پاسخ به:اخبار حوزه دین و اندیشه
دوشنبه 26 تیر 1391 1:24 PM
قرآن و مباحث هرمنوتيك/ 31 عليرضا قائمینيا: هرمنوتيك فلسفی مشكلات تفسير را جدیتر كرده و نتيجهای جز نسبيت نخواهد داشت |
گروه انديشه: تفسير فعاليتی روشمند است كه مفسر در آن تلاش میكند مراد خداوند را از آيات قرآن و معانی و مدلولات آن كشف كند؛ در صورتی كه هرمنوتيك فلسفی همه چيز را به پيشفرضهای خواننده برمیگرداند و از اين جهت، ورود مباحث هرمنوتيك فلسفی مشكلات تفسير را جدیتر میكند. حجت الاسلام و المسلمين عليرضا قائمینيا، عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، به ارائه سخنانی درباره نسبت هرمنوتيك و تفسير قرآن پرداخت و اظهار كرد: هرمنوتيك شاخههای مختلف و مباحث بسيار متنوعی دارد و قطعاً مهمترين جريان هرمنوتيكی قرن بيستم، هرمنوتيك فلسفی گادامر است كه در واقع دانش فهم است. نويسنده كتاب «معناشناسی شناختی قرآن» افزود: هرمنوتيك فلسفی، مباحث فلسفی را درباره شرايط امكان فهم و اينكه فهم تحت چه شرايطی امكانپذير است، مطرح و از نقش پيشفرضها و پيشفهمها و انتظارات خواننده در فهم متن بحث میكند و به اعتقاد بنده اين هرمنوتيك، نقش چندانی نمیتواند در تفسير داشته باشد. قائمینيا عنوان كرد: تفسير فعاليتی روشمند است كه مفسر در آن تلاش میكند كه مراد جدی خداوند را از آيات قرآن و معانی و مدلولات آيات كشف كند؛ در صورتی كه هرمنوتيك فلسفی همه چيز را به انتظارات و پيشفرضهای خواننده برمیگرداند و از اين جهت، ورود مباحث هرمنوتيك فلسفی نه تنها مشكلی از تفسير را حل نمیكند، بلكه مشكلات آن را جدیتر نيز میكند. اين محقق و پژوهشگر ادامه داد: البته هرمنوتيك روشی كه در غرب متداول بوده، شايد بتواند در مباحث تفسيری راهگشا باشد، اما ورود هرمنوتيك فلسفی به حوزه تفسير نقش تخريبی خواهد داشت و نتيجهای جز نسبيت و ديدگاههايی كه غير قابل جمعند، نخواهد داشت و البته هرمنوتيك فلسفی، هر چند در حوزه تفسير نمیتواند راهگشا باشد، اما از جنبه فلسفی، برای مباحث فلسفی قابل استفاده است.
وی خاطرنشان كرد: هرمنوتيك روشی تقريباً از قرون وسطی تا عصر جديد مباحثی مطرح كرده و در زمينه ارائه روشهای خاصی برای فهم متون و محصولات زبانی، دستاوردهايی داشته است. مشابه اين مباحث را در حوزه تفسير و علم اصول و عرفان نظری در دنيای اسلام شاهد هستيم و از همين رو به نظر میرسد كه آن مباحث، برای حوزه تفسير قابل استفادهتر باشد. قائمینيا درباره سابقه مباحث روششناسی فهم در دنيای اسلام تصريح كرد: بحثهای پراكندهای در روششناسی فهم در دنيای اسلام مطرح شده است، اما به طور مستقل و مدون كار چندانی در اين زمينه صورت نگرفته است. در دوران قديم مباحث روشی و خصوصاً روششناسی فهم متون الهی مانند قرآن، چندان مطرح نبوده و اساساً بيشتر در دوره جديد مورد توجه قرار گرفته است. عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ادامه داد: در دوران قديم به صورت پراكنده و به تناسب در لابهلای مباحث تفسيری يا علوم قرآنی، كارهايی انجام شده است؛ اما به صورت مدون در دوران اخير كارهايی انجام شده و آرای مفسران و اصوليين در اين زمينه اصطياد شده است. وی در پاسخ به اين سؤال كه تكيه انديشمندان اسلامی در مواجهه با پيشفرضها بر كاهش پيشفرضهاست و يا بازشناسی پيشفرضهای موجه از ناموجه؟، اظهار كرد: به نظر میرسد كه اين مطلب در تفسير پيچيدهتر از آن است كه در هرمنوتيك فلسفی مطرح شده است و آنگونه كه در هرمنوتيك فلسفی مطرح شده، نيست. نويسنده كتاب «بيولوژی نص» اضافه كرد: مفسر اگر پيشفهمها و پيشفرضهايی داشته باشد و آنها را بر متن تحميل كند، قطعاً دچار تفسير به رأی خواهد شد؛ مگر اينكه از خود متن قرآن دليل يا شاهدی پيدا كند كه فهم قبلی خود را تأييد كند و در آن صورت فهم او توجيه خواهد شد. وی ادامه داد: به عبارات ديگر مفسران مسلمان، فرض را بر اين گرفتهاند كه مفسر میتواند تا حدی به خود معنای متن برسد؛ متن قرآن معنايی مستقل از خواننده دارد؛ آن معنا قابل كشف، قابل اثبات و قابل استناد به خداوند است و بر اساس اينها مفسر میتواند مقبولات خود را به متن عرضه كند و سپس آن متن يا آن مقبولات را تأييد يا رد میكند. در اينجا نسبيتی نيز پيش نمیآيد، چون امكان اينكه معنای قرآن را بدون آن پيشفهمها درك كند، وجود دارد. ادامه دارد ... |
مدیریت:تالارهای دانشگاه،دانشجو
مدیریت سابق تالارهای تلفن همراه
صفحه اختصاصی:
اولین مدرسه عشق که تأسیس شد / درس عشق علی و فاطمه تدریس شد
گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه ازلــی / اولـین کلمه که آمـوختند علـی بود علـی