وضعيت و شرايط کشور عراق در زمان عمليات والفجر 8
1- در اين سال، دولت عراق نيمي از توليد ناخالص داخلي سالانه خود؛ يعني در حدود 14 ميليارد دلار را به خريد تسليحات و فناوري ساخت سلاحهاي مورد نياز اختصاص داد.
2- در اين سال برتري کامل نظامي ارتش بعثي برقواي ايران برقرار بوده است. استعداد نيروي هوايي آن کشور حدود 600 فروند از انواع هواپيماهاي بمب افکن و شکاري شامل انواع هواپيماهاي توپولف، انواع ميگهاي جنگنده 21، 23، 25 و هواپيماهاي جنگي سوخوي 5 و 22 و جنگنده بمب افکنهاي ميراژ F1 و هواپيماهاي مخصوص حمل موشکهاي ضد سطحي به نام سوپراِتاندار بود که از فرانسه به همراه خلبان در اختيار گرفته بود. گفته ميشود در آن زمان، استعداد عملياتي نيروي هوايي عراق شش برابر نيروي هوايي ايران بوده است.
3- در اين سال کمکهاي مالي کشورهاي عربي به عراق از جمله عربستان سعودي، امارات، کويت و... همچنان ادامه داشته است و اين کشورها از نظر سياسي، اقتصادي، رواني و تبليغاتي نيز به شدت از رژيم صدام پشتيباني ميکردند. رژيمهايي مانند مصر و اردن نيز از نظر سياسي، تبليغاتي و کمکهاي نظامي در کنار صدام بودند.
4- در اين سال حمايت کشورهاي اروپايي از رژيم بعثي در زمينه صدور تسليحات به اين کشور افزايش يافت به گونهاي كه فرانسه هواپيماهاي ميراژ 0200-F1، سوپراتاندار و بمبهاي ليزري و موشکهاي ضد کشتي اگزوسه و موشکهاي ضد رادار و نيز بالگردهاي سوپر فِرِلون مجهز به موشکهاي اگزوسه براي پرواز بر فراز خليجفارس به منظور ايجاد توانايي در ارتش بعثي براي حمله به پايانههاي نفتي ايران و نيز نفکشها را در اختيار اين رژيم گذاشت. کشور آلمان نيز بر صدور فناوري ساخت سلاحهاي شيميايي به رژيم صدام افزود. شوروي نيز همچنان تسليحات پيشرفته خود از جمله انواع هواپيماها، بالگردها، تانکها و نفربرها و موشکهاي زمين به زمين دور برد را در اختيار اين رژيم قرار ميداد. همچنين رژيم صدام توانسته بود از کشور اتريش توپخانه صحرايي با برد بيش از 45 کيلومتر نيز دريافت کند.
5- در اين سال ارتش بعثي، تلاش ميکرد که جنگ را در خليجفارس و از طريق حمله به نفت کشها و بنادر نفتي ايران از جمله جزيره خارک گسترش دهد. از طرفي سعي ميکرد در جبهههاي زميني داراي آرايش دفاعي و نيز سيستم پدافندي قابل اعتمادي باشد و براي وارد کردن فشار رواني بر مردم ايران، به جنگ شهرها در مواقع خاصي ادامه دهد. در اين سال ارتش بعثي، توانايي حمله هوايي به شهرهاي دورتر ايران را هم پيدا کرد و علاوه بر آن مراکز اقتصادي ايران را مورد حمله هوايي نيز قرار ميداد.
6- همچنين در اين سال استفاده از کمکهاي اطلاعاتي آمريکا براي کنترل تحرکات نظامي ايران به ويژه از طريق هواپيماهاي آواکس مستقر در عربستان افزايش يافت و آمريکا کمکهاي اعتباري فراواني را تحت پوشش کمکهاي کشاورزي در اختيار رژيم صدام حسين قرار داد.
استعداد ارتش بعثي عراق
در هنگام وقوع عمليات والفجر 8 استعداد و توان رزمي کل ارتش بعثي در همه جبهه ها و در سراسر مرزهاي ايران و عراق عبارت بود از:
1- 5 لشگر زرهي شامل لشکرهاي 3، 6، 10، 12و 17
2- 3 تيپ مستقل زرهي شامل تيپ هاي 10، 1 و 2 گارد رياست جمهوري
3- 2 لشگر مکانيزه شامل لشکرهاي 1و5 و نيز 3 تيپ مکانيزه مستقل
4- 5 لشگر پياده سازماني شامل لشکرهاي 2، 4، 7، 8 و 11
5- 70 تيپ مستقل پياده از نيروهاي احتياط
6- 15 لشگر پياده که همگي پس از شروع جنگ تحميلي، سازماندهي شده و شامل لشگرهاي 14، 15، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 26، 27، 28، 31 و 35 مي شدند.
در مجموع ارتش عراق داراي نزديک به 6000 تانک و نفربر، 120 گردان توپخانه يعني در حدود 2500 عراده انواع توپخانه صحرايي و توپخانه پدافند هوايي و داراي 550 گردان پياده بود. ارتش اين کشور با قدرت خودروهاي ترابري خود در هر زمان قادر به جابجايي 3 لشگر پياده در هر نقطه جبهه بود و در عرض 24 ساعت مي توانست يک تيپ پياده را از جبهه اي به جبهه ديگر جابجا نمايد و ظرف 72 ساعت مي توانست يک تيپ زرهي را از دورترين نقطه به جبهه مورد نظر انتقال دهد.
در اين زمان ارتش بعثي توانايي بمباران مداوم جبهه هاي جنگ را در مدت يک ماه و بدون وقفه داشت. در اين شرايط و در هر زمان اين ارتش قادر بود تا 40 گردان توپخانه را در يک نقطه متمرکز کرده و در مقابل عمليات آفندي يگان هاي خودي با استعداد 100 گردان، مي توانست 300 گردان را از ساير جبهه ها آزاد و در مقابل نيروي تک کننده، آرايش و گسترش دهد.
در آن شرايط از مجموع استعداد فوق 360 گردان پياده، 68 گردان زرهي و مکانيزه در خطوط مقدم جبهه ها استقرار داشتند که با 90 گردان توپخانه صحرايي پشتيباني مي شدند. بنابراين ارتش بعثي قادر بود که در مقابل تک هاي ايران با 180 گردان پياده و 52 گردان زرهي و مکانيزه به عنوان واحدهاي احتياط، پاتک انجام دهد در آن زمان مجموع استعداد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي حدود 12 لشگر بود که مي توانست با 100 گردان آزاد به عمليات در هر نقطه اي، مبادرت ورزد.
استعداد دشمن در منطقه عملياتي
منطقه عملياتي والفجر 8 در حوزه استحفاظي سپاه هفتم ارتش بعثي، قرار داشت. مسئوليت اين سپاه از منطقه ابوالخصيب در جنوب شهر بصره تا رأس البيشه در دهانه اروند رود تعيين شده بود و قرارگاه تاکتيکي آن در ابوالخصيب قرار داشت. سپاه هفتم، طول خط پدافندي اروند رود را با دو لشگر 15 و 26 پياده و يگان هايي از نيروي ساحلي ارتش بعثي پوشانده بود.
لشگر 15 پياده با به کارگيري تيپ هاي 8، 104، 401، 436 و 439 پياده، دو گردان کماندويي،
پنج گردان تانک و نفربر، پنج گردان جيش الشَعبي و با پشتيباني آتشِ گردان هاي 15 و 20 توپخانه صحرايي، از ابوالخصيب تا جنوب سيبه- مقابل پالايشگاه آبادان- گسترش داشت.
لشگر 26 پياده نيز با به کارگيري تيپ هاي 107، 113، 110 و 111 پياده، ناوتيپ هاي 7 و 72
دريايي، گردان 22 دفاع الواجبات، دو گردان کماندو، دو گردان تانک و نفربر، چهار گردان جيش الشعبي و با کمک آتش پشتيبانيِ گردان هاي 22، 94، 79، 33، 632 توپخانه صحرايي، از جنوب زياديه تا رأس البيشه مستقر بود.
با شروع عمليات والفجر 8، لشگرهاي زير نيز به منظور تقويت يگان هايي در خط دشمن و همچنين
انجام پاتک هاي فوري، وارد منطقه درگيري شدند.
- لشگرهاي 10، 12، 6 و 3 زرهي
- لشگرهاي 2، 11، 4، 8، 7، 17، 19و 18 پياده
- لشگرهاي 5 و 10 مکانيزه
- تيپ هاي دفاع ساحلي لشگرهاي گارد رياست جمهوري
در مجموع، يگان هايي که از قبل و حين عمليات در جبهه فاو حضور يافتند، بر حسب تيپ و يا گردان مستقل به قرار ذيل مي باشد.
الف) پياده
تيپ هاي 414، 29، 702، 704، 442، 502، 111، 110، 104، 47، 501، 419، 48، 39، 22، 23، 2،
602، 603، 703، 96، 95، 108، 421، 424و5
ب) پياده ساحلي
تيپ هاي 440، 441، 443
ج) زرهي
تيپ هاي 30، 16، 34، 42، 26 و گردان هاي تانک 17 تموز، الرافدين، ذوالنورين و گردان 43 از لشگر 5
د) مکانيزه
تيپ هاي 25، 20، 15، 8 و 24
ه) نيروي مخصوص
تيپ هاي 65، 66، 68
و) گارد رياست جمهوري
تيپ هاي 1 مکانيزه، 2 کماندو، 3 نيروي مخصوص، 4 مکانيزه و 10 زرهي و يک گردان کماندويي
ز) کماندو
تيپ هاي کماندويي سپاه هاي 3، 4، 6، 7، تيپ هاي 73 از لشگر 17، گردان حطين، گردان 5 از لشگر 26، گردان کماندويي لشگر 15
ح) جيش الشعبي
شش قاطع جيش الشعبي تحت امر لشگر 26
جيش الشعبي به نيروهايي مي گفتند که از مردم عادي تشکيل شده و سازمان نسبتاً ضعيفي داشته و افراد آن از آموزش هاي کافي برخوردار نبودند. اين واحدها به عنوان پيش مرگ لشگرهاي ورزيده ارتش بعثي عمل مي کرده و براي کند کردن حرکت پيشروي رزمندگان اسلام، تا رسيدن يگان هاي اصلي دشمن، از آن ها استفاده مي شد.
استراتژي نظامي دشمن
راهبرد نظامي دشمن در هنگام انجام عمليات والفجر 8 براي ادامه جنگ در سرتاسر جبهههاي نبرد، عبارت بود از:
1- استراتژي دفاع مطلق در جبههها، به منظور از دست ندادن سرزمين و مستحکم سازي خطوط اول دفاعي با کمک فعاليتهاي شديد مهندسي و مسلح کردن زمين با انواع موانع و ميادين مين و نيز تکهاي محدود به مواضع قواي ايران
2- فرسايشي کردن جنگ و خسته کردن ايران، با نپذيرفتن شرايط جمهوري اسلامي ايران
3- گسترش جنگ به خليجفارس و باز کردن جبهه دريا و حمله به نفت کشها و پايانههاي نفتي ايران به منظور قطع درآمدهاي نفتي کشور و ايجاد فشار اقتصادي بر مردم.
4- توسعه جنگ به عمق کشور ايران از طريق جنگ شهرها و حمله هوايي به مراکز اقتصادي کشور با کمک دريافت هواپيماهاي دور پرواز از شوروي و فرانسه و نيز موشکهاي زمين به زمين.
5- استفاده گسترده از سلاحهاي شيميايي در جبهههاي جنگ و به ويژه در مقابل هرگونه تهاجم و پيشروي نيروهاي ايراني
6- استفاده از سازمان منافقين براي اجراي عمليات جاسوسي و جمع آوري اطلاعات از جبهههاي ايران و آماده کردن ارتش اين سازمان براي انجام عمليات تهاجمي عليه مواضع رزمندگان اسلام.
7- درگير نگه داشتن بخشي از توان رزمي جمهوري اسلامي ايران در مناطق شمال غرب کشور از طريق گروههاي مسلح دموکرات و کومله در درگيريهاي داخلي.
سازمان رزم خودي
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با تشکيل قرارگاه تاکتيکي خاتم الانبيا(ص) هدايت و اجراي عمليات والفجر 8 را با دو قرارگاه عملياتي کربلا و نوح بر عهده داشت. پاسگاه تاکتيکي قرارگاه مرکزي خاتم الانبياء با فاصله 1700 متر از خط مقدم و در بين نخلستانها در پشت اروندرود احداث شد تا بتواند از نزديک، هدايت عمليات را بر عهده گيرد. اين براي نخستين بار بود که قرارگاه مرکزي عمليات در نزديک ترين نقطه به خط اول جبهه و زير برد آتشهاي خمپاره دشمن، احداث ميشد. شرايط ويژه اين عمليات موجب شده بود که فرماندهي کل سپاه، قرارگاه تاکتيکي خود را در بين رزمندگان آماده براي تک و در نزديک ترين مکان به خط تماس با دشمن، برپا نمايد.
پس از تصرف منطقه فاو و منتفي شدن مأموريت قرارگاههاي نجف در جزاير ام الرصاص و بوارين، اين قرارگاه نيز به قرارگاههاي کربلا و نوح براي مقابله با پاتکهاي دشمن به آنها پيوست.