0

مسابقه سوگواره صفر

 
hakan_2012
hakan_2012
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1389 
تعداد پست ها : 815
محل سکونت : آذربايجان شرقي

پاسخ به:مسابقه سوگواره صفر
دوشنبه 26 دی 1390  12:16 PM

سوال تستی

پاسخ

1

الف

2

الف  

3

د

4

ب

5

 ج

6

ب

7

الف

8

د

9

           ب

پاسخ سوالات تشریحی

سوال 1 تشریحی :بعد از جنگ بدر که لشکر پیامبر اسیرهایی گرفته بودند پیامبر دستور داد 2 نفر از اسیران خطرناک را گردن بزنند در این حال انصار از ترس اینکه نکند پیامبر با همه اسرا چنین کند به پیامبر گفتند ما 70 نفر اسیر کرده و 70 نفر را کشته ایم این ها از قبیله تو وهستند آنها را به ما بده تا در مقابل آنها فدا بگیریم پیامبر منتظر دستور خداوند بود که آیات نازل شد بیشترین مبلغ فدا 4000 درهم و کمترین 1000 بود قریش مبلغ فدا را فرستادند تا اسیران آزاد شدند داماد پیامبر نیز در بین اسرا بود که زینب دختر پیامبر گردنبند هدیه حضرت خدیجه را برای آزادی شوهرش فرستاد و پیامبر با شرط اینکه دخترش پیش پیامبر برگردد دامادش را آزاد کرد.

سوال 2 تشریحی:پیامبر همیشه می فرمود حسن و حسین سید جوانان اهل بهشتند هرکس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته است و هرکس با آنها دسمن باشد با من نیز دشمن است این دو گلهای خوشبوی من در دنیا هستند خداوند بوسیله فرزندم حسن بین دو گروه از مسلمانان را اصلاح میکند آن حضرت، گاهی نوه‌اش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت می‌داده است. از جمله افرادی که نامش جزو راویان و محدثان از رسول خدا صلی الله علیه و آله در تاریخ ثبت گردیده، امام حسن مجتبی علیه السلام است. امام که در حیات پیامبر صلی الله علیه و آله هنوز ده سال نداشت،  با دریافت گفته های پیامبر که گاهی آیات وحی  بود و گاهی روایات، آنها را از سینه پیامبر به سینه خودش منتقل کرده و سپس به دیگران انتقال می داد.امام حسن علیه السلام با شنیدن آیات وحی که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله  فرود می آمد، بی درنگ  به منزل آمده و آنها را برای مادرش حضرت فاطمه زهرا(س) قرائت می کرد که این مساله باعث تعجب امیر مومنان علیه السلام شده بود.

آورده اند که: امام مجتبی علیه السلام هفت ساله بود که به همراه پیامبر در مسجد حضور می یافت و آنگاه که آیات جدید بر او نازل می شد، همان ها را از زبان جدش می شنید و آنگاه که به خانه باز می گشت، برای مادرش فاطمه تلاوت می کرد، به گونه ای که هرگاه امیرمومنان وارد خانه می شد، ملاحظه می کرد آیات جدیدی  که بر پیامبر نازل گردیده نزد فاطمه است. از آن حضرت جویا می شد، فاطمه می فرمود: از فرزندت حسن.بدین جهت، روزی علی بن ابی طالب علیه السلام زودتر به خانه آمد و از دید فرزندش پنهان گشت تا آیات جدید را که بر پیامبر نازل شده بار دیگر از فرزندش بشنود. امام حسن علیه السلام وارد خانه شد؛ همین که خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند، زبانش به لکنت افتاد و از خواندن سریع باز ماند. مادرش شگفت زده شد. امام حسن علیه السلام گفت: مادر! تعجب نکن، گویا شخصیت بزرگی در خانه است که با شنیدن سخنانم، مرا از سخن گفتن باز می دارد! در این هنگام، امیرمومنان علیه السلام از محل اختفا بیرون آمده و فرزندش حسن را در آغوش گرفت و بوسید

 

 

سوال3 تشریحی : هرکس روز غدیر مومنی را دیدار کند ، خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد میکند و قبرش را توسعه میدهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت میکنند و او را به بهشت بشارت میدهند.

 

hakan....

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها