انّها لکبیره الاّ علی الخاشعین؛۳۳ از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و کنترل هوسهای درونی و توجّه به پروردگار نیرو بگیرید) و این کار جز برای خاشعان سنگین است».
بر این اساس است که در روایات فراوانی آمده است که وقتی پیامبر(ص) یا امام علی(ع) با مشکلی رو به رو میشدند به نماز روی میآوردند.۳۴ امام صادق(ع) فرمود: مستند این کار همین آیه شریفه است.۳۵
از حضرت امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: چه مانعی دارد وقتی که با
غمی از غمهای دنیا رو به رو میشوید وضو گرفته به مسجد بروید، دو رکعت نماز بخوانید و در نماز دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده: «واستعینوا بالصّبر والصّلوه».۳۶
و بیتردید استوارترین پشتوانه در زندگی همین است و بس، دیگر پشتوانهها سست است و غیر قابل اعتماد:
«مثل الّذین اتّخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتا و انّ اوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون؛۳۷ کسانی که غیر از خدا را اولیا خود برگزیدند، همچون عنکبوتاند که خانهای برای خود انتخاب کرده و سستترین خانهها خانه عنکبوت است؛ اگر میدانستند!»
«هر حیوان و حشرهای برای خود خانه و لانهای دارد امّا هیچ یک از این خانهها به سستی خانه عنکبوت نیست. اصولاً خانه باید دیوار، سقف، و دری داشته باشد و صاحب آن را از حوادث حفظ کند، طعمه و غذا و نیازهای او را در خود نگه دارد، بعضی خانهها سقف ندارند، اما لااقل دیواری دارند یا اگر دیوار ندارند سقف دارند، اما لانه عنکبوت که از تعدادی تارهای بسیار نازک ساخته شده نه دیواری دارد، نه سقفی، نه حیاطی و نه دری. اینها همه از یک سو.
از سوی دیگر مصالح آن به قدری سست و بیدوام است که در برابر هیچ حادثهای مقاومت نمیکند، اگر نسیم ملایمی بوزد تار و پودش را درهم میریزد. اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشی میکند. کمترین شعله آتش به آن برسد، نابودش میسازد، حتی اگر گرد و غبار بر آن بنشیند، پاره پاره میشود و از سقف خانه آویزان میگردد. معبودهای دروغین این گروه نه سودی دارد و نه زیانی نه مشکلی را حل میکند و نه در روز بیچارگی پناهگاه کسی هستند».۳۸
آری فقط او پناهگاه است و بس!
۴ـ امر به نماز
دیگر وظیفه در قبال نماز «امر» به آن است. امر به معروف از فرایض بزرگ مکتب ماست و برترین معروفها نماز است. معروفی که اگر در جامعه آن گونه که دین خواسته مطرح باشد، ریشه بسیاری از منکرات خشکانده میشود از ویژگیهای مردان خدا آن است که «امر» به نماز دارند. قرآن کریم در مورد حضرت اسماعیل صادق الوعد (که این غیر از اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم است۳۹) میفرماید:
«... و کان یأمر اهله بالصّلوه والزّکوه...؛۴۰ و این پیامبر پیوسته خاندان خود را امر به نماز و زکات میکرد...».
و در مورد دیگر خطاب به پیامبر(ص) میخوانیم:
«و أمر اهلک بالصّلوه واصطبر علیها...؛۴۱ و خانواده خود را به نماز دستور ده و بر انجام آن شکیبا باش...».
در این دو آیه بر «امرِ» اهل به نماز تأکید ویژه است، چرا که اصلاح بنیان خانواده زیربنای سایر اصلاحات است. اگر خانوادهها، الهی شدند جامعه الهی خواهد شد. بر این اساس است که در دو آیه فوق سخن از امر کردن خانواده به نماز است و این در حقیقت راهی برجسته برای نجات خانواده از آتش است همان که در آیه شش سوره تحریم آمده است:
«یا ایّها الّذین آمنوا قوا أنفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس والحجاره...؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید».
از این آیه میتوان رسالت سنگین پدر و مادر را در تربیت معنوی فرزندان استفاده کرد.
در روایتی از پیامبر گرامی اسلام میخوانیم:
«ألا کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته فالأمیر علی النّاس راع و هو مسؤول عن رعیّته والرجل راع علی اهل بیته و هو مسؤول عنهم فالمرئه راعیه علی اهل بیت بعلها و ولده و هی مسؤوله عنهم الا فکلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته؛۴۲ بدانید همه شما نگهبانید و همه در برابر کسانی که مأمور نگهبانی آنها هستید مسؤولید. امیر و رئیس حکومت اسلامی نگهبان مردم است و در برابر آنها مسؤول است مرد نگهبان خانواده خویش است و در مقابل آنها مسؤول، زن نیز نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسؤول میباشد. بدانید همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانی که مأمور نگهبانی آنها هستید مسؤولید».
اینها برخی از وظایفی بود که ما در قبال نماز ـ این امانت بزرگ الهی ـ داریم امید که امانتداری شایسته باشیم و در انجام وظایف خویش کوتاهی نکنیم.
________________________________________
۱ ) ابراهیم (۱۴) آیه۴۰.
۲ ) طه (۲۰) آیه۱۴.
۳ ) مریم(۱۹)، آیه۳۱.
۴ ) از جمله بقره(۲) آیه ۸۳ و مائده(۵) آیه ۱۲ و... .
۵ ) این برداشت در مواردی از تفسیر ارزشمند المیزان آمده است. از جمله ج۹، ص۳۲۸؛ ج۱۵، ص۱۲۷ و ج۱۵، ص۳۴۰، (چاپ بیروت).
۶ ) بقره(۲) آیه ۳؛ انفال(۸)، آیه ۳؛ رعد(۱۳) آیه۲۲؛ لقمان(۳۱) آیه۳ و حج (۲۲) آیه۳۵ و... .
۷ ) توبه (۹) آیه۵.
۸ ) همان، آیه۱۱.
۹ ) المفردات فی غریب القرآن، ص۴۱۸، (کتابفروشی مرتضوی تهران).
۱۰ ) نساء (۴) آیه ۱۴۲.
۱۱ ) توبه (۹) آیه ۵۴.
۱۲ ) اصول کافی، جلد دوّم، ص۳۹۶ (باب ضعه النفاق والمنافق حدیث۳).
۱۳ ) ماعون (۱۰۷) آیه ۴ و ۵.
۱۴ ) مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۸ و کنزالدقائق، ج۱۵، ص۴۹۸ (با تصحیح حاج آقا مجتبی عراقی).
۱۵ ) تفسیر القمی، ج۲، ص۴۴۴ و کنز الدقائق، ج۱۵، ص۴۹۷.
۱۶ ) الخصال، ج۲، ص۶۲۱. (حدیث اربعمأه) و کنزالدقائق، ج۱۵، ص۴۹۷.
۱۷ ) نساء (۴) آیه۴۳.
۱۸ ) علل الشرائع، ج۲، ص۴۷ و کنزالدقائق، ج۲، ص۴۴۶.
۱۹ ) مؤمنین (۲۳) آیه ۲.
۲۰ ) المصباح المنیر، ص۱۷۰.
۲۱ ) مجمع البیان، ج۷، ص۹۹؛ انوار التنزیل بیضاوی، ج۳، ص۱۵۹ و کنزالدقائق،، ج۷، ص۵۵۹.
۲۲ ) معارج (۷۰) آیه۲۲.
۲۳ ) اصول کافی، ج۲، ص۸۲، (چاپ آخوندی).
۲۴ ) حج (۲۲) آیه ۴۱.
۲۵ ) آشنایی با قرآن، سورههای حمد و بقره، ص۶۷ و ۶۸.
۲۶ ) بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۳۵.
۲۷ ) بقره (۲) آیه ۲۳۸.
۲۸ ) در تفسیر مجمع البیان شش قول، در تفسیر فخر رازی هفت قول، در تفسیر قرطبی ده قول، در تفسیر روح المعانی سیزده قول نقل شده است!!
۲۹ ) تفسیر مجمع البیان، ج۱ ـ ۲، ص۳۴۲.
۳۰ ) انعام (۶) آیه ۹۲؛ معارج(۷۰) آیه۳۴ و مؤمنون(۲۳) آیه۹.
۳۱ ) المفردات فی غریب القرآن، ص۱۲۴.
۳۲ ) رعد (۱۳) آیه۲۸.
۳۳ ) بقره (۲) آیه ۴۵.
۳۴ ) مجمع البیان، ج۱ ـ ۲، ص۲۱۷.
۳۵ ) فروع کافی، ج۳، ص۴۸۰.
۳۶ ) تفسیر مجمع البیان، ج۱ ـ ۲، ص۲۱۷.
۳۷ ) عنکبوت ( ۲۹) آیه ۴۱.
۳۸ ) تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۷۷ و ۲۸۸.
۳۹ ) تفسیر البرهان، ج۳، ص۱۵.
۴۰ ) مریم (۱۹) آیه ۵۵.
۴۱ ) طه (۲۰) آیه ۱۳۲.
۴۲ ) مجموعه ورّام، ج۱، ص۶.
منبع:موسسه جهاني سبطين