0

1-9 : تحلیل افسانه شناسی از نظر عقلی

 
djmojtaba
djmojtaba
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : مهر 1390 
تعداد پست ها : 83
محل سکونت : یزد

1-9 : تحلیل افسانه شناسی از نظر عقلی
جمعه 16 دی 1390  2:28 PM

 تحلیل شناسی از نظر عقلی به شما کمک میکنه که بفهمین تمام تابلوهایی که توضیحش داده شد از کجا بوجود اومده اند و واقعیت رو از تابلوهایی که در قسمتهای بالا دیدین جدا میکنه... 

مبداء (Origin) 
تابلوی اول 

در این تابلو متوجه میشیم که مردم قبل از اومدن "خدا" در حال جنگ با یکدیگر بوده اند.این جمله میتونه نشون دهنده ی این باشه که وقایع اولین تابلو در زمان جنگ داخلی (در میانه قرن نوزدهم) روی داده... 

تولد (Birth) 
تابلوی دوم 

دو انسان تونستند خدایی رو به کمک تمرینهایی روحانی به دنیا بیارند.در افسانه مشخص شده که این دو فرد (نمادی از آدم و حوا) با عرضه ی چیزی خاص به خورشید , موجودی به نام "خدا" را به دنیا میاورند... 

رستگاری (Salvation) 
تابلوی سوم 

به نظر میرسه که این "خدا" ی تازه وارد خیلی سریع و یکدفعه ظاهر میشه و همچنین بعد از ظاهر شدن این خدا اتفاقهای عجیبی در شهر شروع به رخ دادن میکنه... 

خلق (Creation) 
تابلوی چهارم 

اتفاقات عجیبی توی شهر به وقوع میپیونده...مردم شروع به دیدن چیزهای عجیبی میکنند...بعضی وقتها فرشته ها و بعضی وقتها خدایان باستانی سرخ پوستان ساکن در اینجا (Xuchilbara و Losbel Vith) رو میدیدند....یکی از این خداها روی سرش شیئی هرمی شکل (Xuchilbara) بود. 
در بین این موجودات جدید , زنی بود که لباسی قرمز بر تن داشت (بعدا معلوم میشه که قیافه اش بی نهایت شبیه به Alessa هست) و دارای قدرتهایی فراتر از هر موجودی بود که در شهر دیده شده بود...بعدها به این زن در لباس قرمز "خدا" گفته شد..."خدا" ی شهر Silent Hill... 

انتظار و عهد (Promise) 
تابلوی پنجم 

"خدا" به طوری ناگهانی قدرتش رو از دست میده و نابود میشه...این اتفاق به احتمال زیاد در سال 1865 روی میده یعنی درست زمانی که جنگ داخلی شهر به پایان میرسه و شادی همه جا رو میگیره...با از بین رفتن غم و آمدن شادی , "خدا" که از نیروی روانی "غم و ناراحتی مردم در حال جنگ"  به وجود اومده بود , وجودیتش رو از دست میده... 
وقتی که دوباره سعی در به دنیا آوردن "خدا" میشه (در همان سال یعنی سال 1865) عاملی جلوی این تولد دوباره رو میگیره و بدین ترتیب "بهشتی" که قرار بود توسط "خدا" ساخته بشه , ساخته نشد. 

ایمان (Faith) 
تابلوی ششم-آخرین تابلو 

آنهایی که میخواستند "بهشت موعود" شکل بگیره و به آرزوشون نرسیده بودند , اقدام به تاسیس "فرقه ی شهر" کردند تا بتوانند با کمک قدرت آن , بهشت را از نو بسازند (در LM تایید میشه که فرقه بعد از جنگ داخلی شهر بوجود اومده که تقویت کننده ی نظریه ی فوق است) 
درست بعد از بوجود آمدن فرقه ی شهر , افرادی که تاثیر زیادی در بوجود آمدن "خدا" داشتند موفق به گرفتن عنوان "سن" (همون Saint در انگلیسی و سن در فارسی مثل سن پترزبورگ) شدند.افرادی که این عنوان را گرفتند شامل سن نیکولاس و سن جنیفر (و یا افرادی دیگر) میشدند. 
بر طبق قوانین فرقه , افراد دیگر و مردم معمولی باید به حرف برگزیدگان گوش میکردند و به آنها عمل میکردند تا به "خدا" نزدیکتر شوند. 

