پاسخ به:اخبار حوزه دین و اندیشه
یک شنبه 7 اسفند 1390 6:10 AM
تمثیل در قرآن نشانی از واقعیت دارد/ قصههای قرآن از جنس اسطوره نیستند | |
پژوهشگر قصص قرآن، سیر در آفاق و انفس را از ویژگیهای قصه های قرآن خواند و با اثبات اینکه انبیا و صالحان در بیان قرآن اسطوره نیستند بلکه الگو به شمار می روند، گفت: خداوند بارها در قرآن بیان می کند که پیامبران از جنس خود شما هستند . | |
به گزارش خبرنگار مهر، محسن هجری از نویسندگان و پژوهشگران قصص قرآن در نشست بررسی "روشهای قصه پردازی قرآن" که امروز چهارشنبه 3 اسفندماه در سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد، طی سخنانی قرآن را متن صامت ندانست و گفت: به نظر من متن قرآن کنش دارد. قرآن منبع پایان ناپذیری برای تولید منابع برای اندیشدن است. در واقع نیازمندی ما معیار کشف لایه های درونی قرآن کریم است. نویسنده کتاب "آتشی به لطافت پرندگان" با تأکید بر اینکه من از زاویه قصه نویس این مطالب را ارائه می کنم، افزود: حد و مرزی که قصه در قرآن دارد با حد و مرزی که مفهوم قصه در ادبیات مدرن و کهن دارد متفاوت است.
هجری یادآور شد: در فارسی معادل کلمه "قصه" مورد نظر قرآن، نداریم و نمی توان واژه"داستان" و یا "روایت" را بر آن نهاد؛ قصه در واقع دنبال کردن است و یک سلسله عوامل را به دنبال هم می چینیم و در ادامه ارتباط این زنجیره را جستجو می کنیم.
این عضو هیئت مدیره انجمن نویسندگان کودک و نوجوان تأکید کرد: قصه ای که در قرآن مطرح می شود در واقع، بازگویی متفاوت از یک اتفاق است؛ قصه های قرآن از جنس رئال است. به تعبیر مرحوم آیت الله طالقانی هر یک از آیات قرآن یک مابه ازا در جهان خارج دارد. بنابراین وقتی از ما دعوت می شود که در آیات الهی و هستی غور کنیم به نوعی داد و ستد قرآن و واقعیت بیرونی را نشان می دهد.
وی سیر در آفاق و انفس را یکی از ویژگیهای متن و قصه های قرآن دانست و گفت: قصه های قرآن به جای اینکه ما را اسیر مناسبات متنی کرده و ما را تنها شیفته قدرت نویسنده کند ما را به بیرون از خودش پرتاب می کند تا مثلا بدانیم نوع ارتباط عاطفی نوح و فرزندش در هنگام غرق شدن چیست و یا نحوه بت شکنی ابراهیم چگونه است. قصه های قرآن به دلیل قرابت و همنشینی با واقعیات بیرونی، خواننده را به تأمل در بیرون خویش برای دستیابی به مصادق بیرونی اش دعوت می کند.
هجری با بیان اینکه تمثیل در قرآن نشانی از واقعیت دارد؛ تأکید کرد: در مورد مرزبندی قصه های قرآنی با ادبیات کهن باید بگوییم که در زمان نوظهور، قرآن متهم به یک نوع اسطوره است که کلمه" اساطیرالاولین" در قرآن ناظر به این مطلب است. وارد کردن این اتهام به متن قرآن این سؤال را ایجاد می کند که آیا قصه های قرآنی از جنس اسطوره است؟ مرز قرآن با اسطوره و یا افسانه پردازی چیست؟
وی افزود: واقعیت خارجی، اسطوره ندارد. اسطوره" نیمه خدا و نیمه انسانی است که پای بر زمین اما نگاه به آسمان دارد ولی از جنس مناسبات زمینی نیست؛ یعنی کسی است که مثل من نمی ترسد، گرسنه نمی شود، یا درد و نیاز ندارد اما متصل به مناسباتی خارج از زمین است. وقتی از اسطوره سخن می گوییم سراغ مفاهیمی می رویم که ورای زندگی روزمره ماست والا اسطوره به آن اطلاق نمی شود و مثلا می گوییم اسطوره عدالت و شجاعت یعنی او را از زمین جدا می کنیم تا به نوعی او را تکریم کرده باشیم.
این پژوهشگر قصص قرآنی با بیان اینکه قصه های قرآن از جنس اسطوره نیست؛ به قصه حضرت ابراهیم، موسی، سلیمان، نوح و... در قرآن اشاره کرد و گفت: خداوند بارها در قرآن بیان می کند که پیامبران از جنس خود شما هستند و تکرار آیه "انا بشر مثلکم...." گویای این مطلب است.
هجری با تأکید بر اینکه قصه های قرآن بدون وجود خداوند موجودیت پیدا نمی کند، افزود: در مرزبندی قصه های قرآنی چه با روایتهای کهن و چه مدرن، یک شخصیت مشترک و واحد در تمامی قصه ها وجود دارد و آن هم "خداوند" است.
وی با بیان اینکه ویژگی قصه های قرآن حضور مستمر خدا در ساختار قصه است، تأکید کرد: اگر شخصیت خداوند را بیرون بکشید این قصه فرومی ریزد. ویژگی اعجاب برانگیز دیگر این شخصیت(خداوند) این است که هم در جایگاه مؤلف و هم در جایگاه شخصیت قصه نقش ایفا می کند.
وی در ادامه افزود: بعد از شخصیت خداوند یکی از شخصیتهای پایدار قصه های قرآنی پیامبران و صالحان هستند. آیا اینها از جنس اسطوره هستند؟ از آنجایی که قصه های قرآنی نزدیکی به واقعیت دارد پس باید شخصیتهایش نیز به واقعیت نزدیک باشد. اما این مسئله یکی از حساس ترین فرازهایی است که بسیاری از متکلمین در حل آن درمانده شدند؛ زمانی که به قرآن مراجعه می کنیم شخصیت پردازی انبیا و صالحان با آنچه که متکلمان می گویند، متفاوت هست.
هجری افزود: اگر به زمان نزول برگردیم متوجه می شویم نقطه قوت این کتاب این است که مرز خود را با اسطوره مشخص می کند و می فرماید شخصیتهایی که من در این کتاب معرفی می کنم اسطوره نیستند بلکه اینها انساهای وارسته ای هستند که به دنبال خداوند هستند و بارها شعار انبیاء که "انا بشر مثلکم ..." است، بیان شده است.
وی تأکید کرد: اگر انبیا و صالحان را اسطوره بدانیم که از جنس ما نیستند آنوقت نمی توانیم درد و رنج سیدالشهدا(ع) را درک کنیم چون می گوییم اینها از اولیا هستند و اصلا برای آنها این مسائل سخت نیست، در حالیکه جنس شخصیتهای قصه های قرآن از جنسی است که می توانیم آنها را درک کنیم؛ بنابراین اسطوره نیستند.
|
|
ناگهان چقدر زود دیر می شود...