پاسخ به شبهات اهل سنت
جمعه 13 آبان 1390 9:15 AM
پاسخ به شبهات اهل سنت
شیخ شیعه المجلسی می گوید: «روبرو ایستادن با قبر لازم است گر چه برخلاف جهت قبله باشد»، یعنی وقتی به زیارت ضریح های خود مى روند و دو رکعت نماز زیارت مى خوانند باید رو به قبر بخوانند گرچه قبله در سمت دیگری باشد!!
عجیب است در کتاب های خودشان از مسجد قرار دادن و قبله قرار دادن قبرها نهی شده است و این از ائمه اهل بیت روایت شده است، اما آنها می گویند ائمه این را از روی تقیه گفته اند، چنان که در هر چیزی که بر خلاف میل شان باشد می گویند ائمه تقیه میكرده اند!
به نظر شما تهمت زدن حرام است یا حلال ، پس چرا به مرحوم مجلسی تهمت می زنید و اگر حلال است دلیل خود را بیان کنید .
این برداشتی که شما از سخن ایشان کردید از سخنان ایشان فهمیده نمی شود و این ها از اضافات شما ست نه سخن ایشان . در ان حدیث آمده که : « سپس نماز زیارت بخوان و نماز زیارت هشت رکعت یا شش یا چهار یا دو رکعت است . رویت را به سوی قبله و به طرف قبر می کنی و می گویی : ... »
اولا دلیلی نیست که بگوییم جمله ی « رویت را به سوی قبله ... می کنی » مربوط به قبله ی نماز باشد .
ثانیا اگر هم مربوط به قبله ی نماز باشد معنای جمله این است که رویت را بر طرف قبله کن در حالتی که قبر هم مقابل توست .
شیعه همواره حدیث غدیر و گفته پیامبر را تکرار می کنند که فرمود: «أذكركم الله في أهل بيتي». «شما را در مورد اهل بیت خود سفارش مى كنم» اما فراموش می کنند که اولین کسانی که با این وصیت نبوی مخالفت كرده اند خود شیعه هستند؛ زیرا با تعداد زیادی از اهل بیت دشمنی مى نمايند!
منظور از اهل بیت تمام خویشاوندان رسول اکرم نیست . همانگونه که در حدیث کساء آمده است : پیامبر اکرم پس از اینکه علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام ) در زیر کساء آمدند فرمود : اینها اهل بیت من هستند ... سپس ام سلمه گفت : و من هم همراه آنها هستم ؟ پیامبر اکرم فرمودند : تو بر خوبی هستی ( یعنی جزء اهل بیت نیستی اما بر خیر هستی ) این حدیث در صواعق المحرقه ، فصل الاول من الباب الحادی عشر ، الآیه الاولی فی فضائل اهل البیت آمده است .
به شیعه گفته مى شود: اگر اصحاب نصّ خلافت علی را پنهان کردند فضایل او را نیز پنهان می کردند و چیزی در مورد فضائل علی روایت نمى كردند، و این بر خلاف واقعیت است، پس معلوم مى شود که اگر نص در مورد خلافت علی وجود میداشت اصحاب آن را نقل می کردند، چون که نص بر خلافت واقعه و رخداد بزرگی است و رخدادهای بزرگ باید خیلی معروف و مشهور شوند، و اگر اینگونه معروف و مشهور می بود موافق و مخالف آن را می دانستند.
اولا : در جاهای متعددی نص بر خلافت ذکر شده و معروف و مشهور هم هست : مثل حدیث غدیر و حدیث منزلت .
ثانیا : نص خلافت را در جاهایی که می توانستند از بین بردند چون بر ضد امیال آن ها بود . اما در مورد فضایل ،نقل فضائل برای آنها ضررهای مهمی نداشت . گرچه همان را هم تا توانستند پنهان کردند .
شیعیان روایت می کنند که حسن عسکری پدر امام منتظرشان فرمان داده که خبر امام مهدی از همه پنهان شود به جز از افراد مورد اعتماد. و از طرفی برخلاف این می گویند که هر کس امام را نشناسد او خدا را نشناخته، و کسی دیگر غیر از خدا را میپرستد! و اگر در این حالت بمیرد بر کفر و نفاق مرده است!
سپس چرا پدرش اينقدر متشدد بوده كه براى شيعه چنين چيزهاي سخت و دشوارى انتخاب كرده است؟!
برای جواب این سوال باید به چند نکته توجه کنیم :
1) اینکه خبر امام مهدی از همه پنهان شود منظور چیست ؟ منظور از این سخن این است که به خاطر جو آن زمان خبر تولد امام مهدی و محل اقامت ایشان مخفی بماند .
2) منظور از شناخت چیست ؟ مسلما منظور از شناخت ، دانستن مکان امام نیست بلکه شناخت به این است که بدانیم که خلیفه بعد از امام حسن عسکری ، امام مهدی علیهما السلام می باشند و دستورهایی که از ایشان می رسد عمل کنیم .
شیعیان می گویند که خداوند عمر مهدیشان را به خاطر آنها صدها سال طولانی کرده چون که همه مردم و بلکه تمام جهان هستی به او نیاز دارند!
به آنها می گوییم اگر خداوند عمر انسانی را به خاطر آن که مردم به او نیاز دارند طولانی می کرد عمر پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- را طولانی می نمود.
ما به کار خداوند نمی توانیم اعتراض کنیم .
شما بگویید : 1) چرا عمر حضرت نوح حدود هزار سال بود اما عمر رسول اکرم شصت و سه سال ؟
2) چرا خداوند یک پیامبر را با عمر طولانی نفرستاد ؟ با اینکه می توانست پیامبری مثلا با عمر چند هزار یعنی از اول خلقت انسان تا قیامت بیافریند و هر از چندی دین جدید را بر همان رسول قبلی نازل می کرد .
بنا به مصالح قرار نبود رسول اکرم آخرین حجت خداوند بر روی زمین باشد و همانگونه که در صحیح مسلم آمده عالم تمام نمی شود تا زمانی که دوازده خلیفه بگذرند که همه ی آن ها از قریش هستند . پس از رحلت رسول اکرم یازده خلیفه گذشتند و خلیفه ی دوازدهم در زمانی بود که به دلیل خفقان از دیدگان مخفی شد . حالا کی این خلیفه ظهور کند ؟ جواب این است زمانی که مقدمات آماده باشد . و تا آماده شدن مقدمات باید ایشان زنده باشند تا پس از آماده شدن مقدمات ظهور کنند و عدل را در زمین گسترش دهند .
جعفر برادر حسن عسکری پدر امام غائب می گوید که برادرش فرزندی نداشته است شیعه سخن او را قبول نمى كنند. چون – به گفتة آنها – او معصوم نیست، و سپس ادعای عثمان بن سعید را که می گوید حسن فرزندی داشته است قبول می کنند با اینکه عثمان هم معصوم نیست! این تناقض چه توجیهی دارد؟!
اینکه شیعیان سخن عثمان را قبول کرده اند بخاطر عصمت او نبوده بلکه چون حرف او با احادیثی که به دست ما رسیده مطابقت داشته حرف او قبول شده . همانگونه که در ینابیع الموده اسم آن ها از قول پیامبر اکرم نقل شده .
علمای شیعه همواره بیان می کنند که انصار -رضی الله عنهم- دوستداران علی بوده اند و در جنگ صفین در لشکر علی قرار داشتند. به شیعه می گوییم: اگر چنین است چرا خلافت را به علی ندادند و خلافت را به ابوبکر سپردند؟! هرگز پاسخ قانعکنندهای ندارند. دیدگاه و نظر انصار و مهاجرین از نظر و دیدگاههای همه ما درستتر است؛ و این گروه مؤمن بین خلافت و بین ارتباط عاطفی با خویشاوندان پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- فرق می گذارند.
بنابراین مى بينيم که کتاب های شیعه که انصار را می ستایند و دوشادوش ایستادن آنها را در کنار علی در جنگ صفین تمجید می کنند، همین کتاب ها آنها را مرتد می نامند و می گویند در واقع سقیفه به عقب باز گشتند و مرتد شدند!
با ترازو و مقیاس عجیبی اصحاب رسول خدا مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرند، اگر در کاری از کارها با علی باشند بهترین مردم خواهند بود، و اگر در کنار مخالفان علی باشند یا بهتر بگوییم در جهتی که علي مى خواهند نباشند مرتد و منفعت طلب و منافق هستند!
اگر بگویند ما به خاطر آن به ارتداد و بازگشت به عقب آنها حکم کردیم چون که نص خلافت علی را انکار کردند، به آنها می گوییم آیا مگر شیعه اثنا عشری نمی گویند که حدیث غدیر متواتر است، و صدها صحابه آن را روایت كرده اند؟ پس کجا آن را انکار کردند؟
وقتی من با زبان خودم می گویم که پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- به علی گفت: «هر کس من مولا و دوست او هستم علی مولا و دوست اوست»، کجا نص را انکار كرده ام؟!
اگر بگویند که آنها معنی و مفهوم نص را انکار کردند، به شیعه گفته مى شود: چه کسی گفته که تفسیری که شما از این حدیث ارائه می دهید حق و درست است؟! آیا شما از اصحاب پیامبر خدا که در آن وقت بودند و با گوشهای خودشان حدیث را شنیدند عاقلتر هستید و بهتر می فهمید؟! یا اینکه شما زبان عربی را از آنها بهتر می فهمید بنابراین چیزی از حدیث فهمیده اند که آنها آن را نفهمیده اند!.
اتفاقا ما هم همین را می گوییم ، انهایی که حق علی علیه السلام را غصب کردند همه ی اینها را می دانستند و با اینکه به این چیزها علم داشتند به خاطر دنیاطلبیشان همه ی آنها را نادیده گرفتند و هر حدیثی را به طوری توجیه کردند .
امان ز لحظه غفلت که تو شاهدم باشی !!!