2. خدا (The God)


"خدا" یکی از اعضای جدانشدنی فرقه و شهر SH بعد از وقایع جنگ داخلی بوده...علی رغم اینکه این خدا همیشه همراه با شهر و فرقه بوده ولی تصویر و شکل این خدا هر دفعه با تغییر طرز تفکر اعضای فرقه تغییر میکرده... 
بعنوان مثال در کتاب Silent Hill God Ethymology "خدا" دارای تصویرهایی فراوان است.یکی از تصویرها زنی بلند مو در لباس قرمز را نشان میدهد , درحالیکه در تصویری دیگر "خدا" موجودی بزرگ با بالها و شاخهایی شیطانی است...حتی در یکی از تصاویر زنی زجر کشیده با موهایی سیاد میبینید که به شدت یادآور دختری کوچک است که در اتاقش سوزانده شده بود (Alessa). 

2-1 : اسم اصلی خدا


همینجا لازمه که نامهای "خدا" رو یاد بگیرین تا بعدا چیزی رو قاطی نکنین...با توجه به تمام چیزهایی که در قسمت اول بیان شد ما الان میدونیم که "خدا" یه موجود مفعول هستش...میتونه "شیطان" باشه و یا "خدا" , که همش به ذهن فرد سازندش بستگی داره... 
این موضوع در SH معنی دیگه ایی پیدا میکنه...هر کسی "خدا" رو اونجوری فرض میکرده که دوست داشته...و همین موضوع باعث به وجود اومدن نامهای زیاد و مختلفی برای اون میشه... 
لیست نامهای "خدا" عبارتند از : 

1)Lord Of Serpents And Reeds  - ارباب مارها وعلفها (به طور عامیانه فقط ارباب) 
*این نام از افسانه ی "تولد" (مربوط به تابلوی "تولد") شکل گرفته که یادآور عرضه کردن "مار" و "علف" به خورشید توسط Adam و Eve هست. 
این موضوع که کلمه ی Lord در LM با زبان انگلیسی رایج در قدیم استفاده شده (بعنوان مثل در زبان انگلیسی قدیم بجای Your از Thy استفاده میشده) به این معنی است که اسم Lord  یکی از قدیمیترین نامهای "خدا" بوده... 

2) Creator Of Paradise – خالق بهشت 
*با توجه به کتاب Silent Hill God Ethymology درمیابیم که یکی دیگر از نامهای "خدا" , "خالق بهشت" بوده که یادآوری از تابلوی "خلقت" هست. 

3) She – اون (مونث) 
*مشخص شده که قبل از بدست گرفتن قدرت توسط  Claudia و تحت تسلط گرفتن فرقه , رهبران قبلی فرقه از He (اون "مذکر") استفاده میکردند.بعد از به قدرت رسیدن کلودیا , این اسم دوباره به She برمیگرده که ناشی از طرز تفکر کلودیا در مورد "خدا" بوده که "خدا" رو نمادی از دوستا دوران کودکیش یعنی Alessa فرض میکرده و بهمین جهت بهش لقب زنانه داده... 

4) God – خدا 
*اسم معمول این موجود 

5) Incubus – روح شیطانی 
*کلمه ی Incubus به بختک هم معنی میشه که در جوامع غرب به روح شیطانی گفته میشه که در هنگام خواب شبانه ی زنها به سراغشان میاد.این اسم از یکی از تصویرهای معروف فرقه به نام Halo Of The Sun برگرفته شده (که جزو تابلوهای کلیسای فرقه نیست و علامت سری Silent Hill هم محسوب میشه و علامتی معروف هست) و همچنین در LM خدای Alessa با این نام شناخته میشود. 

6) Sammael – سامائل 
*نام خدایی که Dahlia Gillespie به اون اعتقاد داشت. 

7) Hades – هیدیس (خدای مردگان و دنیای زیرین در یونان باستان) 
*روی T-Shirt یی که شخصیت Jasper Gein در قسمت چهارم بازی پوشیده میتونین عکس خدای Alessa رو ببینین که زیرش نوشته شده : Hades 

8) Succubus – سوکوبوس (شیطانی که بنابر افسانه ها , شبها به شکل زنهای زیبا در آمده و با مردها همخواب میشود) 
*این موجود دقیقا متضاد Incubus یا همون بختک هست.بختک در افسانه ها شیطانی است که شبها پیش زنها میرود و Succubus در افسانه ها شیطانی است که شبها پیش مردها میرود. 

9) Devil – شیطان 
*نامی که به خدای Walter Sullivan داده شده بود. 

3. خدایان و موجودات دیگر


بغیر از "خدا" , موجودات مهم دیگری هم در فرقه موجود هستند که لیست آنها به شرح زیر خواهد آمد : 

3-1 : مادر مقدس (Holy Mother) 

با توجه به عقاید فرقه , خدا درون رحم "مادر مقدس" قرار داره و همچنین میدونیم که "خدا" به وسیله ی دو انسان موجودیت پیدا کرده... 
پس به راحتی میشه نتیجه گرفت که کسی که با قدرت ذهنش (رحم خدا) این موجود رو به دنیا آورده , همون "مادر مقدس" محسوب میشه...برای مثال در قسمت اول Silent Hill شخصیت آلسا همون "مادر مقدس" محسوب میشه و در قسمت چهارم هم شخصیت والتر سالیوان "مادر مقدس" به حساب میاد. 
افراد عضو فرقه اعتقاد دارند که "مادر مقدس" ممکنه کشته بشه ولی از بین نخواهد رفت (درست مثل Alessa که بعد از کشته شدن به درون شخصیت Cheryl رفت و در آنجا زنده ماند) که وابسته به قدرت فرشته ی نگهبان یعنی Valtiel هستش (درباره ی Valtiel در پایین توضیح آورده شده است) و همچنین اعتقاد به این دارند که "مادر مقدس" در بهشت خود به زندگی ادامه خواهد داد (درست مثل والتر و آلسا که به زندگیشون در دنیایی که از ذهنشون به وجود اومده بود , حتی بعد از مرگشان هم ادامه دادند) و در زمانی که "خدا" بار دیگر به دنیا بیاد , دوباره بر این زمین قدم خواهند گذاشت (Decent Of The Holy Mother) 

3-2 : والتیل (Valtiel) 

فرشته ی نگهبانی که در عمیقترین قسمت ذهن اعضای فرقه جای گرفته است.این فرشته من رو به شدت یاد یکی از اعضای متعصب فرقه میندازه که خیلی به "خدا" نزدیک بوده...اسم Valtiel مشتقی از کلمه ی انگلیسی Valet (به معنی خدمتکار) و پسوند –el (که مربوط به el کلمه ی Angel و یا همون فرشته است) میباشد. 
به طور کلی Valtiel به معنی "فرشته ی خدمتکار" هست و در Lost Memories نیز این فرشته به عنوان "مامور خدا" شناخته میشود. 
فرقیون عقیده دارند که کار این فرشته نظارت بر *تولد دوباره ی خدا* هست.همچنین والتیل مواظب "مادر مقدس" هست و سلامتیش رو حفظ میکنه و حتی بر اساس عقیده ی برخی از اعضای فرقه , فرشته ایست که میتواند "مادر مقدس" را در صورت افتادن اتفاقی برای وی زنده کند. 
و در نتیجه این فرشته نگهبان سیکل تولد ناپایان "خدا" بر روی زمین است و بدین ترتیب میتواند بی نهایت بار فرصتهای مناسبی را برای تولد دوباره ی "خدا" مهیا کند ( و در قسمت سوم بازی Silent Hill این فرشته برای مادر مقدس یعنی Heather به بار آورنده ی Save های بی پایان است که نشان دهنده ی فرصتی برای زنده کردن "مادر مقدس" توسط والتیل است) 
شخصیت Valtiel در شهر SH چنان محبوب میشود که در هر جایی نشانی از آن دیده میشده است.حتی اعدام کنندگان Toluca Prison هم برای "نزدیکی بیشتر به خدا" سعی میکردند قیافه ی خود را هر چه بیشتر شبیه به Valtiel بکنند.(Valtiel در واقع نخستین نمونه ی آزمایشی اعدام کنندگان شهر SH شد) 
از اونجاییکه Alessa Gillespie به این فرشته به شدت اعتقاد داشته , هر دفعه ایی که Heather بخاطر چیزی کشته میشه , در دمویی کوتاه Valtiel رو میبینید که با گرفتن بدن مرده ی Heather و کشیدن آن به جایی نامعلوم مقدمات تولد دوباره ی وی را (تولد دوباره ی مادر مقدس) فراهم میکند و بدین ترتیب شانس دوباره ایی به "مادر مقدس" (Heather) میدهد تا دوباره برای به دنیا آوردن "خدا" تلاش کند. 

