0

گفت و گو در قرآن كريم

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:گفت و گو در قرآن كريم
چهارشنبه 6 مرداد 1389  8:03 AM

گفتار اول: واژه گفت و گو
 
اين واژه هر چند در ظاهر، ساده مى‏نمايد، ولى واژه‏اى است كه به تازگى با بار معنايى جديدى مطرح شده و قداست و گيرايى خاصى در اذهان پديد آورده است . اين بار معنايى، پيام‏آور ارتباط صميمى، دوستانه و مخلصانه افراد، اديان و تمدنهاى مختلف با يكديگر است .
گفت و گو تركيب عطفى به معناى صحبت، بحث، سخن، محاوره و مكالمه است . اين واژه كه اغلب در نوشتارهاى امروزى، بدون واو و متصل به يكديگر نوشته مى‏شود غلط مشهور است; چه اين كه كتب لغت معتبر (6) ، آن را به صورت تركيب عطفى گفت و گو ثبت نموده‏اند . اين واژه در ادبيات سابق، بيشتر به صورت گفت و شنود نوشته يا بيان مى‏شد . به نظر مى‏رسد واژه گفت و شنود گوياتر و روشنتر از واژه گفت و گو باشد; زيرا نشان دهنده اين معناست كه طرفين گفتمان، مكالمه دو جانبه داشته، هم سخن مى‏گويند و هم به سخن فرد مقابل گوش مى‏دهند .
با اين حال، هر گاه واژه «گفت و گوى‏» ; يعنى همراه با ياء بيان شود، معنايى ديگر از آن داده مى‏شود . لغت نامه دهخدا، براى واژه گفت و گوى اين معانى را مى‏نويسد: هنگامه پرخاش، مشاجره، بحث و جنجال . (7 )
زمين كرده ضحاك پر گفت و گوى
به گرد جهان را بدين جست و جوى
نشد سير ضحاك از آن جست و جوى
شد از كار گيتى پر از گفت و گوى (8 )
گفت و گو را مى‏توان معادله واژه ذرخژچژزحسذرح گرفت كه منظور از آن گفت و شنود، مكالمه، محاوره و مذاكره است . (9) در اين حالت، ممكن است فرد با فرد يا جامعه با جامعه با عقايد و مذاهب گوناگون به مكالمه و مذاكره بپردازند . به نظر مى‏رسد مكالمه اديان و مذاهب با يكديگر وافى به مقصود نيست; چه اين كه مكالمه، در موارد فورى و ضرورى، آن هم در سطحى نازل صورت مى‏گيرد . از اين رو، منظور ما از گفت و گو، مكالمه نمى‏باشد .
ممكن است گفت و گو را به معناى ارتباط (ذرخژچح‏خذس‏ذذرح) (10) گرفت . در اين حالت منظور از گفت و گوى اديان و مذاهب، ارتباط اين دينها با يكديگر است . از آنجايى كه در طول تاريخ، اديان و مذاهب به گونه‏اى با يكديگر ارتباط طبيعى داشته‏اند، نمى‏توان از گفت و گو، ارتباط را اراده كرد; چون به هيچ وجه وافى به مقصود نبوده و معناى واقعى گفت و گو را نمى‏رساند .
اگر گفت و گو را معادل سخنرانى و گفت و گوى علمى (حژزس‏رح‏ژخح) (11 ) بگيريم، در اين حالت، بالاتر از سطح مكالمه يا ارتباط خواهد بود و منظور از آن، گفت وگوى فرهيختگان و دانشمندان اديان، ملتها و تمدنها با يكديگر است و از آن به گفتمان نيز تعبير شده است .
علاوه بر آن، مى‏توان گفت و گو را معادل ديالوگ (حس‏خ‏ردچخح) (12) دانست كه همانند واژه حژزس‏رح‏ژخحبار معنايى قوى‏ترى از مكالمه و ارتباط دارد .
با توجه به آنچه گذشت مى‏توان اين نتيجه را گرفت كه منظور از گفت و گو بحث علمى و مبادله اطلاعات و انديشه‏ها از طريق گفت و شنود است; يعنى عالمان و صاحب نظران مسلمان و متفكران ساير اديان و مذاهب، با استفاده از همه علوم عقلى و نقلى و همين طور آداب و رسوم بر گرفته از دين و يا ساير رسوم اجتماعى، طى نشستهاى علمى در باره محتوا و ويژگيهاى دين، عقايد و فرهنگ خود، به منظور دستيابى به حقيقتهاى فطرى و مشترك به گفت و گو نشسته و همديگر را در مسير رسيدن به اهداف مشترك يارى نمايند . (13 )
 
 
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها