آدمي ساخته افكار خويش است
یک شنبه 17 مرداد 1389 5:05 PM
ساعت شش صبح است.صداي زنگ ساعت را ميشنويد كه خودتان شب قبل كوك كردهايد تا ساعت شش بيدار شويد. با خود ميگوييد: "نه، يك روز ديگر. من ميخواهم بخوابم." ساعت را خاموش ميكنيد و دوباره ميخوابيد
.
نيم ساعت بعد با وحشت ازخواب ميپريد و ميبينيد كه بله ديرتان شده است
.
با عجله آماده ميشويد و بدون خوردن صبحانه از خانه بيرون ميرويد
.
همانطور كه رانندگي ميكنيد با خود ميگوييد: "نه من دير نميرسم
!
نبايد دير برسم....." در همين فكرها هستيد كه افسر پليس دستور توقف ميدهد. چرا؟ چون با سرعت غيرمجاز راندهايد و بدتر از همه اين كه فراموش كردهايد اتومبيلتان را بيمه كنيد. يك موقعيت دشوار و يا به تعبير عدهاي، يك بدشانسي تمام عيار! به اين ترتيب نه تنها دير ميرسيد بلكه جريمه هنگفتي را هم بايد پرداخت كنيد! داستان كوتاه بالا را كه خوانديد. موقعيت بالا و يا حداقل موقعيتهايي مشابه براي بسياري از مردم روي ميدهند. واقعا در اين ميان علت و مسبب اصلي چيست وكيست؟ تصادف، بدشانسي، سرنوشت و يا خود آن شخص؟
من با جرات ميگويم كه اگر نقش عوامل حاشيهاي را كنار بگذاريم، عامل اصلي شكلدهنده حوادث بد و رويدادهاي خوشايند، "فكر" انسان است
.
زماني كه شما با رويداد تلخي روبهرو ميشويد كه برايتان دردسر ميسازد و طي آن انرژي و زمان زيادي را از دست ميدهيد، خودتان با تصورات ذهني وافكارتان به آن عينيت بخشيدهايد. شايد فكر كنيد دارم شوخي ميكنم و يا اين كه چه حرف نامعقول وغيرمنطقي ميگويم. احتمالا از خود ميپرسيد: "مگر ممكن است من بخواهم كه برايم اتفاق بدي بيفتد و اين همه رنج بكشم؟
!"
بيشتر توضيح ميدهم. قوانيني در اين جهان هستند كه همه انسانها مطابق آنها زندگي ميكنند و در واقع خودشان از اين قوانين خبر ندارند. البته قوانين راهنمايي و رانندگي و قوانين حقوقي، آن دستهاي هستند كه انسانها تدوينشان كردهاند و آگاهانه از آنها تبعيت ميكنند ولي منظور ما اصول و مباني ديگري است كه بسيار قدرتمندتر و مستحكمتر بوده بر زندگي همه انسانها سايه افكندهاند و نفوذ دارند
.
سادهترين اين اصول درباره تاثير تفكر و ذهنيتهاي انسان بر زندگياش است. "هر چه فكر كني، همان خواهي شد." بله به همين سادگي. هيچ لغت و عبارت پيچيده و ديرفهمي در آن نيست." هر چه فكر كني، همان خواهي شد. "و هر جور كه فكر كني، همانطور زندگي خواهي كرد
."
در اين جا ميخواهيم اين مسئله ساده و در عين حال عميق و پرمعني را در رابطه با پول، ثروت و دارايي هر شخص، بررسي نماييم
.
از شما سوال ميكنم: عقيدهتان راجع به پول چيست؟ درباره وضع ماليتان چه نظري داريد؟ خوب است و راضي هستيد يا آنطور كه ميخواهيد و لازم داريد پول در نميآوريد؟ شايد هم از آن گروهي هستيد كه با وجود يك حساب بانكي يا بهتر بگويم؛ حسابهاي بانكي غني و پر، باز هم ناراضيايد؟ شايد هم برعكس است و هر روز به ليست بدهكاريهايتان نگاه ميكنيد و سعي داريد هر چه زودتر آنها را بپردازيد؟ ممكن هم است كه اشخاص زيادي به شما بدهكار باشند؟
دوست داريد آنقدر پول داشته باشيد كه هر چه خواستيد، بخريد؟
در آن قانون سادهاي كه گفتيم، افكار مثل آهن رباهايي هستند كه اعمال را جذب ميكنند و اين اعمال جذب شده در كنار هم مجموعه زندگي را تشكيل ميدهند و همچنان افكار تغيير يافته و ثابت هستند كه اعمال را جهتدهي وهدايت نموده روند زندگي هر كسي را به پيش ميرانند
.
يك نمونه: شخصي مدام درباره بدهكاري، قرض، وام بانكي و قبضهاي متعدد فكر ميكند. به نظر شما اين فرد حساب بانكياش را چطور ميبيند؟ در بيشتر مواقع اگر تصوير ذهني شما همواره درباره قرض و بدهكاري و بازپرداخت وام باشد، باز هم اينچنين مواردي انتظارتان را خواهد كشيد
.
شايد بگوييد فقط با فكر كردن راجع به ثروت و فكر كردن راجع به قرض و بدهكاري كه كسي ثروتمند يا فقير نميشود. بله دقيقا همين است. كساني كه اكنون نامشان در ليست ثروتمندان طراز اول جهانست هم از ابتدا ميلياردر نبودهاند. نام "بيل گيتس" براي بسياري آشناست
.
همان خالق امپراطوري مايكروسافت. آيا او كه حالا اينچنين ثروت عظيمي دارد، قرض، بدهي و صورت حسابهاي متعددي نداشته كه ميبايست پرداخت كند؟ آيا او هيچ دغدغه خاطري نداشته است؟ البته كه داشته! ولي تفاوت بيل گيتس و ثروتمنداني چون او، در طرز تفكر و نگرش آنهاست. آن چيزي كه ذهن آنها را اشغال ميكند، نه قرض و بدهكاري بلكه ثروت و دارايي است و آنچه كه ميتوانند پس ازاين كه موفق شدند و به ثروت رسيدند، انجام دهند و خلق كنند
.
شايد بگوييد كه بيل گيتس است كه بيل گيتس است! همه كه مثل او نميتوانند باشند
!
همه ميتوانند با نهايت توانشان سعي كنند تا با هدايت افكارشان در سمت و سويي مثبت و مفيد، اهداف خود را واقعيت بخشند. بله همه نميتوانند ثروتهاي افسانهاي صاحب مايكروسافت و امثال او را به دست آورند. ولي يك واقعيت، انكارناپذير است و درباره همه انسانها صدق ميكند: افكار مثبت، مفيد و سازنده، اعمالي مفيد، سازنده و مثبت را شكل داده به خود جذب ميكنند كه حياتي متناسب با ماهيتشان را رقم خواهند زد
.
يك مثال كاملا ملموس و عيني: بارها پيش آمده كه مدتي راجع به شخصي كه چند وقتيست نديدهايم، فكر ميكنيم و كارها و حرفهايش به يادمان ميآيد. با خود ميگوييم كه چند وقت است از او خبر ندارم. الان چه كار ميكند؟ چند روز بعد يا همان روز تلفن زنگ ميزند و خود اوست! همان دوستي كه مدتيست راجع به او فكر ميكنيد
!
اين افكار شما هستند كه آن چه بخواهيد را برايتان شكل ميدهند. پس تفكرات و ذهنيات خود را به سمت شادي، نشاط، سلامت و موفقيت خود و خانواده و اطرافيانتان سوق دهيد. زماني كه تلاش ميكنيد تا كاري را به نتيجه برسانيد، هميشه انتظار بهترينها را داشته باشيد
.
موريس مترلينگ گفته مشهوري دارد: آدمي ساخته افكار خويش است. فردا همان خواهد شد كه امروز ميانديشيده است
.