تصویر Valtiel : این فرشته یونیفرم مخصوصی رو بر تن میکنه و بدنش پر از جای سوختگی هست (به نظر میرسه که این فرشته در مراسم سوزاندن که یکی از مراسم مذهبی فرقه محسوب میشه جایگاه خاصی داشته). 
والتیل دارای نشان Halo Of The Sun هست که نمادی از زندگی دوباره و تولد مجدد محسوب میشه (در Silent Hill 3 شما قادر بودید که به کمک این علامت بازی را Save کنید) و نشون دهنده ی اینه که والتیل برای بارهای متوالی و ناپایان میتونه به "مادر مقدس" شانس دوباره برای زندگی بده. 
اگه به شانه ی Valtiel دقت کنین , نمادی از Seal Of Metatron رو میبینین.جالبه که اشاره کنم که در کتاب Otherworld Laws به دو چیز نام "مامور خدا" داده شده...یکی از اینها Valtiel هست و دیگری Seal Of Metatron هستش...بعضیها شاید فکر کنند که ممکنه بین این دو ارتباطی باشه... 

3-3 : Xuchilbara & Losbel Vith 

قبل از اینکه آمریکایی ها با ورودشون به SH , اقدام به اخراج قبایل سرخ پوست از این شهر بکنند , این قبایل به پرستیدن خورشید میپرداختند و در عین حال دو خدا را قبول داشتند. 
خدای اول با نام Xuchilpaba شناخته میشد که بعدها توسط محلیها به Xuchilbara تغییر نام داد.Xuchilbara خدای قرمز احیا بود که به جای سر , کلاهی هرمی شکل بر روی سرش قرار داشت (قبایل سرخ پوست به همین خاطر احترام زیادی به اشکال هرمی شکل میگذارند). 
خدای دوم نیز (که کمتر شهرت دارد) با نام Losbel Vith شناخته میشد...Losbel Vith خدای زرد بود که ردای زردی همیشه بر تنش خودنمایی میکرد. 
همچنین دو مراسم قربانی کردن نیز در SH موجود است. 
مراسم *قرمز* خون و مراسم *زرد* سوزاندن 
همونطوری که متوجه شدین این مراسم مربوط به دو خدایی هست که دربارشون توضیح داده شد. 
فعلا همین موارد رو در مورد مذهب سرخ پوستها بدونین کافیه...بعدا به طور مفصل در مورد عقاید و مراسموشن توضیح میدم. 

معانی اسمها :


با توجه به چیزهایی که سازندگان بازی در Lost Memories نوشته اند , اسمهای خدایان فرقه ی SH به اسمهای خدایان سرخ پوستها بر میگرده... 
Xuchilbara در زبان مایاهای سرخ پوست بسیار نزدیک به کلمه ی Xibalba هستش که به معنی "Otherworld" و یا "Underworld" هستش.مشخص شده که سرخ پوستهای این قبیله (سرخپوستهای قبیله ی مایا) یک سری مراسم قربانی دادن خونبار داشتن که هدف اصلیشون از این کار "باز کردن دروازه های Underworld " بوده... 
اسم Losbel Vith هم در زبان مایاهای سرخپوست (سرخپوستهای قبیله ی مایا) به معنی "چرخه ایی اشتباه از گوشت بدن" هستش که اشاره به عقیده و اعتقاد این سرخپوستان به دوباره زنده شدن داشته... 

4. انسانهای پرهیزگار فرقه سایلنت هیل (سن = سینت = Saint)


این افراد به خاطر کارهای خاصی که برای فرقه انجام داده بودند نایل به گرفتن لقب Saint و یا همون "سن" شدن...در اینجا بالاخره به طور کامل در مورد این افراد و نقشی که در فرقه ی شهر داشتند به طور کامل توضیح میدیم... 

4-1 : سن نیکولاس (St Nicolas)


"دستهاي معجزه آسا...دكتري براي خدا" نوشته ايي است كه در كليساي فرقه به توصيف سن نيكولاس ميپردازد.اين موضوع مشخص است كه بعد از اولين ظهور , سن نيكولاس يكي از اعضاي اصلي و مرتبط با فرقه محسوب ميشد و همچنين اين موضوع روشن ميشه كه سن نيكولاس خودش يكي از افرادي بود كه در بوجود آوردن "فرقه" سهمي بزرگ داشته است. 
حالا بگذارين نگاهي به عكسي خاص بيندازيم ( حواستون باشه كه براي اين عكس شما حتما بايد قسمت سوم رو بازي كرده باشين و حتما بايد به عكسهاي درون كليسا دوباره نگاهي انداخته باشيد . ) 
جمجمه ايي بر روي ميز" : از زماني بسيار دور جمجمه نمادي از دكترها محسوب ميشده...همچنين اين موضوع قابل توجه است كه اجزايي كه روي ميز *مقدس* قرار گرفته اند , دقيقا چيزهايي هستند كه *تقدس* را از ميز دور ميكنند. 
لباس زردي كه بر تن دكتر است , ميتونه نشون دهنده ي چي باشه ؟ آيا ميتونه نشون دهنده ي اين باشه كه سن نيكولاس يكي از دنباله روهاي خداي زرد بوده ؟ Losbel Vith ؟ 
بگذارين عكس بعدي رو چك كنيم...روي ميز خود نيكولاس ما ميتونيم لباسهاي "خود دكتر" رو ببينيم (اين لباس بيشتر شبيه لباس پاتولوژيست ها هستش)...و دقيقا اينجا هستش كه ما جالبترين قسمت عكس رو ميبينيم... 
اين لباسها قبلا هم ديده شدن...توي تن Valtiel...و توي تن اعدام كننده هاي زندان زيرزميني تولوكا... 
ولي وقتي كه نيكولاس ميتونست كه دكتر خدا باشه (در سال 1865) هيچ زنداني وجود نداشت...هيچ فرقه ايي و مهمتر از همه , هيچ والتيلي وجود نداشت. 
اين ميتونه نشون دهنده ي اين باشه كه لباس والتيل بوده كه از سن نيكولاس نمونه برداري شده بوده‌(نيكولاس نمونه ايي از يكي از فرشته هاي فرقه ميشه) و همچنين لباس اعدام كنندگان نيز كپي دقيقي از لباس سن نيكولاس بوده. 
حالا به اينجا يه نگاهي بندازين : 

1. هم سن نيكولاس و هم والتيل نمادي از انسانيت در درون فرقه محسوب ميشدن 
2. هر دوي اونها لباس دكترهاي سرخ پوست رو بر تن داشتن 
3. هم نيكولاس و هم والتيل , داراي مسئوليت حفظ امنيت "مادر و خدا" بودن...هر دوشون وظيفه داشتن تا "مادر و خدا" رو زنده نگه دارن و در مواقع بحراني , زندگي رو به اونها برگردونن...و همچنين هر دوي اونها شاهد و نظاره گر تولد محسوب ميشدن... 
4. همچنين هر دوي اونها , از نظر بدني (به غير از صورت) شبيه به هم محسوب ميشدن 
حالا شما رو دوباره به ياد شكل و شمايل والتيل ميندازم : 
بدنش مثل اين هست كه مچاله شده...و پر از جاهاي سوختگي وحشتناك هست. 
نيكولاس نماد اصلي والتيل بود و والتيل نمونه ايي گرته برداري شده از نيكولاس محسوب ميشد.جاي زخمهاي روي بدن والتيل را ميتوان به اين خاطر دانست كه نيكولاس در انتهاي زندگيش , خود را با مراسم "سوزاندن زرد" به دنياي ديگر منتقل ميكند. 
با اينكه نيكولاس با سوزاندن خود به زندگيش پايان داد , ولي نمادي از وي توسط ديگر افراد فرقه ساخته شد كه از نظر اين افراد مجموعه ايي از تمام چيزهايي بود كه يك فرشته ي نگهبان خدا بايد ميداشت : والتيل 
 

