همیشه فرصت نداری بگی دوست دارم
شنبه 9 مرداد 1389 9:51 PM
همیشه فرصت نداری بگی دوست دارم
می خوام تو رو که باشی ، جون بدی تا نمیرم
همیشه فرصت نداری بگی دوست دارم
درخت همیشه پرستو رو دوست داشت. از زمانی که پرستو بر روی شاخه اش مینشست , دوستش داشت.هر روز صبح بخود میگفت "امروز همون روزیه که بهش میگم دوستش دارم " اما صبح وقتی خورشید مهربون گرمی عشقش رو به همه میداد,درخت هرچی سعی میکردبه پرستو بگه دوستش داره چیزی جلوشو میگرفت .شاید خجالت . خودش هم نمیدونست اون چیه . فردا گذشت و فرداهای دیگه... باز هم گذشت . " فردا حتما بهش میگم " ولی باز هم فردایی دیگر ... یک روز از سرما به خود لرزید. ...... بغض گلوشو گرفت , انگار یخ زده بود ,نه از سرما . پرستو رفته بود . |