4-2  سن جنيفر ( جنيفر كارول )


اون از ابتدا به عنوان یکی از رازدارهای خدا شناخته شد (بخاطر اینکه یا در هنگام تولد اون بوده و یا به اون کمک کرده) و بخاطر همین هست که در رده ی Saint ها و در ردیف کسانی چون نیکولاس قرار گرفته بود.بعد از مرگ خدا نیکولاس و "زنی در ردای سفید" اقدام به ساختن فرقه میکنند و جمع کردن مسیحیان به دور فرقه شروع میشود. 
جنیفر یکی از اولین مسیحیانی بود که به فرقه گرویده بود و بهمین دلیل توسط مسیحیان دیگر کشته میشود ( میتوانید یادبود وی را در پارک مورد علاقه ی من یعنی Rosewater Park ببینید) ولی حتی قبل از مرگ نیز اراده و ایمان وی ناگسستنی بود. 
مسیحیان جنازه ی جنیفر را بدرون دریاچه ی Toluca میندازند و بهمین خاطر اهالی شهر بعدها اسم این پارک را Rosewater میگذارند که اشاره به "رز رنگ بودن آب" و در نتیجه "قرمز بودن آب" و در آخر "خونی شدن آب" و کلا "آب خونی" دارد. 

4-3 آلسای مقدس (آلسا گیلسپای = گیلسپی )


این دختر توسط مادرش برای بوجود آمدن خدا سوزانده شده بود , ولی بخاطر آدمهای کافری مثل "هری میسون" خدا به درستی خلق نشد (عقیده ی دالیا در این مورد . ) 
باید به عکس درون کلیسا یک نگاه دیگه هم بندازیم : 
آلسا بچه ایی را در بغل گرفته در حالیکه این بچه نیز خود آلساست : این عکس توضیح دهنده ی ارتباط متقابل خدا و بوجود آوردنده ی آن , به عقیده ی فرقه بود. 
آلسا نمیتونست بمیره و بهمین دلیل بچه ایی که در آغوش داشت نیز نمیتوانست بمیرد و در آخر نیز این چرخه ی حیات بینهایت بار اجرا میشد (توسط Valtiel )  تا بالاخره مادر متولد شود. 
تا قبل از ورود کلودیا و قدرت گرفتن وی در فرقه , آلسا با نام آلسای مقدس شناخته نمیشد بلکه کلودیا بعد از قدرت گرفتن این کار را انجام داد (بعد از نابودی دالیا. ) 
علت انجام این کار را به طور کامل در بخش تحلیل کاراکترها (بزرگترین بخش این تحلیل) توضیح میدهم ولی برای خلاصه باید گفت که آلسا و کلودیا هر دو بهترین دوستان دوران کودکی هم بودند و برای اثبات این قضیه بدون نیم نگاهی به Lost Memories فقط باید گفت که در قسمت سوم هنگامی که به درون اتاق کلودیا میروید , با نامه ایی روی میز وی مواجه میشوید که در آن از طرف آلسا نوشته شده است : "به کلودیای عزیزم...تولد شش سالگیت مبارک...من تو رو به اندازه ی یک خواهر دوست دارم..." 
 

4-4   سن استفان


اطلاعات در مورد سن استفان توسط سازندگان از بازی حذف شده بود (یا بهتر بگم در بازی Hidden شده بود) که با کمی کاوش به کمک برنامه هایی همچون HEX Editor ها موفق به باز کردن این اطلاعات شدم.توضیح متنی کوتاهی در مورد سن استفان اشاره میکرد که :"سن استفان...حکیمی که تمام زندگی خود را وقف نوشتن کتاب مقدس کرد..." 
اطلاعات اشاره میکند که خالق عقاید مزخرف فرقه چه کسی بوده و چه کسی این عقاید را به رشته ی تحریر در آورده است.

 djmojtaba

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها